به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، علیرضا اسکندرینژاد؛ پژوهشگر جامعهشناسی فرهنگی و مسئول واحد اطلس خیر ایران در مجموعه خیر ماندگار، در پنجمین قسمت از پادکست خیر ایران، خلاصهای از نتایج پیمایش ملی نیکوکاری را که در حوزه گرایش مردم ایران به نیکوکاری در سال 1401 انجام شده است، به شنوندگان عرضه کرده است.
پادکست خیر ایران (تحت حمایت سامانه جامع خیر ایران) این روزها در بسترهایی همچون شنوتو پخش میشود و میکوشد تا صدای نیکوکاری ایران باشد.
معرفی واحد اطلس خیر ایران در مرکز خیر ماندگار
کارشناس و مهمان این پادکست، در ابتدای سخنان خود، مقدمهای درباره واحد اطلس خیر ایران در مجموعه خیر ماندگار و پیشینه انجام پیمایش درباره نیکوکاری در ایران و نتایج و فواید آن برای خیریهها ارائه میدهد.
به گفته اسکندرینژاد، «واحد اطلس خیر ایران متمرکز بر دادهها و اطلاعات نیکوکاری در ایران است و در یکیدوساله اخیر، توانسته است با گردآوری دادههای مختلف در حوزه نیکوکاری، قدمی مهم در راه دستیابی به اطلاعات برای کنشگران و فعالان این حوزه بردارد.»
مسئول واحد اطلس خیر ایران، انجام پیمایش نیکوکاری در سطح ملی برای گردآوری دادهها درباره گرایش مردم ایران به امر خیر و حوزه نیکوکاری را «مهمترین و نخستین قدمی میداند که بهصورت نظاممند برای جمعآوری اطلاعات و دادههای نیکوکاری از سمت مردم و جامعه برداشته شده است.»
اهمیت و کاربرد پیمایش ملی در حوزه نیکوکاری
اسکندرینژاد در بخش دیگری از سخنان خود ضمن اشاره به اهمیت اطلاعات برای تصمیمگیری در حوزههای مختلف، از نیکوکاری بهعنوان مهمترین حوزه زندگی اجتماعی بشر از دیرباز تاکنون یاد میکند و علم به اطلاعات و دادههای متقن را برای متولیان امر خیر، افراد فعال در خیریهها و خیرین سودمند میداند و مشخصترین خروجیِ تلاشهای مجموعه خیر ماندگار در جهت نظاممندسازی دادهها را در قالب پیمایش ملی نیکوکاری معرفی میکند.
پژوهشگر حوزه جامعهشناسی فرهنگی در پاسخ به پرسش مهدی میرصادقی –مجری برنامه- درباره ایده پیمایش ملی نیکوکاری، به تعریف مفهوم و تاریخچه «پیمایش» در ایران و جهان میپردازد.
بهگفته او، «پیمایش، یکی از مهمترین روشهای گردآوریِ داده در علوم مختلف از جمله علوم انسانی و اجتماعی است که مشخصاً به وضعیت نیکوکاری و تحقیق در اینباره علاقهمند است. پیمایش بهگردآوری دادهها از شمار نسبتاً زیادی از مردم اطلاق میشود که پیوستهایی دارد منجمله اینکه باید این گردآوری بهنحوی و از نمونهای انجام شود که قابل تعمیم به کل جامعه مدنظرمان باشد.»
اسکندرینژاد سابقه انجام پیمایش را به آمریکا و آغاز قرن بیستم میلادی و گسترش شهرنشینی مرتبط میداند که سبب شد دولتمردان از پژوهشگران درخواست کنند تا با انجام کارهای پژوهشی به آنها در راستای سیاستگذاری برای رفع مشکلات یاری رسانند.
بهگفته این پژوهشگر، در ایران هم همگام با تحولات جهانی و بهدرخواست سیاستمداران، پیش و پس از انقلاب، پیمایشهایی در موضوعات مختلف انجام شده است اما هیچکدام از آنها در سطح ملی به گردآوری دادههای قابل اعتماد درخصوص نگرشها و رفتارهای مردم در حوزه نیکوکاری نپرداختهاند.
مسئول واحد اطلس خیر ایران در مرکز خیر ماندگار، از همکاری با مرکز افکارسنجی دانشگاه فردوسی مشهد برای انجام پیمایش ملی نیکوکاری در بهمنماه سال 1401 سخن میگوید و به نقل از یکی از پژوهشگران باسابقه، تاریخ پژوهشهای حوزه نیکوکاری را به دو دوره پیش و پس از انجام این پیمایش ملی تقسیم میکند.
یافتهها و دستاوردهای پیمایش ملی
اسکندرینژاد در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به پرسش مجری درباره یافتهها و دستاوردهای پیمایش ملی نیکوکاری به ارائه توضیحاتی درباره پرسشها و نتایج بهدستآمده میپردازد.
بهگفته او، «نخستین گزاره و از جذابترین یافتههای پیمایش، سؤالی است که راجع به رفتار مردم در انجام عمل نیکوکارانه» پرسیده شده است.
در این پرسش، پژوهشگران درباره پنج کنش صدقهدادن، کمک به متکدیان خیابانی، افراد غریبه، کار داوطلبانه بدون دستمزد و کمک به مؤسسات خیریه پرسش کردهاند.
یافتههای پیمایش حاکی از آن است که 81 درصد مردم ایران صدقه میدهند، 59 درصد آنها به متکدیان خیابانی کمک میکنند، 54 درصد به افرادی که نمیشناسند، یاری میرسانند و تنها 32 درصد از طریق خیریهها در فعالیتهای نیکوکارانه مشارکت دارند.
