به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، هشتادویکمین نشست «یک چای، یک تجربه»، دوشنبه ۳ دیماه با حضور زهرا گیتینژاد؛ مدیرعامل مؤسسۀ خیریۀ «مهر گیتی» و جمعی از فعالان اجتماعی و نمایندگان خیریهها و سمنها در محل آکادمی خیر ایران برگزار شد.
گیتینژاد در ابتدای جلسه ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت زهرا (س) و روز زن، گفت: بنده یک معلم بودم و ۴۲ سال تدریس کردم. ۳۰ سال در آموزشوپرورش و ۱۲ سال هم در مدارس غیرانتفاعی کار کردم. تمام افتخارم به این است که تمام این سالها را معلم بودم و پای تخته کار کردم. خیلیها میگویند معلم هستیم، اما در واقع مدیر هستند، اما بنده ۴۱ سال معلم مقطع ابتدایی بودم و فقط یک سال در اوایل انقلاب مدیر یک مدرسه بودم که بازهم تقاضا کردم که بنده را سر کلاس بازگردانند.
وی افزود: بنده متولد ۱۵ اسفند سال ۱۳۳۰ هستم. با مدرک دیپلم معلم شدم. دانشگاه قبول شدم اما پدرم اجازه نداد که برای ادامه تحصیل به یک شهر دیگر بروم، اما بعداً در حین تدریس ادامه تحصیل دادم و مدرک لیسانس را دریافت کردم. اولویت اول بنده خانواده و بچههایم بود و اولویت دومم مدرسه و دانشآموزان بودند.
نحوۀ ورود به کار خیر
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی در ادامه درخصوص نحوه ورود خود به کار خیر، توضیح داد: در گروههای آموزشی معلم فعالی بودم و با عشق به دانشآموزان درس میدادم و مؤلف کتاب هم بودم. ۲۳ سال از سابقه تدریس بنده میگذشت که در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی یک طرحی به نام آموزش جهانی از طرف سازمان یونیسف به ایران آمد.
گیتینژاد ادامه داد: این طرح بهگونهای بود که استادی از کانادا به ایران آمد و به ما آموزش میداد و قرار بود این طرح در پنج استان مرزی ایران اجرا شود. در واقع اینگونه بود که اهداف درسی و مهارتهای زندگی را باهم میآمیختند و هدف یک درس را به صورت بازی و نمایش با بچهها کار میکردیم. این استاد کانادایی به مدت شش سال به ایران رفتوآمد میکرد و همه نکات را به ما آموزش میداد. در نهایت از میان معلمانی که آموزش دیده بودند، ۲۰ نفر انتخاب شدند که بنده یکی از این افراد بودم.
وی تصریح کرد: باید به برخی از استانها مانند هرمزگان، سیستانوبلوچستان، کردستان، گلستان و تهران میرفیتم و بچهها را آموزش میدادیم. در ابتدا مدیران کل و رؤسای ادارات به تهران آمدند و خودشان آموزش دیدند و بعد از آنها، اجازه دادند ما به استانهایشان برویم و دانشآموزان را آموزش دهیم.
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی در ادامه گفت: بنده استان سیستانوبلوچستان را برای تدریس انتخاب کردم. دو نفر بودیم که این استان را انتخاب کردیم؛ بنده و یکی از همکارانم به نام خانم احمدی. اینگونه بود که باید یک نفر در روستا تدریس میکرد، یک نفر در شهر و بنده به خانم احمدی گفتم شما در شهر بمانید و بنده به روستا میروم.
