کد خبر:۴۰۲۴
گفت‌وگو با زهره آشوری؛ مدیر و موسس مرکز خدمات جامع روزانه سالمندان «وقت زندگی»

سالمندی «وقت زندگی» است

زهره آشوری؛ مدیر و بانی مرکز سالمندان «وقت زندگی» گفت: بسیاری از خیّرین کمک به بهبود زندگی سالمندان را کار خیر نمی‌دانند؛ چون فکر می‌کنند فقط برآورده‌کردن نیازهای ضروری کار خیر محسوب می‌شود، اما حال خوب سالمندان و تأثیر مثبت و عمیق مراکز سالمندی بر زندگی خانوادگی بسیار ارزشمند است؛ وقتی روحیه سالمند خانواده خوب است، حال بقیه هم خوب است.
سالمندی «وقت زندگی» است

 به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، زهره آشوری؛ بنیان‌گذار و مدیر مرکز خدمات جامع روزانه سالمندان با نام «وقت زندگی»، شش سال است که در این عرصه فعالیت می‌کند. او از مهر ۱۴۰۴ وارد هفتمین سال فعالیت خود در حوزه کار با سالمندان شده است. «وقت زندگی» از سازمان بهزیستی شمیرانات مجوز فعالیت گرفته و با هدف بهبود کیفیت زندگی سالمندان، خدمات تخصصی و جامع به مددجویان ارائه می‌‌کند. 

 فرآیند پذیرش سالمندان در «وقت زندگی»

 برای ارائه خدمات صحیح، ابتدا باید شناخت جامع و دقیقی از سالمندان به‌دست بیاوریم. مراجعه‌کنندگان مرکز وقت زندگی در روز اول به‌عنوان مهمان سه ارزیابی تخصصی_جسمانی، ذهنی و روانی را از سر می‌گذرانند؛ یعنی تیمی شامل متخصص‌‌های دکتری و کارشناس ارشد علوم ورزشی، روانشناسان بالینی، کاردرمانگرها و متخصصان طب سالمندان، مراجعه‌کننده‌ها را ارزیابی می‌کنند. بر اساس برآوردها، برنامه‌ای شخصی‌سازی‌شده برای هر سالمند تنظیم می‌شود؛ چراکه هر فرد متفاوت از دیگری است؛ پس باید نسخه ویژه‌ای برای او تجویز شود.

 

برنامه روزانه

 برنامه روزانه سالمندان در مرکز وقت زندگی بر تعاملات گروهی و فعالیت‌های همسالان متمرکز است. جمع‌شدن در ساعات مشخص، ورزش گروهی، وعده‌های غذایی مشترک، گروه‌درمانی با حضور روانشناس برای تقویت اعتمادبه‌نفس و حافظه و همچنین موسیقی‌درمانی با تمرینات تنفسی و قرائت شعر از جمله این برنامه‌ها است. سالمندان در ادامه برای بازی‌های حافظه و فکری که متناسب با شرایطشان باشد، دسته‌بندی می‌شوند. چنانچه به توانبخشی تخصصی نیاز باشد، فیزیوتراپی، کاردرمانی شناختی، گفتاردرمانی و دیگر خدمات در دسترس است. متخصص طب سالمندان در کنارشان حضور دارد تا به‌روزرسانی و مراقبت‌های لازم را ارائه دهد.

 

چرا وقت زندگی تاسیس شد؟

 عزیزترین فرد زندگی من به آلزایمر مبتلا شده بود و ما با تحقیق و تلاش برای فراهم‌کردن شرایط مناسب برای او، به کمبود فضایی برای حضور فعال سالمندان در تعاملات اجتماعی و گروهی پی بردیم. کلاس‌های کوتاه‌مدت و فاصله‌های طولانی در تهران کار را برای سالمندان مشکل کرده بود. همین دغدغه موجب شد که «وقت زندگی» را هرچند با آگاهی از سختی‌ها و مشکلات مسیر بنیان بگذارم.

 

وجه تسمیه «وقت زندگی»

 اگر درست زندگی کنیم و ذهن و بدن فعالی داشته باشیم، می‌توانیم در دوران بازنشستگی زندگی رضایت‌بخشی داشته باشیم و کارهایی را که در جوانی به دلیل مسئولیت‌ها نمی‌توانستیم انجام دهیم، در بازنشستگی یا سالخوردگی دنبال کنیم. نام مرکز برگرفته از همین باور است که ایام بازنشستگی، وقت زندگی‌کردن است.

