آیا سونامی سرطان در راه است؟
دکتر حسن ابوالقاسمی؛ رئیس  دانشگاه علوم پزشکی بقیة‌الله (عج) و رئیس شورای عالی مؤسسه نیکوکاری  کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) در گفت‌وگو با خیر ایران، آمار و اطلاعات مفیدی را درباره پیشگیری و درمان بیماری سرطان  ارائه می‌کند و به تبیین نقش مهم سازمان‌های مردم‌نهاد در کنترل سرطان می‌پردازد.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، 4 فوریه (مقارن با 15 بهمن‌ماه) توسط اتحادیه بین‌المللی کنترل سرطان و با حمایت سازمان ملل به عنوان روز «آگاهی درباره بیماری سرطان و پیشگیری از آن» نامگذاری شده است. به بهانه این روز، خیر ایران در مصاحبه‌ای اختصاصی با دکتر حسن ابوالقاسمی؛ رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیة‌الله (عج) و رئیس شورای عالی مؤسسه نیکوکاری کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) به گفت‌وگو پرداخت. دکتر ابوالقاسمی در این مصاحبه، آمار و اطلاعات مفیدی را درباره پیشگیری و درمان بیماری سرطان ارائه می‌کند و به تبیین نقش مهم سازمان‌های مردم‌نهاد در کنترل سرطان می‌پردازد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 برخی از مهمترین نکات سخنان رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیة‌الله (عج) عبارت است از:

-سونامی به این معنا که بگوییم قرار است اتفاق خاص، غیر منتظره‌ و غیر قابل پیش‌بینی رخ دهد، خیر این درست نیست اما  افزایش شیوع سرطان را در دهه‌های آینده خواهیم داشت.

-سالانه 150 هزار نفر به بیماران سرطان در کشور اضافه می‌شوند که سه هزار نفر از آنان کودک هستند. 85 درصد کودکان مبتلا به سرطان درمان می‌شوند.

-معمولاً خدمات دولتی 95 درصد هزینه‌های درمانی سرطان را پوشش می‌دهد اما بیمار بخاطر همان 5 درصدِ باقی‌مانده از درمان باز می‌مانَد. اینجاست که نقش خیریه‌ها در تأمین این 5 درصد بسیار کلیدی است و می‌تواند جان بیمار را نجات دهد.

-60 درصد مردم ایران، اضافه‌وزن دارند و این مسئله، از عوامل مهم سرطان است. آلودگی هوا، آلودگی‌های آب و خاک و بی‌تحرکی به سرطان منجر می‌شود.

-سرطان‌های دهانه رحم و پستان با تشخیص زودهنگام به راحتی قابل درمان هستند.

-------------------------------------------------------------------------------------------

آنچه در ادامه از نظر می‌گذرد، حاصل این گفت‌وگوست:  

_ امروز بسیاری از مردم جامعه در مورد سرطان نگرانند و برخی از سونامی سرطان در ایران صحبت می‌کنند. بنظر شما این‌ نگرانی چقدر درست است و باید نگران باشیم؟

 سونامی اگر به این معنا که بگوییم اتفاق خاصی قرار است بیفتد که غیر منتظره و غیر قابل پیش‌بینی است، خیر این درست نیست، ما افزایش شیوع سرطان را در دهه‌های آینده خواهیم داشت ولی به معنای سونامی سرطان نیست، حال چرا افزایش خواهیم داشت؟ به دلیل این که طول عمر انسان افزایش پیدا می‌کند و مهم‌ترین علت افزایش سرطان افزایش طول عمر است، هرچه قدر طول عمر افزایش پیدا می‌کند طبیعتاً سرطان بیشترین عامل مرگ و میر می‌شود. الان سالانه حدود صد و پنجاه هزار نفر بر آمار افراد مبتلا به سرطان در ایران افزوده می‌شود و احتمال این که در یک الی دو دهه آینده به طور قابل توجهی افزایش پیدا کند وجود دارد؛ دلیلش هم این است که امید به زندگی افزایش پیدا کرده است. باید به عنوان واقعیتی در زندگی پذیرفت که سرطان الان دومین علت مرگ و میر در جامعه ما می‌باشد و از این صد و پنجاه هزار مورد سرطان که هرسال اضافه می‌شود، سه هزار مورد آن در کودکان است. کودکان در شروع زندگی هستند و قطعا خیلی حساس‌تر هستند و خانم‌ها نسبت به آن‌ها نگرانی‌های بیشتری دارند اما باید بدانیم که بالای هشتاد و پنج درصد این کودکان از این بیماری نجات می‌یابند و درمان می‌شوند.

 اگر ما برنامه ای برای تشخیص زودهنگام و پیشگیری خوب داشته باشیم و سطح سواد سلامت مردم را در این زمینه‌ها افزایش دهیم، به سرطان هم مانند سایر بیماری‌ها نگریشته خواهد شد. نباید در جامعه به این مقدار باعث ایجاد نگرانی شود بلکه باید به دنبال پیشگیری و تشخیص زودرس باشیم و مراکزمان را مجهز کنیم تا درمان‌های استاندارد و روز را انجام دهیم و بتوانیم از امکاناتی که در بخش‌های دولتی و خیریه وجود دارد، استفاده کنیم. خدمات حمایتی و تشکینی نسبت به بیماران سرطان باید دائماً ارائه شود و بخش‌های توانبخشی هم به خوبی کار کنند تا این که نجات‌یافتگان از سرطان بتوانند از کیفیت بالاتری از زندگی برخوردار باشند. 

_ از منظر شما نقش خیریه ها و سازمان های مردم نهاد در پیشگیری از سرطان چه می تواند باشد؟

نقشی را دولت باید ایفا کند و آن این است که مراکز درمانی متعدد و تربیت نیروی انسانی در دانشگاه‌ها را در اولویت قرار دهد و نیروی انسانی لازم را برای این که با سرطان مقابله کنند و درمان سرطان را به موقع انجام دهند. اما دولت‌ها به تنهایی کافی نیستند و نمی‌توانند از پس منابع مالی که مورد نیاز است و زیرساخت‌ها بر بیایند، هر چقدر بیشتر خیریه‌ها و افراد خیّر را توجیه کنیم می‌توانند کمکی برای دولت باشند که تلخی سرطان را به کام خانواده‌ها شیرین‌تر کنند، به طور مثال؛ در بخش‌های اطفال و کودکان مشاهده می‌کنید که 95 درصد هزینه‌های کودکان سرطانی را دولت باید بپردازد از جمله این که دارو تامین کند و بیمارستان را برای مقابله با این بیماری تأمین و تجهیز کند اما خانواده‌هایی هستند که همین پنج درصدِ باقی‌مانده (فرانشیزها) و یا هزینه‌های رفت‌وآمد را نمی‌توانند پرداخت کنند، در این جا اگر خیریه‌ها این پنج درصد را بپردازند معنایش این است که صد در صد جان کودک سرطانی را نجات داده‎اند، یعنی گاهی کودک سرطانی فقط بخاطر پنج درصدِ هزینه‌ها از درمان به موقع باز می‌مانَد اما پرداخت آن پنج درصد توسط خیریه‌ها جانش را نجات می‌دهد.

 در بزرگسالان هم همین طور است؛ گاهی دولت، بیمار سرطانی را در بیمارستان دولتی با هزینه‌های مختصر و با حمایت‌های بیمه، درمان می‌کند و داروی آن را می‌دهد اما ناگهان می‌بینید این فرد بیمار نیاز به تُشَک در منزل خود دارد و یا نیاز به دوچرخه یا ویلچر دارد و توانایی خریدش را ندارد، این مسئله باعث می‌شود کیفیت زندگی این افراد به شدت اُفت پیدا کند و این جاست که خیریه‌ها می‌توانند کمک خیلی زیادی کنند؛ یعنی کارهای زمین‌مانده را انجام دهند. بنابراین جایگاه خیریه‌ها در این جا خیلی مهم است، همان طور که مؤسسه خیریه مکسا این کارِ زمین‌مانده را انجام می‌دهد و خیریه‌های دیگر هم می‌توانند این کار را انجام دهند، به طور مثال؛ لوازم پزشکی که مورد نیاز است و تأمین دستگاه‌ها را انجام دهند و یا گاهی اوقات مکان‌های خیلی زیبا و مدرن و خوب می‌توانند بسازند و در اختیار نیازمندان قرار دهند.

به نظر من حتی اگر نقش خیریه‌ها در فرایند درمان سرطان، درصد کمی‌ باشد مثلا اگر پنج درصد باشد، این هم خیلی اهمیت دارد چرا که این پنج درصد است که می‌تواند کیفیت خدمات را بالا ببرد و می‌تواند باعث بشود که کیفیت زندگیِ فرد بیمار بالاتر برود بنابراین نباید فکر کنیم که این کار در مقایسه با خدمات دولتی، ارزش و اهمیت کمتری دارد.

_ به عنوان رئیس شورای عالی مکسا بفرمایید که مهم‌ترین دستاورد مکسا در سال‌های اخیر چه مواردی بوده است و در حال حاضر چه کلان‌پروژه‌هایی در پیش رو شما دارید؟

 یکی از کارهای خوبی که مکسا انجام داد این بود که به دنبال کارِ بر زمین‌مانده بود، یعنی همان موقع (10 سال پیش) مکسا می‌توانست با کمک خیرین و یا خیّر مهمی که داشت، بیمارستان سرطان راه‌اندازی کند ولی بررسی کرد که چه کاری در زمینه سرطان زمین مانده است و آن هم خدمات حمایتی تسکینی بود. این خدمات را در اصفهان شروع کردیم و بعد در تهران و امروز در شهر مقدس قم و مشهد و کرمان و کاشان روبه گسترش است، این خدمات عملاً انجام نمی‌شد یعنی کسی به حمایت‌هایی که بیمار سرطانی در منزل نیاز داشت، توجه نداشت. ما در ده سال قبل این گونه فکر کردیم که شاید یکی از بهترین کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم این است که ما به سراغ بیمارها برویم و بیمار به دنبال ما نگردد و این طور شد که خدمات در منزل، شاخص کار مکسا شد. 

 افتخار مکسا به کار خدمت در منزل است، یعنی خدمت بدون منت و بدون ارتباط مالی بین بیمار و پزشک. کارکنان ما و پزشک و پرستار ما تنها با تلفن و به طور رایگان به منزل بیمار می‌روند و آنچه را که بیمار نیاز دارد در اختیار او قرار می‌دهند، این نیاز قبلاً نه توسط بیمه برآورده می‌شد و نه بیمارستان‌های موجود؛ بلکه نیازی بود که بر زمین مانده بود بخصوص افرادی که بضاعت مالی نداشتند و نمی‌توانستند خدمات بگیرند این‌ها در خانه زجر می کشند در صورتی که اکنون این اتفاق نمی‌افتد. 

 ما اکنون سالیانه صد و پنجاه هزار بیمار جدید سرطانی در کشور داریم که نیاز به خدمات تشخیصی و درمانی و مراقبت‌های تسکینی و حمایتی دارند، حدود  سه هزار نفر از این افراد کودک هستند و پنجاه هزار نفر از این افراد در سال  فوت می‌کنند در این جا سوال مهم این است که این افراد چگونه فوت می‌کنند و  در کجا فوت می‌کنند و چه خدماتی را قبل از فوتشان دریافت می‌کنند و چه  حمایت‌های روانی و اجتماعی از این افراد صورت می گیرد؟ آیا بیمارانی که بعد  از درمان سرطان دچار عارضه می‌شوند کیفیت زندگی خوبی دارند یا خیر؟ وقتی  صحبت از خدمات حمایتی و تسکینی می‌کنیم باید به همین موارد جواب بدهیم.  یعنی سوال این است که اگر این مریض زنده ماند و یا ممکن است چند سال دیگر  عمر او ادامه داشته باشد، کیفیت زنده‌ماندن او چگونه می‌شود؟ این کیفیت  زنده‌ماندن است که لزوم ایجاد خدمات حمایتی و تسکینی را بیشتر می‌کند.

 البته مکسا برنامه‌های دیگری هم در حوزه پیشگیری و تشخیص زودرس دارد و تلاش می‌کند مردم را در مسیری قرار دهد که وقتی بیماری آن‌ها تشخیص داده شد زودتر به درمان دسترسی پیدا کنند و بتوانند از خدمات حمایتی تسکینی هم برخوردار شوند. این موارد در دست تحقیق است و در بعضی شهرها به طور آزمایشی اجرا می‌شود و ان‌شاءالله در مراکز مهم کشور هم بتواند اجرایی شود. 

_ آقای دکتر این خدمات حمایتی تسکینی به طور مصداقی شامل چه مواردی می‌شوند؟

 تصور بفرمایید به طور مثال؛ بیماری که دست یا پاهایش بر اثر سرطان قطع شده است و الان می‌خواهد باقی عمر خود را زندگی کند و دسترسی به ویلچر ندارد و نیاز به خوابیدن بر روی تخت دارد ولی تشک ندارد و یا بیماری، خدمات معمولی را گرفته است و قرار است چند سالی با درد و رنج و گرفتاری زنده بماند، باید یک جایی مسکن او را تهیه کند و جایی باشد که رسیدگی کند و حال او را تسکین دهد و یا خانواده او در حال از هم پاشیدن است و نیاز به حمایت روانی دارد و باید افراد زبده‌ای باشند که این خانواده را از وضعیت بدی که پیدا کرده است نجات دهند، این‌ها خدماتی بود که بر زمین مانده بود و مکسا کار بسیار ارزشمندی را در شهرهای اصفهان، تهران، قم، مشهد و کرمان و کاشان و ... انجام داد و خدمات حمایتی تسکینی را ارائه داد. 

_ چه بیماران و خانواده‌هایی می توانند از مکسا حمایت بگیرند؟ نقش و اثر این حمایت و خدمات در بیماری سرطان و پیشگیری از آن چه چیزهایی می تواند باشد؟

 مکسا هیچ‌گونه ارتباط مالی مکسا با بیمار برقرار نمی‌کند به این معنا که  خدمات مکسا کاملاً رایگان است و فقیر و دارا و ندار از این خدمات استفاده  می‌کنند و هیچگونه نگرانی در خانواده‌ای که از خدمات مکسا استفاده می‌کند  برای این که بخواهد بخشی از هزینه را بپردازد، نیست. معتقدم مکسا با تکمیل  برنامه‌هایش در حوزه پیشگیری می‌تواند خدمات خیلی خوبی را به عنوان خیریه  بسیار فعال و موفق در حوزه سرطان، ارائه کند.

 افرادی که نیاز به خدمات دارند، می‌توانند با مکسا تماس بگیرند تا برای آن‌ها بلافاصله پرونده تشکیل شود. همچنین گاهی برخی پزشکان، بیماران را به مکسا معرفی می‌کنند. در مکسا یک نگاه عادلانه به همه بیماران وجود دارد و به کسی نمی‌گویند تو  پول داری یا نداری و یا وضع تو خوب است یا خیر، هر کسی که از مکسا خدمات در  منزل می‌خواهد، به او ارائه می‌شود و خانواده‌های زیادی هستند که از این  خدمات استفاده و با رضایت کامل، آخر عمر خود را طی کردند، بدون این که  احساس کنند باید به بیمارستان بیایند و در آی سی یو بستری بشوند. قبل از  این که خدمات مکسا راه‌اندازی شود بسیاری از این بیماران در شرایط بد قرار  می‌گرفتند و آی سی یو بیمارستان‌ها مجبور بودند آن‌ها را پذیرش کنند، از  این جهت، تخت آی سی یو بیمارستان که باید در اختیار فردی قرار می‌گرفت که  احتمال خوب‌شدن او خیلی زیاد بود در اختیار فردی قرار می گرفت که دیگر  امیدی برایش وجود نداشت.

_ انکولوژیست‌هایی که با مکسا کار می‌کنند در چه رده‌ای هستند و چگونه پای کار همکاری با مکسا آمدند؟

انکولوژیست‌ها (سرطان‌شناسان) علاقه و نیاز خیلی زیادی به این بخش دارند. برخی از آن‌ها خودشان با ما ارتباط گرفته‌اند و برخی را نیز مکسا به کار دعوت کرده است. در بیمارستان‌هایی مثل فیروزگر و شریعتی بخشی برای خدمات حمایتی تسکینی ایجاد کرده‌ایم و ارتباط خیلی نزدیکی بین ارتباط کارکنان ما و پزشکان و پرستاران ما با آن‌ها وجود دارد. 

_ همانطور که فرمودید، در حال حاضر بیمارستان های مهمی مانند؛ فیروزگر و شریعتی تهران و بیمارستان امام رضا (ع) در مشهد با شما و مکسا همکاری می‌کنند چگونه این بیمارستان‌ها پذیرفتند که با یک مؤسسه خیریه در قالب خدمت حمایتی تسکینی همکاری کنند؟

چرا که نیاز آن‌ها بود؛ یعنی وقتی دیدند خیّری پیدا شده است که نیاز آن‌ها را برطرف می‌کند آن‌ها باید خیلی هم علاقه داشته باشند که ما در بخش‌های آن‌ها پرستار قرار می‌دهیم و هزینه‌های پرستار را خودمان می‌پردازیم و پزشک در آن جا داریم و هزینه‌های پزشک را می پردازیم، بنابراین یک بیمارستان دولتی از خدا چه می خواهد؟ می‌خواهد خیّری بیاید و خدمتِ زمین‌مانده آن‌ها را در دست بگیرد و به آن‌ها کمک کند و این کمک را مکسا برای آن‌ها انجام می‌دهد لذا آن‌ها استقبال کردند.

  شاید مراکز جدیدتری هم از بیمارستان‌هایی که به بیماران سرطانی خدمت ارائه می‌دهند در آینده بگیریم و در آن جا این خدمات (حمایتی تسکینی) را ترویج کنیم، هرچند که کار اصلی ما درمان در منزل است اما به هرحال، برخی از خدمات هستند که نمی‌شود آن‌ها را در منزل ارائه داد و باید در بخش‌های بیمارستان به آن‌ها پرداخت.

_مهم‌ترین نکاتی که برای پیشگیری از سرطان باید بدانیم، چه مواردی هستند؟

 از سرطان نباید ترسید چراکه سرطان واقعیتی است که به عنوان دومین علت مرگ و میر در کشور مطرح می‌شود بنابراین کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم این است که تا حدود  سی درصد سرطان‌ها که با عوامل محیطی شناخته شده‌اند، قابل پیشگیری هستند از این جهت باید سبک زندگی سالم را در پیش بگیریم. بی‌تحرکی یکی از مهم‌ترین عامل بروز سرطان در ایران است مردم باید ورزش کنند و در برنامه زندگی‌شان ورزش را بگذارند و از غذاهای سالم استفاده کنند و از آلودگی‌هایی که در محیط وجود دارد بخصوص آلودگی هوا و آلودگی‌های خاک و آب دوری کنند این مسائل همه مشارکت عمومی مردم را می طلبد چرا که این مردم هستند که می‌توانند برای فرزندان خود در آینده، سعادتی را طلب کنند. 

 وقتی می‌گوییم 60 درصد مردم کشورمان اضافه وزن دارند یعنی این که سرطان به شدت افزایش می‌یابد، در این صورت همه باید متعهد بشویم به این که خوراکمان را تنظیم کنیم و ورزشمان را بروز کنیم و از افزایش وزن جلوگیری کنیم چرا که افزایش وزن از عوامل بروز سرطان است، این نکته اساسی است که نیاز دارد سطح سواد مردم بالا برود و آگاهی نسبت به این مسائل پیدا کنند و آن‌هایی که آگاه‌تر هستند باید این اطلاع‌رسانی را انجام دهند و جامعه پزشکی هم باید در افزایش سرانه سلامت احساس مسئولیت کند. 

 نکته دیگر تشخیص زودرس و توجه زودهنگام به علائم است. نباید نترسیم، سرطان‌هایی هستند که قابل پیشگیری هستند از جمله سرطان دهانه رحم و پستان که خیلی شایع هستند. وقتی این موارد را زودتر تشخیص می‌دهیم امکان معالجه زودتر و قطعی این‌ها افزایش پیدا می‌کند بنابراین با تشخیص زودهنگام سرطان می‌توانیم طول عمر باکیفیت‌تر داشته باشیم.      

گفت‌وگو از زهرا میرابیان     

   

لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...