گیتینژاد ادامه داد: به میرجاوه که خط صفر مرزی ایران و پاکستان بود رفتم و به مدت پنج روز از صبح تا عصر به معلمان روستاهای مختلف آموزش دادم و در روز آخر، کلاسها را تا ساعت ۱۰ صبح بیشتر ادامه ندادیم تا معلمان بتوانند به روستاهای خود بازگردند. معلمها که رفتند بنده به دفتر رئیس اداره رفتم. ایشان گفت موافق هستید به مدارس روستایی برویم و بازدید کنیم؟ بنده هم گفتم با کمال میل. خلاصه سوار ماشین شدیم و به خط صفر مرزی رفتیم. به جاهایی رفتیم که بنده با خودم میگفتم مگر در این بیابان مدرسه وجود دارد؟
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی گفت: پیاده شدیم و یک ساختمان قدیمی دیدیم که پرچم ایران در بالای آن به اهتزاز درآمده بود. زمانی که وارد ساختمان شدیم تا چند ثانیه اول فقط یک اتاق کاملاً تاریک بود و کسی را ندیدیم. ناگهان بچهها صلوات فرستادند و چشم بنده هم کمی به تاریکی عادت کرد و بچهها را دیدم. چند نیمکت وجود داشت و تعدادی بچه هم روی زمین روی یک گونی نشسته بودند. از مدیر پرسیدم این بچهها چرا روی زمین نشستهاند؟ گفت این بچههای کلاس اول و دوم هستند و چون نیمکت نداریم روی زمین نشستهاند. کلاسهای بالاتر اما افتخار داشتن نیکمت را داشتند. بنده در همین زمان در یکی از بهترین مدارس غیرانتفاعی تهران تدریس میکردم؛ مدرسه شهید مهدوی در زعفرانیه که حتی در میان مدارس غیرانتفاعی هم یک مدرسه خاص بود.
وی افزود: به سراغ دخترها رفتم و با آنها احوالپرسی کردم، اما هیچ ارتباطی با من برقرار نکردند. بعد به سراغ پسرها رفتم و آنها هم همین گونه بودند و هیچ ارتباطی با من برقرار نکردند. نگاهی به کلاس کاهگِلی انداختم و متوجه شدم این کلاس یک کلاس درس واقعی است. نام مدرسه نیز «اقبال لاهوری» بود و روی دیوار شعری از اقبال نوشته شده بود. بوی بدی میآمد. از مدیر پرسیدم بوی چیست؟ گفت اینجا آغُل است و ما صبحها میآییم و نیمکتها را در کلاس قرار میدهیم و کلاس را برپا میکنیم.
نیاز بچههای سیستانوبلوچستان به مدرسه
مدیرعامل مؤسسه خیریه مهر گیتی در ادامه گفت: با خودم فکر کردم یکبار دیگر حتماً به اینجا میآیم و با خودم برای بچهها هدیه میآوریم و با آنها ارتباط برقرار میکنم. از معلم پرسیدم شما چه چیزی نیاز دارید؟ چون میخواستم آن چیزی را که نیاز دارند برایشان بیاورم و انتظار داشتم بگویند لوازمالتحریر یا چیزهای اینمدلی، اما معلم پاسخی داد که من را در بهت فرو برد. گفت ما یک مدرسه میخواهیم و بنده با خودم فکر کردم که من یک معلم ساده هستم، چگونه برایشان مدرسه بسازم؟ اما به معلم لبخندی زدم و گفتم انشالله درست میشود و فوراً از کلاس خارج شدم.
گیتینژاد اذعان کرد: معلم این کلاس فردی بود که فاصله ۳۰ کیلومتری از میرجاوه تا روستا را با موتور طی میکرد و میتوانست از من بخواهد که برایش انتقالی بگیرم که در شهر بماند، چون فکر میکرد بنده از استان آمدهام و نمیدانست که یک معلم ساده هستم اما این معلم عاشق به من یک درس بزرگ داد؛ اینکه من برای بچهها کار میکنم و خواستهام باید در راستای کمک به بچهها باشد. چند مدرسه دیگر را نیز دیدیم که همه چنین شرایطی داشتند. خلاصه ما همان شب پرواز داشتیم و به تهران بازگشتیم و البته در مسیر نیز این اتفاقات را برای همکارم خانم احمدی تعریف کردم و گفتم مگر این افراد از نفت این کشور سهمی ندارند؟
وی ادامه داد: خلاصه به مدرسه شهید مهدوی بازگشتم و زمانی که در کلاسها شرکت کردم به بچهها گفتم بچهها شما خجالت نمیکشید؟ با این همه امکاناتی که دارید خوب درس نمیخوانید. الان بچههایی داریم که در این کشور روی زمین نشستهاند و خوب درس میخوانند. بچهها گفتند مگر چنین چیزی ممکن است؟ گفتم بله، ممکن است و عکسهایی که داشتم را به آنها نشان دادم و در تمام کلاسها این کار را انجام دادم؛ زیرا از شرایط بچههای سیستانوبلوچستان و بچههای مدرسه شهید مهدوی بغض داشتم.
