کد خبر:۳۹۵۳
با همت دبیرخانۀ دومین جشنواره ادبی خیر ایران؛

هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

با همت دبیرخانۀ دومین جشنواره ادبی خیر ایران و به مناسبت روز شعر و ادب فارسی، هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد. در این نشست که به میزبانی بنیاد حامیان دانشگاه تهران برگزار شد، شاعرانی همچون سعید بیابانکی، امید صباغ نو، علیرضا بدیع، لیلا کردبچه، آرش شفاعی و ... به ایراد سخن در باب نیکوکاری و شعرخوانی پرداختند.
هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

 به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، به مناسبت روز ملی شعر و ادب فارسی، هم‌نشینی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگانِ دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری، با همت دبیرخانۀ دومین جشنواره ادبی خیرِ ایران و به میزبانی بنیاد حامیان دانشگاه تهران، سه‌شنبه ۲۵ شهریورماه برگزار شد.

 در این نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین علی دیانی؛ مدیرعامل بنیاد راهبری خیریه آلا، مهدی توسلی؛ مدیر مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار و دبیر اجرایی جشنواره، هادی خورشاهیان؛ دبیر علمی جشنواره و شاعرانی همچون چون دکتر اسماعیل امینی، سعید بیابانکی، غلامرضا طریقی، علیرضا بدیع، امید صباغ‌نو، ابراهیم اسماعیلی اراضی، لیلا کردبچه، صابر قدیمی، آرش شفاعی، انسیه موسویان، حمیدرضا شکارسری، فریبا یوسفی، مریم اسلامی، طیبه شامانی، حسین دهلوی، سید مجتبی حاذق، حسین نامجو و ... حضور داشتند.

فلسفۀ برگزاری دومین جشنواره ادبی خیر ایران

این جلسه با خیر‌مقدم‌گویی هادی خورشاهیان؛ نویسنده نام‌آشنا و دبیر علمی دومین جشنواره ادبی خیر ایران به مهمانان آغاز شد. 

بفرمایید گزارش یک همنشینی شاعرانه با بهانه روز شعروادب فارسی به میزبانی مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار//تکمیل

سپس دکتر مهدی توسلی؛ مدیر مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار و دبیر اجرایی دومین جشنواره ادبی خیر ایران به فلسفۀ برگزاری این جشنواره اشاره کرد و گفت: بنیاد خیریه راهبری آلاء با هدف رسیدگی به «امور خیرِ اولویت‌دارِ برزمین‌مانده» کارهای مختلفی به انجام رسانده است؛ برای مثال در حوزه درمانی، خدمات ویژه‌ای به بیماران مبتلا به سرطان ارائه می‌کند که تاکنون جای آن در کشور خالی بوده است و در حوزۀ تبلیغی و ترویجی، طرحی به نام «خیر ماندگار» راه‌اندازی کرده که با هدف راهبری دانش‌بنیان امور خیر، خدمات ویژه‌ای در اختیار خیریه‌ها و سمن‌ها قرار می‌دهد. 

بفرمایید گزارش یک همنشینی شاعرانه با بهانه روز شعروادب فارسی به میزبانی مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار//تکمیل

 وی افزود: خیّرین آلاء به این نتیجه رسیده بودند که باید کاری کنیم تا شعار «هر ایرانی، یک نیکوکار» و «نیکوکاری، مسئولیت اجتماعی هر ایرانی» محقق شود. امور کالبدی نظیر ساخت مسجد و مدرسه ارزشمند است، اما دوست داریم نیکوکاری در کنش‌های فردی، اجتماعی و کلام هنرمندان و افراد اثرگذار نیز محقق شود. سال گذشته با کمک خانۀ هنرمندان و چهار انجمنِ عکاسی، نخستین جشنواره ملی عکس نیکوکاری را برگزار کردیم. سه سال پیش هم نخستین جشنواره ملی شعر نیکوکاری را رقم زدیم. امسال به لطف دوستان اعضای شورای سیاستگذاری و راهنمایی استاد خورشاهیان، از شاعران برجسته در فرآیند داوری جشنواره استفاده می‌کنیم.

