به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، طی روزهای اخیر، سه محقق رفاه اجتماعی، دارون عجم اوغلو، جیمز ای رابینسون و سایمون جانسون به صورت مشترک برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۲۴ شدند. کمیته نوبل اقتصاد ضمن اعلام این خبر گفته است: «تحقیقات آنها بر چگونگی شکلگیری نهادها و تأثیر آنها بر رفاه متمرکز است. این یکی از بزرگترین چالشهای زمان ما است که تفاوتهای درآمدی بزرگ بین کشورها را کاهش دهیم.»
به این منظور درباره مفهوم نهادگرایی و نسبت با آن توسعه و نیز درباره اینکه آیا مؤسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد میتوانند یه عنوان نهادهایی در مسیر توسعه نقشآفرینی کنند، با دکتر جعفر خیرخواهان؛ پژوهشگر اقتصاد و توسعه و مدرس دانشگاه به گفتوگو پرداختیم.
خیرخواهان در گفتوگو با خیر ایران دربارۀ نهادگرایی اظهار کرد: نهادگرایی از جایی آغاز شد که به علل توسعۀ برخی کشورهای جهان توجه شد. یعنی وقتی این بررسی را انجام دادند، دیدند کشورهایی هستند که منابع طبیعی، نفت، کشاورزی، طبیعت مناسب و نیروی کار خوب و زیادی دارند اما با این حال توسعه نیافتهاند. در مقابل کشورهایی هم هستند که این موارد را ندارند، مانند کشور انگلستان، ژاپن، سوئیس یا سنگاپور اما با این حال به شدت ثروتمند شدند و فاصلۀ آنها با دیگر کشورهای دنیا زیاد شد.
وی افزود: 20 درصد از کشورهای دنیا ثروتمند و بقیه فقیر هستند و فاصله هم بسیار زیاد است. مثلاً درآمد سرانه این کشورها 20 تا 30 برابر متفاوت است. در اینجا بود که با بررسیهایی که صورت گرفت، محققان متوجه شدند که نقش قوانین اساسی، مانند قانون اساسی یک کشور، قوانینی که در مجلس تصویب میشود، قوانین راهنمایی و رانندگی یا آداب و رسوم و فرهنگ جوامع توسعهیافته متفاوت است. برای نمونه میتوان از «اعتماد» سخن به میان آورد. درجه اعتماد افراد به یکدیگر در این جوامع بسیار بالاست اما در جوامع دیگر که توسعه نیافتند، بدبینی و حس ناامنی وجود دارد یا اینکه حس میشود دولت به راحتی میتواند اموال افراد را مصادره کند و این ترس، وحشت و احساس ریسک بالا وجود دارد.
این پژوهشگر اقتصاد و توسعه در ادامه بیان کرد: بنابراین اسم این قوانین و قواعد را نهاد گذاشتند و نهادگرایی رشد یافت و آخرین نمونۀ آن نیز مربوط به جایزه نوبل اخیر است که در همین راستا قرار دارد. در همین راستا بیان شد که دولت اگر مورد اعتماد باشد و به پشتیبانی از بخش خصوصی بپردازد و همچنین اگر بتواند همکاری خوبی با بخش خصوصی شکل دهد، نه اینکه حالت رقابت و مخاصمه میان آنها باشد، در اینصورت نهادها میتوانند تعیینکننده باشند.
خیرخواهان با اشاره به این نکته که میتوان نام این بخش را جنبۀ نرمافزاری اقتصاد گذاشت، گفت: میتوان به این بخش، جنبه نرمافزاریِ اقتصاد گفت که دیده هم نمیشود و مانند سختافزار، سرمایه، جاده، راهآهن و فرودگاه نیست. دربارۀ اهمیت جنبۀ نرمافزاری هم باید گفت که اگر کشوری سختافزارها را هم داشته باشد اما نرمافزار را نداشته باشد، سختافزارها هم از بین میرود و کمکی به تولید و شکوفایی کشور نمیکند.
این پژوهشگر اقتصاد و توسعه در پاسخ به این سؤال که آیا مؤسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد میتوانند یه عنوان نهادهایی در مسیر توسعه نقشآفرینی کنند، اظهار کرد: مؤسسات غیرانتفاعی و مؤسسات خیریه هم میتوانند نقش مناسبی را در جامعه ایفا کنند. البته روال این مؤسسات برخلاف مؤسسات انتفاعی است که دنبال سود هستند و باید مشتری را راضی کنند که هرچقدر مشتری راضی باشد سود بیشتری میبرند. بر همین اساس، ممکن است در روند فعالیت مؤسسات انتفاعی انحراف هم به وجود آید و فعالیت آنها در راستای منافع ملی نباشد که باید در این زمینه نیز تمهیداتی اندیشیده شود.
خیرخواهان گفت: اگر در جاهایی که خلأ حمایتی وجود دارد، دولت حمایت کند و بیمههای اجتماعی و مواردی از این دست بتوانند نقش کمککننده را بر عهده بگیرند و به ایجاد برابری بپردازند، برای اقتصاد میتوانند مفید باشند. البته روشها، شیوهها و ابتکارعملهایی که به خرج میدهند، در هر کشور یا در هر مقطع زمانی یا در هر مکانی میتواند متفاوت باشد. بدیهی است که این نیازها، شکافها و کمبودها متفاوت است.
وی تصریح کرد: مؤسسات خیریه باید خودشان را بهروز کنند و در هر موقعیتی که ببینند سطح پایین جامعه چه کمبودهایی دارد، اگر با سرعت مناسب ایفای نقش کنند و محرومیتها و بیعدالتیهایی را که ممکن است به دلیل شانس، حوادث طبیعی یا ... رخ دهد را برطرف کنند، میتوانند مؤثر باشند. در این بین، نهادها و مؤسسات دولتی با آن نظام بروکراتیکی که دارند، شاید نتوانند به خوبی وارد شوند، اما نهادهای خیریه با ارتباط دائمی که با بدنه جامعه دارند، در اینجا هم میتوانند عمل کنند و نقش مثبت و سازندهای را داشته باشند.
گفتنی است عجم اوغلو و جیمز رابینسون دو اقتصاددانی هستند که در سال ۲۰۱۲ کتاب پرفروش «چرا ملتها شکست میخورند» را نوشتند و آن کتاب به زبانهای مختلفی در دنیا ترجمه و به پژوهشی الهام بخش تبدیل شد. عجم اوغلو استاد دانشگاه ام آی تی و جیمز رابینسون هم در دانشگاه شیکاگو آمریکا تدریس میکند. سایمون جانسون هم مانند آقای عجماوغلو در دانشگاه ام آی تی تدریس میکند.
دیدگاه خود را بنویسید