 

 پیری و نبوغ هنری

 فعالیت‌های هنری مانند نقاشی که در اصل برای کودکان اوتیسم طراحی شده بود، برای سالمندان نیز صدق می‌کند. سالمندان ترکیبی از مشکلات ذهنی و جسمی دارند؛ کاهش حافظه، دمانس، محدودیت‌های حرکتی و مشکلات توجه؛ به همین دلیل پیشنهاد شد این روش توان‌بخشی هنری برای سالمندان اجرا شود. تاکنون سه دوره نمایشگاه نقاشی برگزار شده و نتایج مثبت آن‌ها الهام‌بخش ادامه این فعالیت‌ها بوده است.

 

مسئولیت اجتماعی

 همواره دوست داشتم سالمندان حس کنند که مفیداند و نقش اجتماعی خود را حفظ کنند؛ به همین بهانه پروژه‌ای هم برای حمایت از کودکان کار ترتیب داده ایم؛ از شناسایی مدرسه تا تهیه لوازم‌التحریر و فروش آثار هنری سالمندان به این امر. این فعالیت‌ها حس خیرخواهی و مشارکت اجتماعی را برای سالمندان تقویت کرده است.

 

ماجرای نمایشگاه نقاشی سالمندان وقت زندگی و هدیه درآمدش به موسسه ارفک

 بیشتر سالمندان شرکت‌کننده در نمایشگاه‌ها پیش از آن هیچ تجربه‌ای در نقاشی نداشتند و با این فعالیت‌ها توانستند آثار بدیعی خلق کنند. نُه زنِ سالمند با شرکت در نمایشگاه نقاشی، زندگی نزیسته گذشته خود را در نمایشگاه نقاشی زیست کردند؛ کاری که برای خودشان نیز باورناپذیر بود. اکثر سالمندانی که در نمایشگاه نقاشی شرکت کردند، پیش از این باور نداشتند که قادر به خلق اثری هنری باشند، اما با گذشت زمان و طی فقط دو جلسه، توانستند آثار زیبایی خلق کنند که شایسته تأمل است. برای افزایش ارزش و زیبایی این آثار، تیم مرکز همیشه کمک کرده تا نقاشی‌ها قاب‌گذاری شوند و بهترین نمایشگاه‌ها با امکانات مناسب رزرو شود تا تابلوها به بهترین نحو به نمایش گذاشته شوند. همچنین از افراد مختلف دعوت شده تا با حضورشان به این فعالیت‌ها ارزش بیشتری بخشند و فضا را پربارتر کنند. این روند باعث شده سالمندان انگیزه و حس موفقیت بیشتری داشته باشند.

 

تاثیر نمایشگاه نقاشی بر زندگی سالمندان

 این رویدادها نه تنها آثار هنری آن‌ها را به نمایش می‌گذارند، بلکه خود هنرمندان را در کانون توجه قرار می‌دهند. هیچ تراپی یا درمان دارویی به اندازه این‌که سالمند خالق اثری باشد و نامش پای اثر بنشیند و دیده شود، نمی‌تواند حال دلشان را خوب کند. دیده‌شدن آثار و حضور هنرمندان در کنار تابلوها، حس مفیدبودن و توانمندی را در آن‌ها تقویت می‌کند. بسیاری از این آثار به فروش می‌رسند و این موضوع حس موفقیت و انگیزه را در سالمندان افزایش می‌دهد؛ روحیه‌ای که باعث می‌شود حتی اگر روزی تمایل به حضور در مرکز نداشته باشند، باز هم به کلاس نقاشی بروند و در آن شرکت کنند. این تجربه، حال‌و‌هوایی متفاوت، دیدنی، شنیدنی و لمس‌کردنی است که باید به آن پرداخت‌.

 

 چرا بدن سالمندان تضعیف می‌شود؟

 متأسفانه بسیاری از افرادی که سال‌ها برای کشور تلاش کرده‌اند، بعد از بازنشستگی به یک‌باره کنار گذاشته می‌شوند؛ دیگر دیده نمی‌شوند و استفاده‌ای از توانمندی‌هایشان نمی‌شود. این فشار روانی باعث می‌شود سالمند باور کند دیگر توانمند نیست و این باور به‌سرعت توان جسمی و ذهنی او را نیز تضعیف می‌کند. مهم است زندگی سالمندان با برنامه‌ای منظم و همراه با حس مفیدبودن و شادابی اداره شود؛ چرا که آن‌ها سزاوار تجربه زندگی پرنشاط و پویایی‌اند.

 

دیدگاه جامعه درباره پدیده سالمندی

 در کشوری که به‌زودی با سونامی سالمندی روبرو می‌شود، باید نگرشمان تغییر کند. بسیاری از سالمندان حاضر نیستند عنوان سالمند را بپذیرند، چون آن را مترادف با ناتوانی و کنارگذاشته‌شدن می‌دانند. سالمندی یک دوره از زندگی است، مانند کودکی، نوجوانی و جوانی که نباید با ناتوانی و انزوا همراه باشد. سالمندان می‌توانند همچنان پویایی و توانمندی خود را حفظ کنند و به‌شکل متفاوتی زندگی کنند.