او کلام خود را با این جمله پایان داد که سخنان شما شاعران نیک است و دوست داریم درباره نیکوکاری از شما بیشتر بشنویم. سپس هادی خورشاهیان از شاعران حاضر خواست اشعار عاشقانه و عارفانه خود یا دیگران را درباره نیکوکاری بخوانند یا اگر حضور ذهن ندارند درباره نیکوکاری سخن‌به‌میان آورند.

شاید خدا می‌خواسته، یک دانه را قسمت کنیم

نخست، مریم اسلامی؛ شاعر اهل نیشابور شعری را از دوست خود؛ مریم هاشم‌پور برای حضار قرائت کرد:

«خیلی برایم جالب است 

این گندم زیبا و زرد 

از روی خطش می‌توان 

آن را به‌دقت نصف کرد 

نصفش برای مورچه 

نصفش برای یاکریم 

شاید خدا می‌خواسته 

یک دانه را قسمت کنیم 

خط خدا این شکلی است 

به‌به چه خط جالبی 

پس بی‌خودی پیدا نشد 

خط های روی طالبی» 

پرنده بیشتر از این‌که فکر ما باشد به‌فکر دریا بود  

در ادامه، غلامرضا طریقی؛ شاعر برجسته و معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات کشور نیز این شعر را خواند:

«پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود_  

ولی برای تماشا دو چشم کافی نیست -پرنده تنها بود_  

پرنده گفت که من قلب آسمان هستم -نظاره‌اش کردیم_  

چقدر بد که شما پایبند پایینید -چقدر بالا بود_ 

نهیب زد که: خوشا آن‌که دل به دریا زد اگر چه غرق شود  

پرنده بیشتر از این‌که فکر ما باشد به‌فکر دریا بود  

به‌زور دسته‌ ما را به زیستن می‌خواند به‌رغم بی‌طرفی  

نه در سپاه قوی‌پنجه‌گان دشمن بود، نه جزئی از ما بود  

خوشا پرنده که بین دو پهنه می‌پلکد، برای ما اما  

نه آسمان عظیم گشاده‌دل جا داشت نه در زمین جا بود» 

هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

بخوان! حتی اگر شده اندازۀ پنجره‌ای ...

در ادامه، لیلا کُردبچه؛ شاعر سپیدسرای نامدار نیز شعر پرستویش را خواند: 

«تو شبیه پرستوها هستی 

وقتی با کوچ بی‌هنگامی بهار را به خانه‌ام می‌آوری 

وقتی با کوچ بی‌هنگامی بهار را از خانه‌ام می‌بری 

بخوان 

با هر زبانی که عاشقانه‌تر است 

آهنگین‌تر است 

و واج‌های صمیمی‌تری دارد 

بخوان 

حتی اگر شده اندازۀ پنجره‌ای 

که بیش از حوصلۀ بهار بسته مانده‌‌ست 

آنقدر بسته مانده‌ست 

که نامش را گذاشته‌اند دیوار» 

بفرمایید گزارش یک همنشینی شاعرانه با بهانه روز شعروادب فارسی به میزبانی مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار//تکمیل

خوشا سپیدشدن، نوشدن، سپیده‌شدن

 سعید بیابانکی نیز با گفتن خاطره‌ و توضیحاتی درباره فرصت‌ها و چالش‌های کارِ نیک در ایران و ذکر تلاش‌های مجموعه دنیای اقتصاد که در آن شاغل است، دربارۀ نیکوکاری، غزلی خواند:

«خوشا در آینه آفتاب دیده‌شدن 

میان توبه تردید آبدیده شدن 

... 

