قسمت دهم پادکست نیکآوا به شرح زندگی اشرفالملوک معروف به فخرالدوله اختصاص دارد. در این قسمت از پادکست که به همت مجید غلامی و انسیه افغان آماده شده است، زندگی و اقدامات عامالمنفعه این بانوی قاجاری از خلال آثار برجای مانده و گفتوگو با کارشناسان بازگو میشود.
فخرالدوله از واسطههای اصلی انتقال قدرت از سلسله قاجاریه به پهلوی بود
فخرالدوله دختر سوگلی مظفرالدینشاه قاجار و سرورالسلطنه در سال 1261 خورشیدی متولد شد و در سال 1334 خورشیدی درگذشت. او در زندگیاش شاهد آمدورفت چهار پادشاه قاجاری و دو پادشاه پهلوی بود، فقر، قحطی و گرسنگی پس از دو جنگ جهانی را تحمل کرد و از واسطههای اصلی در انتقال قدرت از سلسله قاجاریه به پادشاهی پهلوی به شمار میآمد.
فخرالدوله تحصیلات مقدماتی را در مکتبخانه دارالسلطنه تبریز گذراند؛ محلی مخصوص آموزش شاهزادگان که در آنجا قرائت قرآن، صرف و نحو و حساب تدریس میشد.
او همزمان با ترور ناصرالدینشاه در جشن پنجاهمین سال سلطنت او، رهسپار تهران بود که مصادف با قتل شاه و انتخاب پدرش مظفرالدینشاه به پادشاهی ایران شد. از آن پس دور جدیدی از زندگی فخرالدوله آغاز شد که دیر نپایید. او یکسال و اندی بعد، با با محسنخان امینالدوله پسر میرزا علیخان امینالدوله ازدواج کرد و کاخ گلستان را ترک کرد.
هوش و ذکاوت فخرالدوله در فعالیت اجتماعی
وصلت فخرالدوله با خاندان امینالدوله باعث کدورت میان مادر و خالهاش نجمالسلطنه شد که پیشتر قرار ازدواج پسرش محمد مصدق با فخرالدوله را گذاشته بود. سرورالسلطنه اما بنا به آنچه سفیر بریتانیا در تهران نشانه زیرکی او میداند، از این قرار سرپیچید و دختر خود را به عقد محسنخان امینالدوله درآورد. او یکسانی خلقوخوی فخرالدوله و محمد را علت مخالفت خود با این وصلت شمرد که البته از نظر نجمالسلطنه مورد قبول نبود. عدهای قصد سرورالسلطنه از این تصمیم را یاریگرفتن از میرزا علیخان امینالدوله برای ولیعهدی ناصرالدین میرزا پسر کوچک سرورالسلطنه به جای محمدعلی میرزا دانستهاند.
رابطه فخرالدوله و پدرشوهرش – میرزا علیخان امینالدوله- بسیار صمیمانه بود و آندو در بسیاری از امور با یکدیگر مشورت میکردند. بعدها فخرالدوله به یاد و نام میرزا علیخان، مسجدی در تهران بنا کرد که البته سالها بعد با نام خود – مسجد فخریه- نامبردار شد.
به گفته مورخان، بلوغ سیاسی و سنی محسنخان امینالدوله همزمان با رخدادهای مشروطه و پادشاهی محمدعلی شاه بود که با توجه به روحیات شخصی او، زندگی او را متأثر کرد و سبب شد از فعالیت سیاسی و اجتماعی کناره گیرد. شماری از پژوهشگران، گروگانگرفتهشدن محسنخان در ماجرای زمینهای «لشت نشاء» در گیلان و شایعه لودادن مشروطهخواهانی را که در خانه فخرالدوله و امینالدوله پنهان شده بودند، دو شکست سیاسی عمده در زندگی محسنخان میدانند که حیات سیاسی و شهرت او را تحتالشعاع خود قرار داد. شماری دیگر چون دکتر الهام ملکزاده (پژوهشگر تاریخ معاصر) اما بر این باورند که محسنخان امینالدوله همیشه جزئ ی از بدنه دولت قاجاری بوده است و نمیتوان او را در شمار مشروطهخواهان به شمار آورد. با این حال نباید این موضوع را از یاد برد که او با متجددان این دوره نشستوبرخاست داشته است.