اسکندرینژاد آمار کمک به متکدیان خیابانی و خیریهها را مرتبط بههم و قابل تأمل دانسته است. بهگفته او این آمار ملی نشان میدهد که باید با کار رسانهای و فرهنگی به مردم نشان دهیم که فعالیتهای نیکوکارانه از طریق خیریهها، مناسبتر از کمک به متکدیان خیابانی است. همچنین او آمار 30 درصد کمک داوطلبانه در ایران را بیشتر از برآوردهای پیشین قلمداد کرده است.
پژوهشگر حوزه جامعهشناسی فرهنگی، در پاسخ به پرسش دیگری درباره آثار این پیمایش بر رویکرد خیریهها چنین گفت: «نتایج این پژوهشها کمک میکند که خیریهها بتوانند تأمین مالی بهتر و مؤثرتری داشته باشند. دسترسی خیریهها به اطلاعاتی چون گروههای شغلی، سِنّی، جنسیتیای که بیشتر مایل بهکمک هستند، بهآنها کمک میکند تا کمپینهای خود و جریان تأمین مالی را بهسمت این واقعیتها سوق بدهند. همچنین خیریهها میتوانند برای فعالیتهای روزمره خود و سیاستگذاری و برنامههای خود از آن استفاده کنند.»
اسکندرینژاد در جمعبندی سخنان خود، بهارائه شماری از مهمترین یافتههای آماری پیمایش ملی نیکوکاری پرداخت.
بهگفته او، درحالی که 37 درصد مردم ایران تمایل دارند به مؤسسات خیریه کوچک محلی کمک کنند، تنها 10 درصد از آنها ابراز تمایل کردهاند که از طریق مؤسسات خیریه بزرگ در جریان نیکوکاری شرکت کنند. 5 درصد ایرانیان به مؤسساتی که شخصیتها و افراد مذهبی توصیه کردهاند، کمک میکنند و تنها 2 درصد آنها تمایل به کمک به خیریههایی هستند که سلبریتیها به تبلیغ آن پرداختهاند. همچنین نتایج حاصل از این پیمایش حاکی از آن است که 45 درصد مردم ایران به هیچ یک از خیریههای بزرگ و کوچک محلی کمک نمیکنند و ترجیح میدهند بهصورت فردی به کارهای نیکوکارانه بپردازند.
اسکندرینژاد در ادامه بهتحلیل دادههای آماری پرداخت و به این نکات اشاره کرد که نتایج پیمایش حاکی از آن است که مردم نهتنها به مؤسسات خیریه بزرگ و شناختهشده، اعتماد ندارند بلکه ترجیح میدهند خود بهصورت فردی در امر خیر مشارکت کنند که حاکی از آنست که از سازمانهای دولتی و غیردولتی ناامید شده و ترجیح میدهند شخصاً یا بهمتکدیان خیابانی و یا افرادی که نمیشناسند، کمک کنند.
مسئول واحد اطلس خیر ایران در مرکز خیر ماندگار، در ادامه به شماری دیگر از یافتههای پیمایش ملی نیکوکاری اشاره کرد که براساس آن، صرفاً 20 درصد از مردم ایران عضو مؤسسات خیریه یا انجمنهای غیردولتی یا تشکلهای اجتماعی هستند. اسکندرینژاد این آمار را بهدلیل بیاعتمادی و مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی دانست که سبب میشود افراد ترجیح دهند خود بهصورت فردی در کار خیر مشارکت کنند.
او همچنین از تفاوت معنادار سنی، جنسیتی و طبقاتی دادههای بهدستآمده سخن گفت که براساس آن، تفاوت معناداری در کمک مردان و زنان به خیریهها نیست، 35درصد کمککنندگان در سن 50 و بالاتر هستند و آنها دوبرابر بیشتر از افراد در سنین 15 تا 29 سال در امر خیر مشارکت دارند. همچنین طبقه متوسط با 30 درصد، طبقه بالا با 26 درصد و طبقه پایین با 21 درصد ترتیب معناداری از کار خیر را نشان میدهند که براساس آن برخلاف کلیشه رایج، افراد طبقه متوسط بیش از طبقه مرفه بهکارهای نیکوکارانه تمایل دارند.
به گفته وی، آمارهای دیگر حاکی از مشارکت بیشتر شهرنشینان در خیریهها نسبت به روستائیان است که میتواند ناشی از این واقعیت باشد که در روستاها به دلیل ارتباط نزدیک اجتماعی لازم نیست کمکهای مردمی از طریق خیریهها صورت پذیرد.
اسکندرینژاد در بخش دیگری از سخنان خود از مشارکت 46 درصدی بازنشستهها و افراد باسوادتر سخن گفت و نشان داد که چگونه نتایج یک پیمایش ملی قادر بهدرهمشکستن کلیشههای نادرست رایج است.
آخرین بخش گفتههای این پژوهشگر اجتماعی به مقایسه آمارهای بهدستآمده با کمک مردم ایران به افراد غریبه اختصاص داشت که براساس آن برخلاف موارد پیشگفته، مردها بیش از زنان متمایل بهکمک به غریبهها هستند. افراد شاغل برخلاف مورد پیشین بیش از بازنشستگان در این کار فعالاند و طبقه بالا نیز بهمراتب بیشتر از طبقه متوسط در این عرصه فعال است. این درحالی است که در دو گزاره برتری شهر نسبت به روستا و تحصیلات، الگوی پیشین همچنان تکرار میشود.
گزارش از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید