به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، نیکوکاری و امر خیر از منظرهای مختلفی قابل بررسی است؛ برای نمونه برای علاقهمندان به مطالعات دینی، این موضوع را در منابع دینی نظیر قرآن و روایات پی میگیرند و بر این اساس از اهمیت، ضرورت و نتایج مترتب بر آن سخن به میان میآورند. اما یکی از زوایایی که میتوان امر خیر و نیکوکاری را محل تأمل قرار داد نیز منظر عقلی و فلسفی است. در این زمینه بیشتر فیلسوفان اخلاق به طرح بحث و نظریهپردازی پرداختهاند و از این مطلب سخن گفتهاند که خیرخواهی چیست و چگونه باید صورت بگیرد.
گرچه پرداختن به نیکوکاری از نظرگاه متون دینی نیز حائز اهمیت است، اما اکنون بنا داریم تا این موضوع را از منظری فلسفی بررسی کنیم و به همین منظور بر آن شدیم تا با ایمان عباسنژاد؛ پژوهشگر دورۀ دکتری فلسفۀ دین و مترجم متون فلسفی به گفتوگو بنشینیم. این گفتوگو در ادامه سلسلهگفتوگوهای خیر ایران در زمینه «فلسفه نیکوکاری» است که در ادامه مشروح آن را میخوانید؛
- ضمن تشکر از فرصتی که برای انجام این گفتوگو در اختیار ما قرار دادید، در ابتدا بفرمایید که آیا اصلاً خیریه و نیکوکاری میتواند ربطی به فلسفه داشته باشد؟
تصور برخی از فلسفه این است که فیلسوفان به اموری کلی و انتزاعی فکر میکنند و لذا خیریه که جنبۀ عملی دارد، ربطی به فلسفه ندارد. البته شاخهای از فلسفه که متافیزیک است شاید چنین باشد. در کشور ما هم چون تصور برخی از فلسفه همان فلسفۀ اسلامی است، ممکن است چنین دیدی به فلسفه وجود داشته باشد؛ چراکه در فلسفۀ اسلامی نیز متافیزیک بسیار پُررنگ است و مسائلی که بیواسطه یا با وسائط اندک به کنش و عمل و زندگی روزمره مربوط هستند کمتر به چشم میآید.
اما حقیقت این است که فلسفه فقط متافیزیک نیست و فیلسوفان نیز فقط دربارۀ اموری انتزاعی بحث نمیکنند. دستکم امروزه شاخههای مختلفی از فلسفه، ربط مستقیم یا کمواسطه به مسائل مهم زندگی روزمره دارد و فیلسوفان نقش پُررنگی در شکلگیری جنبشهای عملی حتی در همین موضوع خیریه داشتهاند.
- همۀ ما میدانیم کمک کردن به دیگران خوب است و موضوع کار خیریهها هم همین است. ملاحظات فلسفی چه چیزی میتواند به این بیفزاید که خیرین و خیریهها نیازمند آن باشند؟
بله، همه میدانیم که کمک کردن خوب است. اتفاقاً شهودهای عقلانی انسانها مثل خوب بودن کمک به دیگری نقش بسیار مهمی در فلسفۀ اخلاق دارد و همین اعتنا به شهودهای عقلانی مردم باعث میشود فلسفۀ اخلاق پای در زمین داشته باشد و امری انتزاعی و بیثمر نباشد. اما فلسفۀ اخلاق صرفاً کاشف این شهودهای مردم نیست، فیلسوف اخلاق باید این شهودها را بیابد، اگر آنها شهودهایی خام هستند باید آنها را پخته کند، تبیین خوب و نظاممند از مجموعۀ شهودهای اخلاقی ارائه دهد و پیچیدگیهای بیشتر این موضوعات را نمایان کند و دربارۀ آنها تصمیم بگیرد.
- مشخصاً در موضوع خیریه، فیلسوف چه کمکی میتواند بکند؟
من میکوشم فقط به چند مسئلۀ فلسفی در باب نیکوکاری و خیریه که همۀ افراد میتوانند دربارۀ آن تأمل کنند و تأثیر مستقیم در عمل و سبک زندگی ما دارد اشاره کنم تا مشخص شود مطالعۀ فلسفی موضوع خیریه، اولاً در دنیا سابقه دارد و ثانیاً، مطرح شدن این مباحث لازم است و میتواند در ابعاد مختلف چرایی و چگونگی کار خیر مؤثر باشد.
از همان حرف شما آغاز کنیم که «همه میدانند کمک به دیگران خوب است». پرسش اولیه این است که آیا کمک به دیگران جزء وظایف اخلاقی ما است یا وظیفه نیست و به اصلاح فلسفی «فراوظیفه» (Supererogation) است؟ فراوظیفه، کاری است که ما موظف نیستیم انجام دهیم، ولی اگر انجام دهیم خوب است؛ چیزی شبیه مفهوم «مستحب» در احکام شرعی.
احتمالاً خیلیها فکر میکنند که کار خیریه وظیفه نیست و ما در قبال وضع بد دیگران موظف نیستیم کاری کنیم. نوع نگاه مردم ما به خیریه هم همین است. «پیتر سینگر» که یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان معاصر است، در سال 1972 مقالهای نوشت و گفت کمک کردن وظیفۀ اخلاقی ما است. برای اثبات مدعای خودش مثالی را مطرح کرد که بسیار محل توجه واقع شد. فرض کنید هنگام رفتن سر کار با کودکی مواجه میشوید که در حال غرق شدن در برکۀ آبی است. اگر شما اقدام به نجات دادن کودک نکنید، کودک جانش را از دست میدهد. در اینجا شما خود را موظف به نجات دادن کودک میدانید یا خیر؟ به نظر میرسد که همه پاسخ مثبت میدهند، حتی اگر نجات جان کودک مستلزم این باشد که داخل آب برویم و کتوشلوار جدیدی که امروز پوشیدهایم خراب شود یا دیرتر به سر کار برسیم و با توبیخ کارفرما مواجه شویم.
سینگر میگوید ما همواره در همین وضعیت قرار داریم که با هزینهای به نسبت اندک میتوانیم جان افرادی را در سراسر دنیا نجات دهیم. آیا اگر بشود با هزینهای اندک جان انسانهایی را نجات داد ما اخلاقاً موظف به تحمل آن هزینه نیستیم؟ سینگر میگوید اگر قید کارهای تجملاتی در زندگی را بزنیم میتوانیم جانهای بسیاری را در سراسر دنیا نجات دهیم و این وظیفۀ اخلاقی ما است.
- با این حساب کمک کردن به خیریهها جزء وظایف مهم ما به حساب میآید و مردم باید خیریه و نیکوکاری را بسیار جدیتر بگیرند. درست است؟
بله، البته حرف سینگر ظرافتها و پیچیدگیهایی دارد که من اکنون دربارۀشان سخن نمیگویم. خب، اول فکر میکردیم کمک کردن فراوظیفه است، بعد از سخن سینگر به این نتیجه میرسیم که وظیفه است. اما بحث به همینجا ختم نمیشود. حرف سینگر پیامدهایی دارد که باید دربارۀ آن فکر کرد. یکی از این پیامدها به حد و حدود نیکوکاری ربط پیدا میکند. اگر خیریه فراوظیفه نباشد، یا اگر نظریهای اخلاقی، نظیر فایدهگرایی جایی برای فراوظیفه باز نکند، به ظاهر مشکلات دیگری به وجود میآید.
مثل اینکه ما همواره در هر تصمیمی با دو راه مواجه هستیم که یکی نسبت به دیگری فایدۀ بیشتری دارد و لزوماً باید آن کار بافایدهتر را انتخاب کنیم؛ مثلاً با فرزندتان در حال پیادهروی هستید. فرزندتان بستنی میخواهد. شما از طرفی میتوانید با چند هزار تومان برای او بستنی بخرید و از طرفی همین پول را میتوانید به خیریههایی نظیر «آکسفام» بدهید و آنها به شما میگویند با همین پول میتوان فلان کار را کرد که مثلاً یک کودک در سنگال از سوءتغذیه نمیرد. مسلماً کمک به خیریه فایدۀ به نسبت بیشتری دارد. اما اگر ما همیشه موظف به نگاه به خیر جمعی به این صورت باشیم، انگار باید زندگی و برنامههای شخصی خود را کنار بگذاریم و به نظرمان میرسد چنین درخواستی «پُرمطالبه» است. از اینجا میرسیم به یکی دیگر از موضوعات مهم فلسفۀ اخلاق که به «اشکال پُرمطالبگی» معروف است.
- این «فراوظیفه» و «پرمطالبگی» در مباحث فلسفی، ادبیات و تاریخچۀ خاصی دارند؟
بله، بسیار. هم خود این موضوعات مباحث گستردهای دارند هم به بحثهای مهم دیگر در فلسفه مربوط میشود. پایاننامۀ کارشناسی ارشد من دربارۀ همین «اشکال پرمطالبگی در اخلاق» بود و میتوانم بگویم فیلسوفان بسیار مهمی در این زمینه نوشتهاند و بحثها هنوز در جریان است.
- صرفنظر از این دو مسئله که اشاره کردید، گویا برخی اقتصاددانها و فعالان سیاسی نیز با دیدگاه پیتر سینگر موافق نیستند. درست است؟
بله. مثال کودک در حال غرق شدن بسیار شهودی است و واقعاً گیراست. اما این دیدگاه دربارۀ خیریه با مسائل سیاسی و اقتصادی نیز گره خورده است. «لری تمکین» کتابی دارد به نام «Being Good in a World of Need». در پیشگفتار کتاب میگوید: در یک مهمانی به صرف شام با چند فیلسوف دیگر، یکی از برندگان نوبل اقتصاد و «پاتریک بیرنه» که از ثروتمندان و کارآفرینان بنام جهان است، دور هم جمع شدند. بحث به فقر جهانی و خیریه و دیدگاه پیتر سینگر میرسد. آنجا مخالفتهای جدیای از سوی برخی از مهمانان ابراز میشود که برخی از این مخالفتها ریشه در ملاحظات اقتصادی یا سیاسی دارد.
برخی معتقدند دیدگاه سینگر نهتنها به فقر جهانی کمکی نمیکند، بلکه در عمل آسیبهای بیشتری پدید میآورد. یا ممکن است برخی ملاحظات سیاسی بگوید کمک کردن به فقرای کشورهایی که حکومتهای مستبد دارند سبب دوام و بقای بیشتر آن حکومتها خواهد شد.
- تا کنون دربارۀ دو مسئلۀ فلسفی مرتبط با موضوع خیریه صحبت کردید. به فراوظیفه و پرمطالبگی اشاره کردید و گفتید که مطالعات فلسفی خیریه با ملاحظات اقتصادی و سیاسی نیز مربوط است. در سالهای اخیر مطلبی به نام دیگردوستی مؤثر هم مطرح شده است، اگر ممکن است کمی دربارۀ آن هم صحبت کنید.
سینگر کتابی دارد به همین نام که خوشبختانه به فارسی هم ترجمه شده است. همینجا بگویم که تعداد دیگری از آثار سینگر هم به فارسی ترجمه شده است که آقای «کیوان شعبانیمقدم» زحمت ترجمۀ چند اثر از سینگر را کشیده است. دربارۀ دیگردوستی مؤثر مختصراً فقط به همین اشاره میکنم که حامیان این دیدگاه میگویند صرف کمک کردن به هرشکلی کافی نیست. شما باید مؤثرترین راه را برای کمک انتخاب کنید. یا شما موظفید تحقیق کنید که مؤثرترین خدمتی که میتوانید به دیگران کنید چیست. من اگر میخواهم پولی را کمک کنم اینکه به نزدیکترین صندوق صدقات پول بیندازم، یا به نزدیکترین فقیری که میشناسم پول بدهم کار درستی نیست. باید تحقیق کنم که مثلاً اگر با این مقدار پول به چه کسی کمک کنم، بیشترین و مؤثرترین خدمت را انجام دادهام.
یا مثلاً اگر من پدرم را به دلیل سرطان از دست دادهام آیا اخلاقاً درست است که صرفاً به همین دلیل پولی را که میخواهم صرف کار خیریه کنم به خیریههای مبارزه با سرطان بدهم؟ یک اندیشه این است که این کار درست نیست و من باید ببینم کدام خیریه بهترین استفاده را از این پول میکند. مثلاً اگر خیریه مبارزه با مالاریا میتواند با همین مبلغ کاری بسیار مؤثرتر انجام دهد من موظفم پولم را به همین خیریه بدهم. از اینجا به موضوع ربط و نسبت نیکوکاری با جانبداری برمیخوریم که این هم مطالب مفصلی و جالبی دارد.
- این مباحث با سنت دینی ما هم ارتباطی دارد؟
ربط و نسبت خیریه با سنت دینی ما و ربط و نسبت مطالعات فلسفیاخلاقی خیریه با این سنت هم خود بحث مفصلی است. برخیجاها مشابهت وجود دارد و اتفاقاً برخی از اندیشههای مطالعات نیکوکاری در فلسفه ممکن است با سنت دینی ما تعارض ظاهری یا واقعی داشته باشد. مثلاً اگر مانند سینگر بگوییم فاصله، اهمیت اخلاقی ندارد، یعنی دور بودن یا نزدیک بودن آن فقیر به ما اهمیت اخلاقی ندارد و فقط میزان مؤثر بودن مهم است، شاید با برخی از روایات یا توصیههایی که میگوید هرکس ابتدا موظف است فقرای محله و شهر خودش را سیر کند، منافات داشته باشد. البته شاید این منافات ظاهری باشد ولی بالأخره باید در این زمینهها بحث کرد.
یا سینگر میگوید: مطالعات خیریه نشان میدهد که انجام کار خیر باید علنی باشد تا فرهنگ خیریه ترویج شود. سینگر معتقد است ادیان این علنی بخشیدن را مصداق ریا میدانند و با آن مخالفاند. در سنت ما نیز برخی اندیشمندان به این اشاره کردهاند. البته در همین موضوع من مقالهای نوشتهام و با بررسی روایات باب ریا و چند باب مربوط دیگر، نشان دادهام که اتفاقاً اسلام هم از این نظر به علنی بخشیدن توصیه میکند و ریا اساساً موضوع دیگری است و مانعی در این موضوع محسوب نمیشود. خلاصه اینکه اگر کسی با توجه به این مطالعات فلسفی به سنت ما ورود کند میتواند پژوهشهای خوبی داشته باشد.
- در پایان اگر سخنی دارید که به آن اشاره نشد در خدمت شما هستیم.
سخن بسیار است. اما هدف من این بود که بگویم نیکوکاری و خیریه مباحث فلسفی و اخلاقی بسیار مهمی دارد که شاید بسیار مبنایی هم باشد. به نظر میرسد در کشور ما این وجه نادیده گرفته میشود و در مطالعات خیریه صرفاً به بحثهای تاریخی و فرهنگی و دینی توجه میکنند. نیکوکاری و خیریه اساساً مسئلهای اخلاقی است و شأن فیلسوف اخلاق است که دربارۀ این وجوه سخن بگوید و نمیشود این بخش را از مطالعات خیریه نادیده گرفت. خیرین و فعالان خیریه نیز بدون توجه به این مباحث نمیتوانند تصمیمات سنجیده بگیرند.
امیدوارم پایگاه خبری خیر ایران در ادامۀ فعالیتهای مفید خود در زمینۀ ترویج فرهنگ نیکوکاری به مسائل اخلاقی خیریه توجه بیشتری داشته باشد و در کنار سایر وجوه نیکوکاری و خیریه مطالعات اخلاقی آن را نیز جزء محورهای کار خود قرار دهد.
--------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت:
در پایان لازم به یادآوری، بنا بر درخواست مصاحبهشونده محترم، نشانی ایمیل ایشان ارائه میشود تا مخاطبان علاقهمند بتوانند به برقراری ارتباط بپردازند و اگر پرسشی در این زمینه دارند با مصاحبهشونده مطرح کنند.
نشانی ایمیل: i.abbasnejad.sh@gmail.com
دیدگاه خود را بنویسید