 

گستردگی حوزه سالمندی

 لباس، غذا، کتاب‌ها و... باید متناسب با نیازهای سالمندان طراحی شوند، مثلا فونت کتاب سالمند باید از کتاب جوان متفاوت باشد. همه جوانان می‌توانند در این حوزه فعالیت کنند و دیدگاه‌های نوآورانه ارائه دهند. اهمیت به‌اشتراک گذاشتن تجربیات را دست‌کم نگیریم. امیدوارم که مسیر طی‌شده من و همکارانم راه را برای دیگران هموار کند و چرخه اشتباهات و چالش‌های تکراری را کاهش دهد. هدفم این است که با اشتراک تجربه‌های هفت‌ساله خود در حوزه سالمندی، راه را برای دیگران هموار کنم تا آن‌ها مجبور نباشند از ابتدا همه چیز را تجربه کنند و مشکلات مشابه را تکرار کنند. این رویکرد باعث می‌شود راه فعالیت‌های توان‌بخشی و اجتماعی برای سالمندان سریع‌تر و موثرتر پیش برود.

 

 یک خاطره از وقت زندگی

 یکی از خاطرات برجسته من درباره مادری است که روز اول مراجعه به مرکز، دچار افسردگی شدید، آرتروز، پای پرانتزی و هضم‌نکردن سوگ عزیزان بود و نمی‌خواست از خانه‌اش پا بیرون بگذارد. آن‌قدر به یک نقطه از قالی و گل‌هایش خیره می‌شد که فرزندانش به او می‌گفتند، سرش را برگرداند و به گل‌های قالی سمت دیگر هم نگاه کند. او حتی حاضر نبود لباس جدید بخرد. اکنون او به یکی از فعال‌ترین اعضا تبدیل شده است. اولین بار که خودش با خوشحالی به فرزندش زنگ زد تا برای خرید مانتو با هم بروند فروشگاه، خانواده‌اش با گریه از تغییر شگفت‌انگیزش خبر دادند؛ چرا که قبلاً همیشه لباس‌های تیره می‌پوشید، اما این بار به رنگ‌های شاد مثل گلبهی، سبز و لیمویی تمایل پیدا کرده بود و برای توجیه تغییر ذائقه‌اش به دخترش می‌گفت: اگر لباس تیره بپوشیم به ما در وقت زندگی تذکر می‌دهند‌!

همین زن یک روز به فرزندش زنگ زد تا بروند کنسرت. دختر با تعجب به من زنگ زد و گفت: «مادرم می‌خواهد کنسرت برود!» آن مادر که روز اول، حتی چند پله را نمی‌توانست طی کند و حاضر نبود به سالن موسیقی برود؛ برای آن کنسرت از پله‌های خانه هنرمندان رفت بالا و از آسانسور استفاده نکرد.

 

آرزوی مدیر وقت زندگی

 دوست دارم این برنامه‌ها در سراسر تهران و ایران توسعه یابند تا سالمندان نیاز به طی مسافت‌های طولانی نداشته باشند و مراکز مشابه در هر محله‌ای تأسیس شود. هیچ حمایت مالی از خیّرین دریافت نمی‌کنم و سنگینی بار مسئولیت شخصی روی شانه‌هایم است. همه تلاش‌ها به‌صورت فردی انجام می‌شود.

 

 فلسفه مراکز توانبخشی سالمندان

 این مراکز نباید ارتباط سالمندان با خانواده و اجتماع را از بین ببرند، بلکه باید آن‌ها را برای دوره سالمندی مستقل و توانمند آماده کنند. بزرگ‌ترین آرزوی سالمندان ما این است که حتی به فرزندان خود محتاج نباشند، اما برای رسیدن به این هدف، باید از پنجاه سالگی برنامه‌ریزی کرد و آموزش دید.

 

بزرگ‌ترین سرمایه برای دوران سالمندی

 این سرمایه نه پول است، نه فرزند؛ بلکه عضلات، توان جسمی و سلامت روانی است که متأسفانه هیچ‌وقت به آن توجه نکرده‌ایم. عاشوری این نگاه را کلیدِ داشتن سالمندی موفق و مستقل می‌داند و معتقد است که باید از جوانی به آن پرداخت تا در سالمندی زندگی شاد و مستقلی داشت.

 

ورزش در پیری

 ما نگاه خاصی به ورزش داریم؛ چون معتقدیم که حافظه، به‌ویژه حافظه کوتاه‌مدت، با ورزش منظم و اصولی تقویت می‌شود. اهمیت برنامه‌ریزی دقیق و منظم برای فعالیت‌های ورزشی در حفظ توانمندی ذهنی و جسمی سالمندان بسیار بالاست. ورزش باید بخش جدایی‌ناپذیر سبک زندگی سالمندان باشد تا توانایی‌های ذهنی و حافظه‌شان به بهترین شکل حفظ و تقویت شود.