فخرالدوله همزمان با دوره احمدشاه قاجار و بیثباتی سیاسی در پایتخت، تهران را به قصد قم ترک کرد و در آنجا خانهای در نزدیکی حرم حضرت معصومه (س) اجاره کرد که به همسرش اجازه میداد در صورت بروز خطر از سنت بستنشینی به نفع خود استفاده کند.
همزمان با کودتای سوم اسفند 1299 خورشیدی، بزرگترین چالش پیشروی خانواده فخرالدوله، ادعای میرزا کریمخان رشتی درباره املاک لشت نشاء بود که سبب شد او با حمایت سیدضیاءالدین طباطبایی در دادگستری طرح دعوی کند. برخلاف محسنخان که امیدوار به نتیجه مطلوب برای خود نبود، فخرالدوله بر این باور بود که نباید تسلیم شد و بهتر است در این دادگاه شرکت کنند. پژوهشگران این تصمیم را حاکی از هوش سرشار او و وقتشناسیاش میدانند که سبب شد با نزدیکی به رضاخان سردارسپه از قدرت او در برابر سیدضیاء استفاده کند و ماجرا را از طریق حکمیت به پایان رساند.
از دیگر رویدادهای مهم زندگی فخرالدوله میتوان به نقش او در انتقال قدرت از سلسله قاجاریه به پهلوی یاد کرد. روایت شده است که رضاشاه بر این باور بود که اگر در میان قاجارها مردی مانند فخرالدوله وجود داشت، آنها هرگز قدرت را از دست نمیدادند. علی امینی فرزند فخرالدوله از دعوای مادرش با احمدشاه در پاریس حکایت میکند که در آن فخرالدوله آخرین پادشاه قاجاری را به بیلیاقتی و از دستدادن تاج و تخت متهم میکند. فخرالدوله که مقاومت در برابر رضاشاه را بیفایده میدانست، ترجیح میداد که در انتقال قدرت در کنار پادشاهی جدید قرار گیرد.
جهانبینی فخرالدوله مبتنی بر یاریرسانی به مردم بود
با وجود فقر اطلاعات درخصوص زنان در تاریخ، برخی از پژوهشگران فخرالدوله را از معدود زنان فعال اجتماعی در اواخر دوره قاجاریه به شمار میآورند که بخش عمده فعالیتهایش معطوف به امور خیر و نیکوکارانه بود. به گفته دکتر منصوره اتحادیه (استاد تاریخ)، فخرالدوله در دوره جنگ، یک خیریه تأسیس کرد که با فروش دستسازههای زنان، به تهیه جهیزیه، لباس و هزینه زندگی فقرا کمک میکرد. تأسیس تاکسیرانی، نخستین مغازه ماست پاستوریزه، احداث کارخانه قند، کبریتسازی و اصلاحات در امور پستی از دیگر فعالیتهایی است که به فخرالدوله نسبت داده میشود.
از او به عنوان زنی با درایت و کیاست، با هوش و ذکاوت ذاتی یاد کردهاند که بخش زیادی از عمر خود را به فعالیتهای خیریه از جمله آبادانی املاک موروثی لشت نشاء در گیلان، سرکشی به بیماران و مردم نیازمند و ساخت قنات، مدرسه، مریضخانه و پل صرف کرده است. آخرین اقدام نیکوکارانه فخرالدوله، وصیت برای واگذاری هزینه ختم او برای مصارف خیریه بود. کاری که پیشتر، همسرش میرزا محسنخان نیز انجام داده بود. فخرالدوله در دیماه 1334 خورشیدی در باغ الهیه تهران درگذشت.
علاقهمندان میتوانند به لینک اصلی قسمت دهم پادکست نیکآوا مراجعه فرمایند.
گزارش از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید