پایگاه خبری تحلیلی ایران به مناسبت هفته تعاون با برگزاری یک میزگرد تخصصی به بررسی امکان پیوند دو مفهوم تعاونی و خیریه پرداخت که بخش نخست آن، هفته گذشته منتشر شد. در این میزگرد، رحمتالله رحیمی، معاون ادارهکل ترویج و تشکیل تعاونیهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مصطفی نظری، پژوهشگر عرصه موسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد به ایراد سخن میپردازند. در ادامه بخش دوم این میزگرد از نظر میگذرد:
_ مزیتهای تأسیس تعاونی چیست و چه نکات مثبت و قابل توجهی برای افرادی که میخواهند در عرصه اجتماعی فعالیت کنند، دارد؟
رحیمی: نظام اقتصادی کشور به سه بخش تعاونی، خصوصی و دولتی تقسیم شده است و قرار بر این بوده که بر اساس سیاست کوچکسازی دولت، خیلی از فعالیتهای دولتی که الان دولت متصدی انجام آن است، به تعاونیها واگذار شود و به نوعی تعاونیها که عنوان مجری فعالیتهای مردمی یا اهرم مردمیکردن اقتصاد هستند، در حوزههای اقتصادی ورود پیدا کنند و فعالیتها را انجام دهند. از زمان ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به بعد بود که قرار شد دولتها را کوچک کنند و مردم را درگیر موضوعات اقتصادی کنند و اقتصاد را به مردم واگذار کنند، لذا دولتها سیاستهایی را پیش گرفتند که تدریجاً تعاونیها وارد میدان شوند.
نمونههای این واگذاری را ما داشتیم، به این صورت که خیلی از موسسات دولتی و دستگاههای دولتی برای این که مشکلشان حل شود، تعاونیهای اداری و مالی و خدماتی تأسیس میکردند و از طریق این تعاونیها برای دولت نیرو جذب میکردند و کار دولت را انجام میدادند. در نتیجه تعاونیها خارج از مزیتهایی که دارند، در مردمیکردن اقتصاد و کوچککردن دولت و کمکردن بار هزینه دولت نقش دارند.
وقتی ما تعاونیها را با سایر شرکتهای تجاری مقایسه میکنیم، مزیتهایی وجود دارد که قابل توجه است، در شرکتهای سهامی یا سایر شرکتهای تجاری و به خصوص شرکتهای سهامی عام و خاص که شرکتهای سهامی، سهامدار هستند، آن جا معمولاً مدیریت شرکت به افرادی واگذار میشود که بیشترین سهام را دارند، چون در آن جا میزان رای بستگی به میزان سهام دارد و هر کسی تعداد سهام بیشتری داشته باشد به اندازه تعداد سهام میتواند رای بیشتری بدهد در نتیجه افرادی در آن شرکتها در راس مدیریت قرار میگیرند که تعداد سهام شان بیشتر باشد و این شرکتها، شرکتهای سرمایهمحور هستند. اما شرکتهای تعاونی، چون انسانمحور هستند و سرمایهمحور نیستند خارج از این که اعضای تعاونی چه تعداد سهام داشته باشند وقتی در جلسات مجمع عمومی که برای تصمیمات مهم شرکت میکنند هر کدام از اعضاء فارغ از میزان سرمایه و سهام شان حق یک رای بیشتر ندارند.
در تعاونیها اساس کسب سود نیست، به طور مثال؛ در یک کشور سرمایهداری وقتی فردی به مغازهای مراجعه میکند و میگوید من طناب دار میخواهم که کسی خود را دار بزند آن فروشنده اصلا به این فکر نمیکند که طناب دار را چکار میکنید، هدفش فقط سود است، در تعاونیها به این شکل تعاونیها به دنبال سود نیستند، نه این که نباید سود داشته باشند اما هدف اساسیشان و انگیزه اصلیشان کسب سود نیست و بیشتر خدمات اقتصادی و اجتماعی به اعضا است و خدماتی که به بهزیستی و بهبود و اصلاح جامعه کمک میکند و این تفاوت دومی است که بین شرکتهای تعاونی با سایر شرکتهای تجاری وجود دارد، اما در حال حاضر شاید شرکت های تعاونی با سود سایر شرکت های تعاونی تفاوت زیادی ندارند. عضویت در تعاونیها آزاد و اختیاری است و نه میشود برای عضویت در تعاونی مجبورشان کرد و نه میشود مجبورشان کرد که از تعاونی اخراج شوند. کسی نمیتواند عضو تعاونی را مجبور کند که از تعاونی خارج شود تا زمانی که مشکل منع قانونی در کارش نباشد.
در حوزه قوانین بالا دستی ما حمایتی که از تعاونیها میشود، نسبت به سایر موسسات تجاری کمتر است، به عنوان مثال؛ قانون سیاستهای کلی اصل 44 را ما داریم که بیشتر برای تعاونیها جنبه حمایتی دارد و در خود قانون اساسی اصل 43و44 قانون به صراحت گفته است که هدف از تأسیس یا ایجاد بخش تعاونی چیست و چه کارهایی را دولت موظف است برای توسعه بخش تعاونی انجام دهد
در بحث مالیات در قانون آمده است که برخی شرکتهای تعاونی که از پرداخت مالیات معاف هستند. همچنین در قانون سیاستهای کلی اصل 44 آمده است که شرکتهای تعاونی 20 درصد از پرداخت مالیات نسبت به سایر شرکتها معاف هستند و 20 درصد کمتر باید پرداخت کنند. همچنین حق بیمه کارفرما در شرکتهای تعاونی، 25 درصد نسبت به سایر شرکتهای تجاری کمتر است. همچنین در خود قانون بخش تعاون به صراحت میگوید که در مواردی که قرار است در قالب مناقصه کاری انجام شود، در شرایط مساوی، تعاونیها نسبت به سایر شرکتهای تجاری باید اولویت داشته باشند.
بحث بخشودگی بخشی از سود بانکها از مواردی است که از همان ابتدا که بخش تعاونی در کشور شکل گرفته است، همیشه وجود داشته است و سعی شده است که تعاونیها از معافیتهای بیشتری نسبت به پرداخت سود تسهیلات برخوردار شوند، چون مجموعه حاکمیت تاکید دارد که تعاونیها شکل بگیرند تا بخشی از اقتصاد دولتی به اقتصاد مردمی تعاون تبدیل شود و مقام معظم رهبری نیز به همین شکل و با حساسیت، موضوع حمایت از تعاونیها را دنبال میکنند.
_ اخیراً شنیده شد تعاونیها میتوانند خودشان با هم تعاونی بزرگتر درست کنند و یک سری تسهیلاتی هم بگیرند؟
رحیمی: تعاونیهای بزرگتر تشکیلدادن مسبوق به سابقه است، بعد از این که شرکتهای تعاونی رسمی در کشورهای اروپایی شکل گرفتند به این نتیجه رسیدند که به اتحادیه نیاز دارند و اتحادیه را به نوعی تعاونیهای نوع دوم میگویند. اتحادیهها با عضویت تعاونیهایی که در حوزه واحد فعالیت میکنند، شکل میگیرند و هدف آن، ارائه خدمات تعاونیهای تحت پوشش است.
به طور مثال؛ در استان تهران شاید 150 تعاونی مسکن کارمندی داریم. آنها میتوانند با هم تشکیل اتحادیه بدهند این اتحادیه چگونه کار میکند؟ به جای این که هرکدام از این تعاونیهای مسکن خودشان درگیر مسائل ساختمانی و ساز و کارهای کارشان باشند این اتحادیه به نمایندگی از این تعاونیها امور را پیگیری میکند و مواد اولیه تأمین میکند و در نمایشگاهها شرکت میکند و نسبت به واردات و صادرات کالا اقدام میکند.
_ تشکیل این اتحادیه به چه شکل انجام میشود؟
رحیمی: 7 تعاونی که یک فعالیت واحد و مشابه دارند، درخواست میدهند و بررسی میشود. در هر شهرستان بیشتر از یک اتحادیه برای فعالیت واحد نمیتواند تشکیل شود.
_ و مجوز را وزارت تعاون میدهد؟
رحیمی: بله وزارت تعاون میدهد.
_ در حال حاضر چند تعاونی در کشور داریم؟
رحیمی: بر اساس آمار تقریباً بالغ بر 200 هزار تعاونی در کشور داریم که از این تعداد تقریباً 100 هزار تعاونی فعال است، چرا برخی از این تعاونیها اکنون راکد هستند؟ خیلی از تعاونیهای ما، تعاونیهای مسکن هستند. تعاونیهای مسکن از جمله تعاونیهایی هستند که زمان فعالیتشان بر اساس 5 سال پیشبینی شده است بر خلاف برخی تعاونیها که زمان فعالیتشان نامحدود است. تعاونی بعد از 5 سال وقتی که ساخت و ساز و واگذاری مسکن انجام شد خود به خود به مرحله رکود میرسد و دیگر فعالیتی نخواهد داشت مگر این که تعدادی اعضای جدیدی در این سازمان بیایند و مجدداً از این تعاونی استفاده کنند.
_ فکر میکنید تعاونیها و خیریهها چگونه میتوانند با یکدیگر همکاری کنند؟
رحیمی: در خیریهها یک جاهایی بحث جمعسپاری مطرح است، این گونه که سرمایههای اندک آدمها، جمع شود تا بتوان برای جمعی فعالیت اقتصادی انجام داد. در تعاونیها هم چیزی که اهمیت دارد این است که ما سرمایه اندک و خُرد را جمع کنیم و تبدیل به سرمایه کلان کنیم که آدمها بتوانند با این سرمایه کلان کارهای بزرگ انجام دهند و کاری باشد که برای 15 الی 20 نفر که عضو تعاونی هستند توجیه اقتصادی مالی داشته باشد.
وقتی تشکل حقوقی در غالب تعاونی ایجاد شد خود به خود این تشکل میتواند از تسهیلات و امکانات بانکی استفاده کند و بخشی از سرمایه خود را از آن محل تأمین کند و بخشی را هم اعضا تأمین میکنند. لذا در نهایت این سرمایه مورد نیازشان را تأمین میکنند و میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند، چون آدم ها اگر سرمایه کافی نداشته باشند بخواهند کاری انجام دهند تأمین سرمایه مناسب برای کارشان با مشکل مواجه میشود، تعاونیها به تجمیع این سرمایه کمک میکند و سرمایهها در کنار هم جمع میشود و تبدیل به سرمایه قابل ملاحظهای میشود که بشود کارهای اقتصادی نسبتا بزرگتر در غالب بنگاههای کوچکتر و متوسط انجام داد.
موسسات خیریه چه کار میکنند؟ موسسات خیریه میگویند ما به افرادی که نیازمند هستند کمک میکنیم. مثلاً یک موسسه خیریه از طریق مشارکتهای مردمی به یک خانواده نیازمند، ماهی 300 یا 400 هزارتومان کمک میکند. به جای اینکه این پول مستقیم در اختیار خانوادهها قرار گیرد، میتوانند برای خانوادههای نیازمند تشکیل یک تعاونی دهند و سرمایه اولیه آن را تأمین کنند و کمک کنند تا خانوادهها بتوانند با کارکردن درآمد کسب کنند. چون برخی از آدمها که کار نمیکنند، بخاطر نداشتن سرمایه است و خیلی از آدمها وقتی این سرمایه برایشان تأمین شد و یک شرکت تعاونی شکل گرفت، از محل شرکت تعاونی هم برای خودشان شغل و درآمد ایجاد میکنند و هم عزت نفس و شأنشان حفظ میشود و به مرور زمان به مرحلهای میرسند که وابسته به کمکهای بلاعوض و موسسات خیریه نیستند.
بخش قرآنی تعاون را اگر بخواهیم در نظر بگیریم، در قرآن تاکید بر این است که «تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم والعدوان». یعنی شما را به مشارکت جمعی در کار نیک و خیر توصیه میکنیم و از مشارکت جمعی در کارهای زشت و ضد ارزشی بر حذر میداریم. یعنی به کسانی که به دنبال کار خیر و امور خیریه هستند، توصیه میکند که این کار را به شکل یک مشارکت و تعاون جمعی انجام دهید. آدمها در فعالیت اقتصادی همکاری کنند برای این که یک خانواده را از فقر نجات دهند.
اتفاق خوب دیگری که از قانون سیاستهای کلی اصل 44 به بعد افتاد، این است که یک مشکلی که قبلا داشتیم حل شد. مشکل این بود که خیلی از آدمها میگفتند ما میخواهیم عضو تعاونی بشویم ولی انگیزه نداریم، به دلیل این که اگر قرار است ما 100 سهم داشته باشیم، همراه با کسی که 1 سهم دارد، هر دو در جلسه مجمع عمومی ورود پیدا میکنیم. ما 1 حق رای بیشتر نداریم لذا نمیآییم در سرمایهمان ریسک کنیم. این ضعفی بود که در این جا وجود داشت و در قانون اصل سیاستهای کلی 44 پیشبینی خیلی خوبی کردند که ما بیاییم یک سری از افراد را تحت عنوان سهامدار غیر عضو وارد تعاونی کنیم. یعنی اینها عضو تعاونی نیستند اما سهامدار در تعاونی هستند، 51 درصد تعاونی که متعلق به اعضا است اما مانده 49 درصد سرمایهای که دیگران میتوانند تأمین کنند این افراد خیّر 49 درصد را به عنوان سهامدار غیر عضو تأمین کنند و به همین نسبت وقتی 49 درصد را تأمین کردند و 35 درصد مربوط به هیئت مدیره تعاونی را نمیتوانند داشته باشند و این جا است با نسبتی که سرمایه گذاری میکنند و سهمی از توسعه هیئت تعاونی هم متعلق این ها میشود و این جا است که نگرانی را کم میکند یعنی اگر فرد نگران این بود که من 200 میلیون بگذارم و بعد مدیریت تعاونی در دست کسی بیفتد که 1 میلیون گذاشته است و دیگر آن ریسک را حاضر نیستم بکنم مشکل این فرد حل میشود و بخشی از سهم مدیریت تعاونی بر عهده کسی میافتد که سهامدار غیر عضو است.
یک راهکاری است که کمک میکند برای افرادی که به عنوان خیّر ورود پیدا میکنند و میخواهند برای کسانی که نیازمند سرمایه هستند، تعاونی تشکیل دهند. میتوانند 49 درصد سرمایه را خودشان تأمین کنند و به عنوان سهام دار عضو همان جا مدیریت کنند و هم این که این سرمایه هدایت شده باشد و آن جا تعاونی است و بازرس هم حکم ناظر و نظارت را دارد و بازرسی را میتوانند در غالب یک کار قانونی انجام دهند.
موضوع دیگر که باز میتواند کمک کند به این که اتفاقات خوب بیفتد این است که ما یک نوعی از تعاونی به نام تعاونی ملی داریم. 70 درصد از تعاونی ملی باید از افراد «سه دهک پایین» جامعه باشد که درآمد بسیار پایینی دارند و 30 درصد دیگر میتواند از افراد و اشخاص دیگر باشد. تعداد اعضای این تعاونیها باید حداقل 100 نفر و سهم اولیه هرکدام حداقل 10 میلیون تومان باشد. این جا همان جایی است که خیرین میتوانند به تشکیل تعاونیها کنند و بگویند ما میتوانیم کمک کنیم و سهم مربوط به سرمایه سه دهک اول را تأمین کنیم تا تعاونی شکل بگیرد و حتی روی 30 درصد مابقی نیز که نباید از سه دهک اول جامعه باشند، میتوانند سرمایهگذاری کنند.
_در این بخش، با آقای نظری همراه میشویم. ما چه تعداد خیریه الان در کشور داریم؟
نظری: در خصوص این که چه تعداد خیریه در کشور داریم آمار درستی در کشور نداریم، به همان دلیلی که در بخش اول صحبتهایم گفتم؛ یعنی تکثر مراجع صدور پروانه در کشور و عدم هماهنگی آن مراجع در تاسیس و راهاندازی موسسات خیریه. این هم مشکل جدی است و باعث میشود نتوان برنامهریزی دقیقی برای آن داشت. در جاهای مختلف عددهای مختلفی را میگویند برخی از جاها مانند وزارت کشور تعدادی که در سامانهشان ثبت شده است، بین 8 تا 10 هزار سازمان مردمنهاد است. تقریباً بین 8 تا 10 هزار موسسه مردمنهاد روستایی داریم. یکسری مؤسسات نیز توسط سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی و ارگانهای دیگر ثبت شده است که امار دقیقی از آنها در دست نیست. لذا در مجموع امروز برخی از کارشناسان این حوزه معتقدند که حدود 32 هزار تشکل مردمنهاد در کشور داریم. اما درباره اینکه چه تعدادشان فعال و چه تعدادشان غیر فعال هستند، هیچ اطلاعات دقیقی نیست.
_ ما در حال حاضر حدود 100 هزار تعاونی فعال و حداقل حدود 30 تا 32 هزار تشکل مردمنهاد در کشور داریم، به نظر من میرسد که این عدد قابل توجهی است و ظرفیتهای اجتماعی مهمی است، به نظر شما چگونه میتوان بین دو نهاد «تعاونی» و «خیریه» پیوند ایجاد کرد؟
نظری: البته پیش از پاسخ لازم است یادآوری کنم که نباید این اعداد را چندان بزرگ بدانیم. من توجه شما را به برخی از آماری که کشورهای پیشرفته دارند جلب میکنم. به طور مثال درباره کشوری مثل آلمان، گفته شده است که حدود 500 هزار سازمان مردمنهاد دارد. البته با تعریفی که آنها از سازمان مردمنهاد دارند، ممکن است برخی از شرکتهای تجاری را هم شامل شود. اما به هرحال عدد بزرگی است و برخی از اندیشمندان حوزه توسعه، معتقدند توسعهیافتگی در چنین کشورهایی، به خاطر مردم و فعالیت سازمانهایی است که در غالب سازمان غیر دولتی فعالیت میکنند.
کشور ما با این وسعت و جمعیت، حتی اگر شما تشکلهای اجتماعی و تعاونیها را جمع ببندید، باز هم به کمیت و کیفیت بیشتری از تشکلهای مردمنهاد نیاز دارد. برخی معتقد هستند که ما باید همین تعداد را حفظ کنیم و مقداری توسعه کیفی دهیم و بعد از این که توسعه کیفی دادیم مجدد بر اساس برخی از قوانین و آمارها، اینها را توسعه کمّی دهیم که حرف درستی است و اشتباه نیست.
اما درباره پیوند تعاونی و خیریه؛ به نظر من، این دو، تمایزات و تشابهاتی با هم دارند، تمایزاتشان این است که در تعاونیها تعداد افراد مشخص که حداقل باید 7 نفر باشند تشکیل شود و فعالیتی را انجام دهند که این فعالیت نهایتاً منجر به اقتصاد و تقسیم سود بین اعضا میشود، اما در سازمان مردمنهاد و تشکلهای اجتماعی و خیریهها هدف تقسیم سود بین اعضا نیست و این اولین وجه تمایزی است که بین این دو میتوان قائل شد.
وجه تشابه این است که هم سازمانهای مردمنهاد و هم تعاونیها بر اساس نیاز روز و بر اساس نیازی که احصاء شده است، تشکیل میشوند. به نظر من با توجه به این که موسسات خیریه هدفشان درآمدزایی نیست، بلکه نیازهای اصلی کشور است، لذا میتوانند در تأمین سرمایه اولیه راهاندازی تعاونی مشارکت کنند. به طور مثال؛ تعدادی میخواهند مسکنی را بسازند و یا کار تولیدی راهاندازی کنند اما این افراد برای شروع کار سرمایهای ندارند و نگرانیشان این است که اگر تعاونی راهاندازی کنند شاید به لحاظ وضعیت اقتصادیای که درکشور حاکم است، درآمدزایی نداشته باشند و تعاونیشان نهایتاً بعد از چند سال راکد و منحل شود اما اگر ببینند سازمانهای مردمنهاد و مؤسسات خیریه از آنها حمایت میکنند، دلگرمی پیدا میکنند.
-آیا قانوناً خیریهها هم میتوانند در تعاونی عضویت پیدا کنند؟ اساساً موسسات خیریه میتوانند شرکت های تعاونی تشکیل دهند؟
نظری: ما در جایی نداریم که گفته باشد موسسات خیریه نمیتوانند تعاونی تشکیل دهند، در برخی مواد قانونی آمده است که موسسات خیریه میتوانند شرکت هم داشته باشند و سود حاصل از شرکتها مشمول معافیتها نیست. این نشان دهنده این است که موسسات خیریه هم میتوانند شرکت داشته باشند، وقتی شرکت داشته باشند هیچ تعارضی هم ندارد که اینها شرکت تعاونی نداشته باشند، میتوانند از اعضای شرکت تعاونی باشند.
_ یعنی به طور مثال چند موسسه خیریه میتوانند دور هم جمع شوند و تعاونی درست کنند؟
نظری: نیاز نیست چند موسسه خیریه باشند. میتواند 6 شخصیت حقیقی به علاوه یک موسسه خیریه باشد. بنابراین موسسه خیریه میتواند تعاونی تشکیل دهد و میتواند عضو سهامدار تعاونی شود و اگر انتفاعی هم حاصل بشود، این سود به درآمدهای موسسه باز میگردد و به عنوان درآمد موسسه تلقی میشود. مانند این میماند که یک موسسه خیریه مغازهای دارد و آن مغازه را اجاره داده است. سود آن اجاره را چه کار میکند؟ در درآمدهای موسسه میریزد و این هم دقیقاً مانند همان است.
_ در یک سری از اولویتهای کشور که خیلی لازم است خیرین ورود کنند، به نظر می رسد که خیریهها میتوانند جمع شوند و 7 خیریه بشوند و یک تعاونی ایجاد کنند، چون به تعاونی تسهیلات بانکی و معافیتهای مالی خاص تعلق میگیرد و قطعاً اگر این 7 خیریه تعاونی تشکیل دهند در موضوع خاص بهتر میتوانند کار کنند به نسبت این که خودشان یک خیریه تنها باشند.
نظری: بله قطعا این گونه است، ضمن این که تعاونی دارای پشتوانه قانونی قویتری است. موسسات خیریه به استناد دو ماده قانونی تشکیل میشوند ماده 584 و 585 که در قانون تجارت است، به این معنا که همه آئیننامههایی که درباره خیریهها وجود دارد، از ماده 584 و 585 قانون تجارت وام میگیرند در حالی که درباره تعاونیها قوانین مفصل و محکم وجود دارد.
_ فکر میکنید چرا تا به الان خیریهها به فکر تشکیل تعاونی با یکدیگر نیفتادهاند؟ در حالی که این قدر میتواند مزایا داشته باشد و پشتوانه قانونی دارد؟
نظری: شاید یکی از دلایلش این است که تفکر غالب در جامعه در خصوص خیریهها بیشتر در جهت تامین مایحتاج ضروری نیازمندان رفته است، البته در سالهای اخیر این رویکرد تا حدی بهبود یافته است اما هنوز به نقطه مطلوب نرسیدهایم. تا میگوییم کار خیر ذهنها میرود به سمت کمک به ایتام. یا کمک به معلولان. کمک به اینها خیلی لازم و خوب است اما کار خیر فقط اینها نیست. چند سالی است که بنیاد آلاء شعاری را با عنوان «رفتن به سمت امور خیر اولویتدار بر زمینمانده» پیگیری میکند که خیلی خوب است و میتواند فضای کار خیر را عوض کند. شاید یکی از کارهای زمینمانده، همین تعاونی باشد، یکی از بحثهای مهم دیگر، تجهیز اورژانس و خدمات پیشبیمارستانی است، اکنون یکی از امورات خیلی زمین مانده مان کمک به اورژانس و پیش بیمارستانی است، به دلیل تحریمهای ظالمانهای که علیه ما شده است، وضعیت اورژانس خیلی وضعیت بسامانی نیست. اکنون باید ذهنها را به این سمت برد که خیرین به این موضوعات ورود کنند تا به جامعه آسیبی وارد نشود. باید فرهنگسازی کرد و به خیرین کمک فکری داد.
اعتقاد من این است که جلسات کارشناسی باید بیشتر گذاشته شود که ما بتوانیم موضوع را بازتر کنیم و بعد به نتیجه برسیم که پیوند تعاونی و خیریه، چه مزیتهایی میتواند داشته باشد ولی در مجموع من روی این موضوع امیدوار هستم که اگر پیگیری شود و چنین اتفاقی بیفتد.
دیدگاه خود را بنویسید