 

 مراقبت‌های سالمندی از دوره جوانی متفاوت است

  ما باید بدانیم چه کارهایی و چه کلاس‌هایی باعث تقویت حافظه می‌شوند و جامعه باید نگرش درستی نسبت به این موضوع داشته باشد. باید بدانیم چه زمانی باید پیشگیری کنیم، چه آزمایش‌هایی انجام دهیم، چه سبک زندگی داشته باشیم و چه خوراکی‌هایی مصرف کنیم، مثل جوانی که اهمیت زیادی به اندام و زیبایی خود می‌دهد، در سالمندی هم باید حافظه و جسم سالم و فعالی داشته باشیم. ضرب‌المثلِ استفاده کن واگرنه ازت می‌گیرمش، حقیقتی است که باید به آن توجه کنیم، اما گاهی اطلاعاتمان ناقص است و تعریف درستی از استفاده بهینه از حافظه نداریم. باید بدانیم چه کارهایی را انجام دهیم که واقعاً مؤثر باشد تا حافظه‌مان را به بهترین شکل حفظ کنیم. مراکز و برنامه‌هایی که پیش از سالمندی ما را آماده ورود به این دوران می‌کنند، بیشترین نیاز جامعه امروز ما هستند. باید نگرش‌مان نسبت به سالمندی اصلاح شود تا بتوانیم با آمادگی و پویایی وارد این مرحله شویم.

 

نقش تغییر ساختار خانواده بر سالمندی

 امروزه خانواده‌ها از شکل سنتی خارج شده‌اند، تعداد فرزندان کاهش یافته و مهاجرت هم تأثیر زیادی روی خانواده‌ها گذاشته است. ازدواج‌ها و نرخ موالید کاهش یافته‌اند و این عوامل بر سالمندی تأثیرگذار هستند. اگر بخواهیم با همان ذهنیت گذشته؛ یعنی با خانواده‌های پرجمعیت، به سالمندی نگاه کنیم، به اشتباه افتاده‌ایم. باید نگرش‌مان را تغییر دهیم و خودمان را آماده زندگی مستقل، کوشا و پویا در سالمندی کنیم.

 

سنت‌شکنی سالمندانه

 شاید لازم باشد تابوشکنی کنیم؛ باورهای نادرست درباره سالمندی، لباس‌پوشیدن، رفتار و سبک زندگی‌ سالمندان را اصلاح کنیم، دست از ترس بکشیم و هر چه می‌خواهیم پیش از مرگ تجربه کنیم، از خودمان دریغ نکنیم. تغییرات کوچک و بزرگ باید رخ دهد تا دوره سالمندی مفیدی داشته باشیم.

 

توصیه به علاقه مندان حوزه سالمندی

 این حوزه هنوز در کشور ما جایگاه مناسبی ندارد و فرهنگ استفاده از آن جا نیفتاده است. فرهنگ‌سازی هم زمان‌بر و هزینه‌بر است. بسیاری از آدم‌ها وقتی متوجه می‌شوند که برگشت سرمایه مالی‌شان طولانی است و سود مادی زیادی ندارد، عقب‌نشینی می‌کنند؛ اما من می‌گویم گاهی باید درخت گردوی زندگی‌مان را بکاریم؛ کاری که امروز استقبال چندانی ندارد، اما مطمئن هستم نهایتاً نیاز جامعه خواهد بود. امیدوارم روزی همه بدانند که چنین مراکزی وجود دارد و بتوانند از آن‌ها بهره‌مند شوند.

 

کار خیر فقط مدرسه‌سازی نیست

بسیاری از خیّرین کمک به بهبود زندگی سالمندان را کار خیر نمی‌دانند؛ چون فکر می‌کنند فقط برآورده‌کردن نیازهای ضروری کار خیر محسوب می‌شود، اما حال خوب سالمندان و تأثیر مثبت و عمیق مراکز سالمندی بر زندگی خانوادگی بسیار ارزشمند است؛ وقتی روحیه سالمند خانواده خوب است، حال بقیه هم خوب است.

 امیدوارم که افراد تأثیرگذار جامعه نگاه ویژه‌ای به حوزه سالمندی داشته باشند. هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت بازده مالی خوبی وجود نداشته باشد، اما مطمئن باشند سرمایه‌گذاری در این حوزه در آینده ثمرات بزرگی خواهد داشت. این بخشی از کار خیر است که حال خوب را برای عزیزانی فراهم می‌کند که واقعاً به آن نیازمندند و این کار در حقیقت سرمایه خیر زیادی دارد.

گزارش از مهدیه رشیدی

 


ارسال دیدگاه
captcha