اگر عزیز شدن انتهای این راه است 

خوشا به چاه فتادن، خوشا دریده شدن 

نه رهروی، نه کتابی، نه نور معجزه‌ای 

چه آرزوی محالی‌ست برگزیده‌شدن 

در این سکوت و تباهی در این جوانمرگی 

خوشا سپید شدن، نو شدن، سپیده شدن 

خوشا به کوزه می، چشم بر جهان بستن 

دوباره از گِلِ خیام آفریده‌شدن 

میان باغچه میوه‌های خوش‌برورو 

انار کالم و دل بسته‌ام به چیده‌شدن»

بفرمایید گزارش یک همنشینی شاعرانه با بهانه روز شعروادب فارسی به میزبانی مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار//تکمیل

ای تمام دست‌های مهربان ریشه شما می‌رسد به آفتاب!

سپس خورشاهیان از طیبه شامانی متخلص به طناز خواست شعر بخواند که انتخاب او شعر نوجوان بود: 

 «گربه‌ای سیاه را توی کوچه ناز کرد 

مثل روزهای پیش 

 دانه برد و با پرنده‌های پاک 

یاکریم‌ها، کلاغ‌ها حرف زد 

وقت رد شدن

دست پیرمرد را گرفت 

از میان ازدحام بوق‌ها عبور داد 

در مسیر بازگشت

شاخه گلی به یک سپور داد 

ای تمام دست‌های مهربان 

ریشه شما می‌رسد به آفتاب 

می‌رسد به آسمان» 

 

غلام همت آن نازنینم، که کار خیر بی روی و ریا کرد

 ادیب دیگر این گردهمایی، اکبر کتابدار با این مطلع سخنان خود را آغاز کرد:

«غلام همت آن نازنینم / که کار خیر بی روی و ریا کرد »

هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

 او گفت که کار نیک در زمره صدقات مستحب است و گاهی این صدقات مستحب به واجب تبدیل می‌شود. هر گونه کمکی که از دست ما بربیاید، با کمال میل درخدمت هستیم از آنجا که شاعر نیستم شعری از شهریار می‌خوانم. 

«ساز من از شاخ سروی جنگلی است / کو به جنگل سرو چرخ افراخته است / چتر بال‌افشان و خوش‌خوان سال‌ها / بر سرش مرغان جنگل تاخته است / در خلال شاخ‌و‌برگش بلبلان / در بهاران آشیان‌ها ساخته است / شاخه گویی ضبط کرده چون نوار / هر نوا کان مرغکان بنواخته است / تا شود ساز و به دست ما رسد / تیشه و خنجر که بر وی تاخته است / گویی اکنون با نوازش‌های من / خاطرات خود به یاد انداخته است / چوب خشک است و به دل باقی هنوز / داغ یارانی که از کف باخته است / گر زند چه‌چه به یاد بلبل است /ور کند غوغا به یاد فاخته است» 

 اهالی «آلاء»، اهل رسیدگی اند

نوبت به ابراهیم اسماعیلی اراضی؛ شاعر اهل اصفهان که رسید، گفت: «آلاء» را از پیش می‌شناختم. آلاء در زندگی ما حضور داشت. یکی از نزدیکان من به سرطان دچار شده بود، خدماتی که آلاء ارائه می‌کند، به شکلی است که در سرزمین ما باورنکردنی است. بیماران صعب‌العلاج هر نیازی که داشته باشند و به هر طبقه اجتماعی که تعلق داشته باشند اهالی آلا‌ء اهل رسیدگی‌اند و حتی پزشکان عزیز به خانه بیماران سر می‌زنند. بیمار احساس می‌کند که هیچ نگرانی ندارد. ما آن بیمار را بردیم تهران و یک شب در بیمارستان خصوصی با مبلغی کلان بستری‌اش کردیم، اما رضایت‌بخش نبود.

هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

وی افزود: وقتی با مدیر بیمارستان صحبت کردم، از من پرسید: بیمار شما در کدام بیمارستان اصفهان بستری بود؟ گفتم: در بیمارستان سیدالشهدا و بنیاد خیریه آلاء هم حامی ما بوده است. گفت: خودم شش ماه در آلاء بودم و می‌دانم سطح رسیدگی خوب است. خانواده‌های بیماران زیر پوشش آلاء بعید است کسی خودش بعدها در زمره خیّرین آلاء قرار نگیرد. من هم به‌عنوان نماینده یکی از خانواده‌های آلاء که در حوزه ادبیات فعالم، دوست دارم هر کمکی از دستم برمی‌آید، انجام دهم. 

من مؤمنم به معجزۀ مهربانی اش!

 در ادامه، دبیر علمی این دورهمی از امیرعلی سلیمانی که در جمع حضور نداشت، برای دعوت از شاعران تشکر کرد و از فریبا یوسفی خواست تا شعری از خود بخواند.

 فریبا یوسفی از حضور در جمع ابراز خرسندی کرد و اعلام کرد که برای همکاری با آلاء آماده است. او افزود: چون از ماه ربیع فاصله نگرفته‌ایم و به پیامبر اکرم _به‌خاطر شخصیت ویژه‌شان_ ارادت دارم، شعری برای حضرت محمد (ص) می‌خوانم. با این مقدمه که از قرآن آن را وام گرفته‌ام: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً.» 

«تابید آفتاب و تب بیکرانی‌اش 

جوشید نوبهار و گل ارغوانی‌اش 

بیش از زمین و ماه که منظومه‌ها هنوز 

مست‌اند از طنین دل کهکشانی‌اش 

در جذبه‌اند و چرخششان در مدار اوست 

دل‌بستگان جاذبه آسمانی‌اش 

چون گله رمیده پراکنده می‌شدند 

جویندگان به وادی شب، بی‌شبانی‌اش 

...

هستی پدید آمد و جز این هدف نداشت 

فخر آورد به گستره میزبانی‌اش 

پیراند و گاه راه به زهدی نمی‌برند 

او پارسا و پاک برآمد جوانی‌اش 

آه از جهان تشنه که پژمرد و مُرد و مُرد 

بی‌اعتنا به معجزه جاودانی‌اش 

ایثار، جود، صبر، وفا، عشق، حسن خلق 

پرسید اگر جهان تهی از نشانی‌اش 

یک آیه گُل بس است که ایمان بیاورم 

من مومنم به معجزه مهربانی‌اش» 

 

گلایه هست، ولی کینه در دل ما نیست!

 پس از آن یکی از جوان‌ترین شاعران جمع؛ حسین دهلوی شعری عاشقانه خواند: 

 «گلایه هست، ولی کینه در دل ما نیست 

سخن خلاصه کنم؛ عشق جز مدارا نیست 

در انتظار تو صد بار پر کشید از تن 

بیا که روح من آن‌قدر هم شکیبا نیست 

میان رهگذران در پی تو می‌گردم 

وگرنه جز تو کسی لایق تماشا نیست 

عجیب نیست که در وصفشان سکوت کنم 

که چشم‌های تو زیبایی است، زیبا نیست 

به پیشگاه تو ای سروناز خوش‌قامت 

ببخش اگر غزل نو بلندبالا نیست» 

نیکوکاری، سرمایۀ اجتماعی خلق می‌کند

 در ادامه، دکتر اسماعیل امینی؛ طنزپرداز برجسته و پژوهشگر ادبی اظهار کرد که تمایل دارد به‌ جای شعرخوانی، دعای حضرت موسی (ع) را که در حال درماندگی می‌خواند برای حاضران بخواند. 

 امینی ادامه داد: خِیر آن چیزی است که انسان به آن نیاز دارد. خیر منت توانگر بر ناتوان نیست؛ بلکه نیاز است و درتلقی گذشتگان ما رزق به‌حساب می‌آمد. ما به زیبایی و نیکوکاری به‌شدت نیازمندیم؛ چون بدبینی و بی‌اعتمادی را از بین می‌برد. خوش‌بینی و اعتماد سرمایه است. زمانی که ما کودک بودیم آدم‌ها درِ خانه‌هایشان را نمی‌بستند، الان آدم‌های یک خانه در اتاق خود را قفل می‌کنند تا عضو دیگر خانواده به اتاقش نرود.

 وی تصریح کرد: من چون عضو هیئت‌امنای مؤسسه اهدای عضو هستم، شاهد این بودم که هر جا نشانه‌ای از زیبایی، خیرخواهی و نیک‌اندیشی بوده است، سرمایه اجتماعی خود‌به‌خود برگشته است. خیلی‌ها در کار خیر مشارکت کردند که اساسا فکر نمی‌کردیم به این وادی‌ وارد شوند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ اقتصادی  در کار خیر مشارکت می‌کنند و می‌گویند: نمی‌خواهیم کسی بو ببرد؛ چون صرفاً وظیفه خود را انجام می‌دهیم.

 شرایط اجتماعی باید طوری رقم بخورد که چشم‌به‌راه نیکوکارها نباشیم. یادم هست که در ایام کودکی‌ام، بیمارستان‌ها بخشی به‌عنوان مددکاری داشتند، اگر کسی ادعای تهی‌دستی می‌کرد، از خدمات رایگان بهره‌مند می‌شد، داراها ولی ادعای بی‌پولی نمی‌کردند و می‌گفتند گناه است از خرج درمان دیگری برداریم، اما به روزگاری رسیدیم که کسی به کسی اعتماد ندارد. 

شعرخوانی آرش شفاعی

 دکتر آرش شفاعی؛ شاعر برجسته نیز شعری عاشقانه با این مطلع خواند: 

گذشتی از سر بازار و شهری ماند مدهوشت 

در این دنیا تمام بار زیبایی‌ست بر دوشت 

اگر خیریه‌ها نبودند، عزیزانِ بسیاری از دست می‌رفتند

 امید صباغ‌نو؛ شاعر برجسته نیز با ذکر خاطره‌ای از ناکارآمدی یک بیمارستان در حوالی خانه‌اش که هزینه گزافی از او گرفته بود و کارآمدی یک بیمارستان متعلق به ارتش در طالقانی اظهار کرد که اگر خیریه‌ها نبودند کسانی که بیمار خاص در خانواده دارند، عزیزانشان را از دست می‌دادند. او آرزو کرد که خیریه‌ها و نیکوکارها زیاد شوند و از همیاران خیریه‌ها تشکر کرد. 

هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

نمی‌خواهم چیزی باقی بگذارم!

در ادامه، حمیدرضا شکارسری؛ شاعر، منتقد ادبی و پژوهشگر نیز به شعرخوانی پرداخت: 

پوستم برای کشتی‌های بی‌بادبان 

سرم برای کودکانی که توپ ندارند 

دست‌هایم مال سیب‌های نچیده 

پاهایم مال راه‌های نرفته 

و قلبم از آن شما 

که این شعر را می‌شنوید 

نمی‌خواهم چیزی باقی بگذارم 

برای مورچگان حریصی که در گور به سراغم می‌آیند»

 

شعرخوانی علیرضا بدیع

علیرضا بدیع؛ شاعر برجستۀ معاصر نیز بدیع غزل مشهور خود را خواند:

 «تو ماهی و من ماهیِ این برکه کاشی / اندوه بزرگی است زمانی که نباشی ...»

 او شعر دیگری با مطلعِ «از اینجا بود که وارد شدی پیروزمندانه / تو شهبانو شدی قصر بزرگت آشپزخانه» را خواند.

 

گفته بودم مهربانیِ تو اعجاز می‌کند!

 در ادامه، انسیه موسویان از سوی دبیر جلسه به‌عنوان شاعری معرفی شد که ۲۸ سال در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت کرده و همسری نمونه برای آرش شفاعی و مادری نمونه برای دختر نوجوانش است. این شاعر از کتاب «درخت پیراهنش را به باد خواهد داد»، اشعاری خواند.

«چتر کوچکی برای ماه / وقت گریه‌های بی‌قرار ابر / سایه‌ای، سرپناه ساده‌ای / زیر آفتاب داغ تیر / دست‌های خالی مرا / دست‌کم نگیر / با ابرها بگو / دامن بگسترند / بر دشت بی‌بهار / با باد رهگذر  / این راز را بگو / روزی اگر گذشت / یک شاخه گل بکارد / بر گیسوان سوخته دختران دشت / وقتی که می‌رسند / از تپه‌های دور / بر شانه‌های روشنشان کوزه‌های نور / باران بگو ببارد / این خاک در انتظار چک‌چک آواز چشمه است / این خاک تشنه است»

موسویان شعر دیگری نیز خواند:

 «گفته بودم مهربانی تو اعجاز می‌کند 

نگاه کن بنفشه آفریقایی 

گل‌های سپید داده است»

هم‌اندیشی شاعرانۀ جمعی از شاعران و نویسندگان برجسته و دغدغه‌مند در حوزۀ نیکوکاری برگزار شد

چاله‌های زندگی مردم را پر کنیم

 در ادامه، صابر قدیمی؛ ترانه‌سرا و طنزپرداز نیز در سخنانی گفت: چند وقت پیش به دندانپزشکی رفته بودم، دوست خوش‌ذوقی نوشته بود، کار نیکوکردن از پر کردن است. راست است که «جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست.» در اتوبان‌ها برق نیست و چاله‌ها دیده نمی‌شود و خوب است چاله‌های زندگی مردم را پر کنیم و ما از چاله می‌افتیم در چاه و از چاه به چاله، خوب است که کمی آن را پر کنیم و این، اتفاق بزرگی است.

 او افزود: من هم مفتخرم که در کنار انجمن اهدای عضو در کنار استاد امینی‌ حضور دارم. زمانی که به مادری اعلام کردند که قلب پسرش در سینه پسری جوان است که در کنار اوست، لحظه‌ای بود عجیب و ویژه که هیچ‌وقت حسش را تجربه نکرده بودم و چه کاری بزرگتر از این‌که آدم با رفتنش باعث ماندگاری دیگران شود.  

بفرمایید گزارش یک همنشینی شاعرانه با بهانه روز شعروادب فارسی به میزبانی مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار//تکمیل

او که کار خیر را به اهل خیر یاد می‌دهد، در ازای کم زیاد می‌دهد!

 سپس مجتبی حاذق؛ مدیر آفرینش‌های ادبی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: در بنیاد آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حداقل ۱۵ الی ۲۰ رویداد را پشتیبانی کردیم، یکی از باکیفیت‌ترین‌ این رویدادها، جشنواره ملی عکس نیکوکاری بود که در ان با مرکز خیر ماندگار همکاری داشتیم. او با خواندن یک شعر نیمایی به کلام خود پایان داد:

 «پیش ما اگر که یک مساوی یک است

پیش او ولی یکی دو تا که نه

پیش او یکی هزار تاست 

صدهزارتاست 

پس محاسبات ما خطاست 

او که کار خیر را به اهل خیر یاد می‌دهد

در ازای کم زیاد می‌دهد»

 سپس نوبت به حسین نامجو رسید و او هم غزلی با این مطلع خواند: «تا اسمت از دهانم بیرون پرید، یک آن / در کوچه‌های این شهر پیچید عطر ریحان...»

اهمیت شعر در تاریخ اسلام بسیار بالاست

 در پایان، حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی دیانی، مدیرعامل بنیاد خیریۀ راهبری آلاء با تأکید بر جایگاه شعر و اهمیت آن در تاریخ اجتماعی ایران گفت: قدردان حضور دوستان و شاعران گرانقدر در این جلسه‌ هستم و از اصفهان آمده‌ام تا در جمع شما باشم، هرچند صحبت کردن در چنین محفل فرهیخته‌ای کار آسانی نیست.

