به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، قسمت پنجم از پادکست «نیکآوا» - نخستین پادکست ایرانی که به موضوع نیکوکاری و امر خیر اختصاص دارد- درباره «محیط زیست و نیکوکاری» است. در این قسمت، مجید غلامی و انسیه افغان به عنوان نویسندگان، پژوهشگران و صداپیشگان این پادکست، تلاش کردهاند تا چگونگی نیکوکاری نسبت به محیط زیست را بررسی کنند.
تعریف و انواع محیط زیست
مجید غلامی و انسیه افغان در این بخش، ابتدا تعریفی از محیط زیست ارائه داده و به ذکر تفاوتهای آن با طبیعت پرداختهاند. بهنظر آنها، محیط زیست عبارت است از: «تمام محیطهایی که زندگی در آنها جریان دارد و از برهمکنش میان انسان و طبیعت بهوجود میآید و از دیدگاه بشر توصیف میشود». همچنین طبیعت بهمعنای «مجموعه عوامل طبیعی زیستی و غیرزیستی است که منحصراً درنظر گرفته میشوند. دنیایی که انسان در آن دخل و تصرفی ندارد یا لااقل کمترین دخل و تصرف را دارد».
آنها از سهنوع محیط زیست طبیعی، مصنوعی و اجتماعی یاد میکنند. «محیط زیست طبیعی، دربرگیرنده بخشی از فضای طبیعی سطح کره زمین است که بهدست انسان ساخته نشده است. مانند کوه، دشت و جنگل»؛ «محیط زیست مصنوعی، توسط انسان ساخته میشود که از طریق آن میتوان طرز تفکر و چگونگی فرهنگ هر جامعه را مشخص کرد مانند خانهها و مدرسهها و ...» و «محیط زیست اجتماعی بهمعنای جامعهای که در آن زندگی میکنیم و با هم روابط متقابل داریم که از خانواده، همسایهها شروع شده و به همکاران و جوامع روستایی و شهری میرسد.»
غلامی و افغان ضمن ارائه مثالی از کنش روستاییان در قطع درختان برای تأمین سوخت مورد نیاز خود، به اثرات محیط زیست اجتماعی اشاره کرده و بیشترین مشکلات کشورهای در حال توسعه را در همین بخش معرفی میکنند. بهنظر آنها، «در کشورهای درحالتوسعه، تخریب محیط زیست فقط محصول رشد فزاینده صنعت نیست. بخش زیادی از تخریب محیط زیستی حاصل عواملی مثل فقر، گرسنگی، بیکاری، بیسوادی، کمبود مسکن و بهداشت است.»
سنت وقف قنات در ایران
بخش دیگری از قسمت پنجم نیکآوا بهموضوع آب اختصاص دارد. نویسندگان در این بخش ضمن ارائه آماری از میزان آب موجود در کره زمین، از اهمیت آب برای مردم ایران در طول تاریخ گفتهاند و احترام به الهههایی چون آناهیتا (در ایران باستان) را در نتیجه شرایط جغرافیایی کشور دانستهاند که در آن، آبوهوای حدود چهار پنجم کل ایران، گرم و خشک است. آنها ضمن اشاره به سنت قناتسازی ایرانیان، از آنها بهمثابه سازههایی یاد میکنند که بیش از آنچه محصول تکنولوژی باشند، فرآورده فرهنگاند.
سنت وقف قنات، موضوع مهم دیگری است که در این بخش از پادکست بهآن اشاره میشود. بهنظر پژوهشگران این قسمت، «برای حفظ و نگهداری قنات، مردم حقآبه یا سهم خود از قنات را وقف میکردند و درصدی از سود حاصله از آب قنات را برای حفظ و پایداری و لایروبی قنات اختصاص میدادند که بهآن نفقه قنات میگفتند و با درآمد حاصل از خود قناتها در نگهداری و پایداری آنها تلاش میکردند.» آنها از نمونه قناتهای موقوفه سیدرکنالدین در یزد بهعنوان مثال یاد کرده و کار بانی را «از نظر اجتماعی» ارزشمند دانستهاند که سبب شده این کار «در دورههای بعد توسط والیان یزد ادامه یافته و حقآبه بیشتری از سهامدارانش خریداری شود تا این چرخه نیکوکاری در حوزه سلامت انسان با درایت ادامه داشته باشد.»
غلامی و افغان با نقلقولی از دکتر فاضلی، شنوندگان خود را به «اخلاق مراقبت» و «غمخواری» محیط زیست دعوت کرده و راههای هدررفت آب اعم از «تبدیل به فاضلاب، استفاده نادرست در کشاورزی و ناتوانی در مدیریت آب» را معرفی کرده و از مشکلات سدسازی و تبخیر آب پشت سدها سخن گفتهاند.
آنها ضمن ابراز نگرانی از بازگرداندن پسماند حاصل از شیرینسازی آبهای شور به خلیجفارس، به مشکلات ناشی از حفر چاههای عمیق و سدسازی غیرضروری در کشور اشاره کردهاند که در سالهای اخیر «باعث از میان رفتن سفرههای آب زیرزمینی» شده و «یکمیلیون هکتار از زمینهای مختلف کشورمان را دچار فرونشست کرده است» و باعث شده که تقریباً در نیمی از کشور با این پدیده روبهرو شده و وضعیت بحرانیتری نسبت بهکشورهای دیگر پیدا کنیم.
نویسندگان این پادکست در ادامه پیشنهاد میکنند که بهجای سدسازی گسترده، از روشهای آبخیزداری و آبخانداری استفاده شود که کمهزینهتر و کاربردیتر است.
آنها همچنین به موضوع مهم «فرسایش خاک» اشاره کرده و آنرا تحتتأثیر فعالیتهای انسان چون «زراعت مفرط، آبیاری زمینهای زراعی، تکمحصولی، چراندن بیشازحد دامها در مراتع بهخصوص در اوایل بهار» دانسته و از جنگلزدایی و بیابانزایی بهعنوان عاملی مؤثر در از میانرفتن تعادل موجود میان روند تخریب و ایجاد خاک و در نهایت آلودگی آن سخن گفتهاند.
غلامی و افغان ضمن ارائه آماری از بیشترین مصرف سموم کشاورزی در سه استان شمالی، به ناآگاهی کشاورزان نسبت به مسائل زیست محیطی اشاره کرده و آگاهیبخشی به کشاورزان را از جمله وظایف کارشناسان و مسئولان برشمردهاند.
معرفی تعدادی از کنشگران محیط زیست
معرفی کنشگران فعال در عرصه محیط زیست، بخش دیگری از این اپیزود است که در بخشهای پیشین پادکست نیکآوا چندان به آن توجه نشده بود. در این بخش، غلامی و افغان از اقدامات آقایان آذری و دهش در کردستان و گلستان، در ترغیب اهالی برای پرورش و کاشت نهال بلوط یاد کردهاند که علاوه بر اشتغالزایی برای اهالی، زمینه مهاجرت معکوس و رفع آلودگیهای شیمیایی را فراهم ساخته است.
آنها همچنین به فعالیتهای پیمان بازدیدی، کنشگر محیط زیستی در راهاندازی روستای بدون زباله در لاکان رشت اشاره کردهاند که در ده سال فعالیت مداوماش، موفق به آموزش 34 هزار آموزشگر حرفهای و تربیت 2 هزار عضو فعال و ایجاد روستایی بدون بیکاری با ایجاد مشاغل محلی چون حصیربافی، پرورش مرغ محلی، کندوی عسل، تولید کود روستایی و ... شده است.
زهره غلامی دیگر کنشگر عرصه محیط زیست است که با تغییر کاربری لباسهای مندرس به عروسک، با دغدغه محیط زیستی راه جدیدی در جامعه و تنپوشهای مردم باز کرده است.
بهار کیایی دیگر فعال حوزه محیط زیست است که در این قسمت به کارهای او اشاره شده است. او به همراه همسرش در مؤسسه دامون تلاش کردهاند تا «زندگی صحیح در جوار طبیعت و رفتار درست نسبت به محیط زیست را در قالب بازی، حضور در رود درهها یا کوههای تهران و لمس آب و خاک به کودکان 3 تا 12 سال یاد بدهند».
شیرین پارسی، نمونهای دیگر از علاقهمندانی است که با مهاجرت معکوس، روستای شاندرمن را برای زندگی و فعالیت انتخاب کرده و در سال 1379، با اجرای طرحهای مختلف از جمله «تفکیک زباله شهری و روستایی، برپایی و زندهکردن عرضه محصولات محلی و بومی، ایجاد استارتآپ، ارائه طرح دانشگاهی تفکیک زباله از مبدأ» بهعنوان مدیر نمونه کشاورزی انتخاب شده است.
سروش صلواتیان دیگر کنشگر فعال در عرصه محیط زیست است که «در حین رسیدگی و سازندگی در منطقه جازموریان، به آموزش و عمل به حفاظت از محیط زیست» پرداخته و با دادن جایزه و تشویق و آموزش، به نهادینهکردن رویکرد حفاظت از محیط زیست در زندگی روزمره مردم محلی یاری رسانده است.
پروژه اجتماعی و محیط زیستی «مانیز» و معرفی اقدامات احمدی سلیمانی در حوزه محیط زیست، نگاه جدیدی به عرصه وقف و واردکردن آن به عرصه محیط زیست و منابع طبیعی است که به شنوندگان ارائه میشود.
پایانبخش این قسمت، سخنانی از مرحوم دکتر محمدامین قانعیراد (جامعهشناس شهیر ایرانی) درباره توسعه است که براساس آن: «ضعف اصلی در نگاه ما نسبت به توسعه بود که توسعه را محدود به توسعه اقتصادی کردیم و توسعه اقتصادی را هم محدود به توسعه دولتمحور کردیم. درنتیجه از نقش جامعه در فرایند توسعه غافل شدیم و این موضوع را نادیده گرفتیم.» نویسندگان با نقل این سخن، امیدوارند که «شنوندگان نسبت به محیط زیست بیتفاوت نباشند و هرکس در حد مقام و منصبش کار نیکی در حوزه محیط زیست انجام دهد».
دیدگاه خود را بنویسید