شروع مدرسهسازی از مدرسه مهدوی
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی در ادامه بیان کرد: فردای آن روز وقتی به کلاس رفتم چند بچه گفتند خانم پدرمان گفته ما چگونه میتوانیم به آن بچهها کمک کنیم؟ و آنجا بود که چراغی در قلبم روشن شد و فکر کردم میتوانم پلی بزنم میان بچههای مدرسه شهید مهدوی و بچههای مدارس سيستانوبلوچستان. در تمام کلاسها بچه میگفتند پدرمان گفته چگونه میتوانیم به این بچهها کمک کنیم؟ خلاصه جلسهای در مدرسه برگزار شد و ما این موضوع را در آنجا و در محضر والدین مطرح کردیم و در همان جلسه خیلی از والدین گفتند وظیفه دولت است به آنها کمک کند اما بعضی هم گفتند وظیفه ما هم است که به آنها کمک کنیم. خلاصه در همان جلسه بود که مادر یکی از شاگردانم پولی به من داد و گفت اگر به سیستانوبلوچستان رفتید این پول را برای آن بچهها استفاده کنید و بنده پول را به خانه آوردم و به خانوادهام تأکید کردم این پول برای بچههای سیستانوبلوچستان است، اگر اتفاقی برای من افتاد شما بدانید تا حق آنها به گردن من نباشد؛ زیرا آن پول در آن روز مبلغ بسیار زیادی بود.
گیتینژاد ادامه داد: در همان جلسه به والدین گفتم بنده تصمیم دارم اردیبهشتماه به سیستانوبلوچستان بروم، اگر کسی میخواهد کمک کند به من اطلاع دهد. این کمک میتواند شامل هر چیزی اعم از لباس تا لوازمالتحریر و … باشد. در اردیبهشتماه چند روز پیش از پرواز به سیستانوبلوچستان، یکی از شاگردانم به نام مریم گفت خانم گیتینژاد مادرم شماره تلفن شما را میخواهد. بنده هم شماره تلفن خود را به شاگردم دادم. چند روز بعد مادر مریم تماس گرفت و گفت خانم گیتینژاد عمۀ مریم میخواهد همراه شما به سیستانوبلوچستان بیاید و آن مدرسه را بسازد! این خبر بینهایت من را خوشحال کرد.
وی توضیح داد: خلاصه روز پرواز فرارسید و من عمه مریم را دیدم! او در سال ۱۳۸۰ یک خانم معمولی نبود، بلکه یک خانم با آرایش غلیظ و پوشش متفاوت بود که ششماه ایران و ششماه سوئيس بود و بنده با آغوش باز پذیرای ایشان شدم و به سیستانوبلوچستان رفتیم. قرارداد مدرسه را بستیم. مدرسه ساخته و بعد هم افتتاح شد. بعد از این مدرسه، عمه مریم به همراه اقوامش ۱۶ مدرسه دیگر نیز در مناطق صفر مرزی ساختند. تقریباً ۲۰ تا مدرسه در استان سیستانوبلوچستان ساختیم که بعد یک اتفاقی در آن استان افتاد و ما تصمیم گرفتیم به بقیه استانها هم برویم و هر جایی که نیاز است مدرسه بسازیم. افراد به صورت مرتب به بنده مراجعه میکردند و میگفتند ما میخواهیم مدرسه بسازیم و بنده نمیتوانستم کار را رها کنم. بعد از استان سیستانوبلوچستان به خراسان جنوبی رفتیم. آنجا هم کمبرخوردار بود اما نه به اندازه سیستانوبلوچستان. حدود ۲۵ مدرسه نیز در استان خراسان جنوبی ساختیم.
مدیرعامل مؤسسه خیریه مهر گیتی در ادامه درخصوص نحوه نامگذاری تیمش بیان کرد: مسئولین مجمع خیرین سیستانوبلوچستان به بنده گفتند ما همیشه میگوییم که خانم گیتینژاد و تیمش میآیند، لطفا یک اسم برای تیمتان انتخاب کنید و قرعهکشی کردیم و اسم تیم را مهر گیتی گذاشتیم.
مهر گیتی چگونه مجوز گرفت؟
گیتینژاد درخصوص نحوه اخذ مجوز موسسه مهر گیتی بیان کرد: به بنده پیشنهاد شد که چرا یک موسسه تأسیس نمیکنید؟ اگر موسسه تأسیس کنید شرکتها و افراد بیشتری را برای ساخت مدرسه جذب میکنید. خلاصه با سختیهای فراوان مجوز موسسه را در سال ۱۳۹۰ از وزارت کشور دریافت کردیم. مدیرکل مشارکتهای وزارت کشور به بنده مجوز نمیداد و میگفت شما یک چهره ملی نیستید. گفتم شخصیت ملی را برایم تعریف کنید، گفت یعنی شما باید یا رئیسجمهور یا همسر رئیسجمهور یا وزیر یا همسر وزیر یا نماینده مجلس یا همسر نماینده مجلس باشید. در ادامه تیم همراه بنده اصرار کردند که ایشان سالها معلم بوده است. اما مدیرکل مشارکتهای وزارت کشور قبول نمیکرد. تیم همراه بنده عصبانی شدند و گفتند که شما چرا از ابتدا شرایط مجوز گرفتن را نگفتید؟ ما یکسال است که دوندگی کردیم اما شما امروز میگویید که ما نمیتوانیم به شما مجوز بدهیم.
وی افزود: سپس مدیرکل مشارکتهای وزارت کشور به ما گفت شما یک مجله آوردهاید و میگویید مدرسه ساختیم. این مجله هیچ اعتباری ندارد. از کجا معلوم میشود که شما مدرسه ساختهاید؟ ما هم گفتیم چگونه باید به شما ثابت کنیم که ما این مدارس را ساختهایم؟ گفت بروید از استان تأییدیه بیاورید. خلاصه به سیستانوبلوچستان رفتیم و این موضوع را گفتیم. آنها گفتند که باید وزارت کشور خودش از ما درخواست کند تا ما تأییدیه بدهیم.
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی در ادامه گفت: سپس به خراسان جنوبی رفتم و این موضوع را آنجا نیز مطرح کردم و خراسان جنوبی به راحتی تأییدیه دادند و ما به وزارت کشور تحویل دادیم و بعد از سه روز، مجوز ما در سطح ملی صادر شد. کارهای بزرگ از گامهای کوچک اما با خلوص نیت و عشق شروع میشود. خودتان را باور کنید و از کارهای کوچک و با عشق شروع کنید.
وی درخصوص آمار مدارس ساختهشده توسط موسسه خیریه مهر گیتی بیان کرد: ما تا امروز ۵۹۸ مدرسه ساختهایم. آخرین مدرسهای که قرارداد آن را بستهایم یک خوابگاه شبانهروزی و دبیرستان سلف سرویس است که در شهر پیشین استان سیستانوبلوچستان قرار است با کمک یکی از بانکهای بزرگ کشور ساخته شود. در ۲۷ استان کشور مدرسه ساختهایم. ۱۵۵ مدرسه در سیستانوبلوچستان و بقیه را در دیگر استانها ساختهایم. همکاری مدیران کل استانها در ساخته شدن مدرسه در استانش بسیار تأثیر دارد.
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی در ادامه درباره طرح مدرسهیاری اذعان کرد: مدرسهیاری یک طرح کاملا جدید است اما ما از همان روزهای اول که برای ساخت مدرسه میرفتیم، وسایل مورد نیاز مدرسه از جمله کتاب، لوازمالتحریر و … را برایشان به همراه خود میبردیم. علاوهبر تهیه لوازمالتحریر و کامپیوتر و ساخت مدرسه، بورسیه تحصیلی نیز داریم و در سال گذشته، هزار و ۲۰۰ دانشآموز و دانشجو داشتیم و تا امروز حدود ششهزار دانشجو و دانشآموز توانمند ذهنی اما کمتوان مالی را بورسیه کردهایم و حدود سه میلیون جلد کتاب به این بچهها دادهایم. قبلاً کتابهای دستدوم میدادیم اما الان با توجه به رده سنی بچهها کتاب خریداری میکنیم و برای بچهها به استانها میفرستیم.
گیتینژاد درخصوص خدمات موسسه مهر گیتی توضیح داد: ما معلمان را برای کنکور بچهها آموزش میدهیم. آموزش کنکور در ۹ شهرستان و در ۲۱ مدرسه در حال انجام است. در چند سال گذشته آمار قبولیهای کنکور بسیار خوب بود. به یک مدرسه در همان جنوب سیستانوبلوچستان به صورت ویژه رسیدگی میکنیم و آن مدرسه هرساله حدود 13 نفر و حتی بالاتر، آمار قبولی پزشکی دارد.
سیستانوبلوچستان به پنجهزار کلاس درس نیاز دارد
وی درخصوص کمبود مدرسه گفت: ما در حال حاضر پنجهزار کلاس درس در سیستانوبلوچستان نیاز داریم و نیاز به ساخت مدرسه شدیداً احساس میشود. بعضی مواقع اتفاق افتاده که خیّر مدرسه ساخته اما خالی مانده است و چند دلیل برای این اتفاق وجود دارد؛ از جمله مهاجرت مردم یک منطقه به منطقه دیگر به دلیل ساخت سد که در این شرایط، اصلاً کسی در آن منطقه وجود ندارد که بخواهد به مدرسه برود و از مدرسه استفاده شود. دلیل دیگر به اصرار برخی از خیرین برای ساخت مدرسه در روستا و زادگاه خودشان برمیگردد و بعد ممکن است آن روستا جمعیت نداشته باشد و مدرسه بدون استفاده بماند. حتی به دلیل کمآبی نیز مردم برخی از مناطق مهاجرت میکنند و مدرسۀ ساختهشده بدون استفاده میماند؛ به همین دلیل مسئولین، آینده آن روستا را پیشبینی میکنند و میگویند با توجه به شرایط ۱۰ سال دیگر، چه تعداد افراد در این روستا یا منطقه زیست خواهند کرد یا اصلا مهاجرت میکنند.
مدیرعامل موسسه خیریه مهر گیتی در ادامه درباره کمبود معلم در مدارس تصریح کرد: کمبود معلم داریم و گاهی مسئولان مجبور میشوند با معلمهای خریدخدمت و سربازمعلمها و افزایش تعداد دانشآموزانِ کلاسها این موضوع را جبران کنند اما هیچ کلاس بدون معلمی نداریم؛ زیرا اگر چنین چیزی باشد ادارات اطلاع میدهند.
در طرح مولدسازی احساس خطر کردم
گیتی نژاد درخصوص طرح مولدسازی و ارتباط آن با مدارس خیّرساز توضیح داد: طرح مولدسازی در دو سال گذشته مطرح شد و ما به عنوان یک موسسه خیریه احساس خطر کردیم و بنده در مجمع خیرین مدرسهساز حاضر شدم و از آقایون خواهش کردم که نامهای به وزیر بنویسند که به سمت مدارس خیّرساز نرود و بعدا خودم نیز به وزیر نامه زدم.
وی افزود: فهرستی از مدارس مربوط به همین طرح مولدسازی منتشر شد که تعدادی از مدارس خیّرساز نیز در این فهرست بود و بنده فوراً پیگیری کردم و با مسئولین تماس گرفتم، اما آنها نپذیرفتند که این لیست منتشر شده و تعدادی از مدارسی که ما ساختهایم در این لیست وجود دارد. بنده مجبور شدم در یک کلیپ کوتاه ۴۵ ثانیهای این نگرانی را مطرح کنم و کلیپ را در سایت مهر گیتی منتشر کردیم، اما کلیپ خیلی پُرسروصدا و سایت ما از دسترس خارج شد و بعد از آن مسئولان با بنده تماس گرفتند و اعتراض کردند، اما ما هم بسیار هوشیارانه از لیست فیلم تهیه کرده بودیم و برای مسئولان توضیح دادیم که ما تصمیم نداریم خللی در کار شما ایجاد کنیم اما ما در برابر خیرینی که به موسسه ما اعتماد کردند و مدرسه ساختهاند مسئولیت داریم و پاسخگو هستیم.
مدیرعامل موسسه خیریه مهرگیتی در ادامه عنوان کرد: به صورت کلی در جامعه مدرسهسازی تنش زیادی ایجاد شد و مسئولان هم با بنده برخورد خوبی نداشتند و بنده را متهم کردند اما بعد از مدتی گفتند ما اشتباه کردیم و انتشار آن لیست، اشتباه یکی از کارمندان بوده است و خلاصه مجددا با موسسه ما ارتباط برقرار کردند، اما حساسیت زیادی در مسئولان ایجاد شد و در این طرح دیگر به سراغ مدارس خیّرساز نمیروند.
گیتینژاد در پایان با تأکید بر آموزش معلمان گفت: آموزش معلمان برای بنده بسیار اهمیت دارد و ما در حال حاضر در حال آموزش معلمان هستیم و در سایت مهر گیتی نیز بخشی به نام آموزش معلمان وجود دارد. معلمان از سراسر کشور به صورت رایگان میتوانند از این آموزشها که در سایت مهر گیتی قرار داده شده است استفاده کنند. در حال حاضر ۱۰ هزار معلم در حال استفاده از این سایت هستند.
گزارش از مهسا احمدی
دیدگاه خود را بنویسید