 وی با اشاره به نقش تاریخی شعر در جامعه ادامه داد: اگر تاریخ را مرور کنیم، شاعران همواره در خط مقدم جریان‌های بزرگ اجتماعی قرار داشته‌اند؛ چه در عرصه اخلاق، چه در سیاست و چه در فرهنگ. وقتی به سیره معصومان (ع) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که آن بزرگواران برای شاعران اهمیت ویژه‌ای قائل بودند. شعرای متعهد را تکریم می‌کردند. درمقابل، نسبت به شعرایی که در مسیر باطل حرکت می‌کردند حساس بودند، به‌عنوان نمونه، پیامبر اکرم (ص) پس از فتح مکه همه دشمنان را بخشیدند جز دو شاعری که برای تقویت جبهه کفر شعر سروده بودند. این نشان‌دهنده جایگاه خطیر شعر است.

 دیانی با تأکید بر ضرورت کار خیر افزود: خیلی‌ها فکر می‌کنند کار خیر فقط مخصوص ثروتمندان است، اما حقیقت این است که همه ما می‌توانیم نیکوکار باشیم. چشم‌به‌راهی برای این‌که دیگران بیایند و مشکلات ما را حل کنند، هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسد. ملت ایران باید خودشان برای ساختن کشورشان برخیزند. کاری که می‌تواند همه اقشار را، با هر عقیده و سلیقه‌ای، در کنار هم قرار دهد، همان کار خیر است. این جریان، محور اتحاد و حرکت جمعی جامعه خواهد بود.

بفرمایید گزارش یک همنشینی شاعرانه با بهانه روز شعروادب فارسی به میزبانی مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار//تکمیل

برای جریان‌سازی کارهای خیر، هم‌پیمان شویم

  مدیرعامل بنیاد خیریه راهبری آلاء در بخش دیگری از سخنانش به تأثیر شگرف شعر در فرهنگ‌سازی اشاره کرد: یک بیت شعر گاه می‌تواند تأثیری عمیق‌تر از صدها سخنرانی و هزینه‌های کلان داشته باشد. به همین دلیل، شاعران می‌توانند در خط مقدم ترویج فرهنگ خیر قرار بگیرند. نمونه‌هایی هم وجود دارد: مثلاً انیمیشنی که درباره کار خیر کودکانه ساخته شد و در جشنواره‌ها جوایز گرفت، نشان داد حتی یک کودک پنج‌ساله می‌تواند خیّر باشد. مثلاً کودکی که با گرفتن دست برادر نابینای خود، عصای او می‌شود یا پیرمرد بیماری که در رختخواب اسامی اسیران ایرانی را از رادیو عراق یادداشت می‌کرد تا هم به خانواده‌ها امید بدهد و هم به نهادهای مسئول کمک کند؛ نیکوکار بود؛ بنابراین از کودک خردسال تا پیرمرد ناتوان، همه می‌توانند در این مسیر اثرگذار باشند.

وی در پایان خطاب به شاعران حاضر تأکید کرد: خواهشم این است که با یکدیگر هم‌پیمان شویم و جریان بزرگی در جامعه راه بیندازیم. البته بهتر است موضوعات کار خیر مشخص و عینی انتخاب شود. مثلاً اگر شاعران تصمیم بگیرند که در یک سال، موضوع «یتیم‌نوازی» را محور شعرها و برنامه‌های خود قرار دهند، می‌توان امیدوار بود که هیچ یتیمی بدون سرپرست در کشور باقی نماند. اگر هر سال یک یا چند موضوع معین شود، شعروهنر می‌توانند موتور محرک یک حرکت اجتماعی واقعی باشند. شعر می‌تواند. آغازگر تحولات اجتماعی باشد.

 

گزارش از مهدیه رشیدی

 


ارسال دیدگاه
captcha