به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، هفتادمین نشست «یک چای، یک تجربه» در سال ۱۴۰۳، دوشنبه ۱۶ مهرماه با حضور اکبر رجبی؛ مدیرعامل «جمعیت طلوع بینشانها» و جمعی از فعالان اجتماعی، نمایندگان خیریهها و سمنها در محل آکادمی خیر ایران برگزار شد.
رجبی در ابتدای جلسه ضمن ابراز خشنودی جهت حضور در این نشست، در پاسخ به این پرسش که جمعیت طلوع بینشانها در چهار سال گذشته چه دستاوردهای جدیدی داشته است، گفت: تمام زندگیام را گذاشتم تا بتوانم دنیایی بسازم ورای تمام محدودیتها و با تمامیت، شفافیت و عشق از آسیبدیدگان اجتماعی، رهبران صلح بسازم و این دنیایی است که زندگیام را میخواهم برای آن صرف کنم. خودم یکی از همین بچههای بهبودیافته از اعتیاد هستم و ۱۹ سال است که پاکم. دستاوردهای طلوع بینشانها در چهار سال گذشته فراوان است؛ از جمله «سرای فرشتهها» که مرکز نگهداری دختران ۱۲ تا ۱۸ سال است و دقیقاً چهار سال از تأسیس آن میگذرد. دخترانی که در سرای فرشتهها زندگی میکنند، از نعمت داشتن پدر و مادر به واسطه اعتیاد محروم هستند.
مدیرعامل جمعیت طلوع بینشانها در ادامه بیان کرد: «سرای آزاد»»، «سرای ۱۹» و «سرای نور البرز» نیز از دیگر دستاوردهای چهار سال اخیر مجموعه طلوع بینشانها است. این سراها وظایف گوناگونی دارند. در برخی از آنها دختران و در برخی از آنها پسران زندگی میکنند و بعضی از این مکانها نیز مخصوص نگهداری غذا است.
اگر خیریهها شفاف نباشند نابود میشوند
رجبی در بخش دیگری از صحبتهای خود با تأکید بر اینکه دوست دارد تجربیاتش را با دیگران به اشتراک بگذارد تصریح کرد: معتقدم اگر خیریهها شفاف، مردمی، دیجیتال و آموزشپذیر نباشند، تا چند سال دیگر میمیرند. باید از این چهار عامل مراقبت کنیم. یک سیستم بسیار هوشمند برای اعمال انسانها وجود دارد. بنده فردی بودم که اعتیاد داشتم و از دانشگاه اخراج شدم، اما امروز 20 مجموعه و مرکز دارم و در این مراکز، ۴۲۷ بچه و سالمند آسیبخورده اجتماعی در حال زندگی هستند. وقتی من توانستم پس شما هم میتوانید.
مدیرعامل جمعیت طلوع بینشانها اظهار کرد: سه تا از دخترهای من به مسابقات کاپ اروپا رفتند و هر سه نفر مدال آوردند. این دخترها در سرای فرشتهها زندگی میکنند و هر سه نفر از خانوادههایی بودند که اعتیاد داشتند. متأسفانه خیریهها خیلی حالت طلبکارانه دارند و فکر میکنند چون کار خیر انجام میدهند باید همه چیز طبق میل آنها باشد. بنده احساس طلبکار بودن ندارم، بلکه احساس میکنم به تمام کسانی که به کمکم نیاز دارند بدهکار هستم.
خیریهها باید حس بدهکاری داشته باشند نه طلبکاری
وی تصریح کرد: مجموعه ما جزء ۱۳ انجیاویی است که به آن، مادۀ ۱۷۲ قانون مالیاتهای مستقیم تعلق میگیرد. باور دارم وقتی که با مردم شفاف هستم و بابت هر هزار تومان به آنها پاسخ میدهم، مردم تا پای جان کمک میکنند. چهار ماه حقوق کارمندان مجموعه عقب افتاد، اما با فروش ۱۰۰ هزار کیفِ لوازم تحریر که بچههای خود مجموعه دوختند و خیرین لطف کردند آنها را خریدند، توانستیم حقوق بیشتر کارمندان را پرداخت کنیم. ۱۵۶ نفر در مجموعه ما حقوق دریافت میکنند. خیریهها باید احساس بدهکاری کنند، نه احساس طلبکاری. احساس میکنم به بچههایی که جنگل را ندیدهاند، بدهکار هستم.
رجبی بیان کرد: زمانی که به هوشمند بودن سیستم کار خیر آگاه شدم، بدون ترس چک میدادم و خیالم راحت بود که هرگز چکهای ما برگشت نمیخورد. به هر حال بچه نیاز تحصیلی، درمانی و شخصی دارد و هرگز بین فرزندان خودم و مجموعه تفاوتی نمیگذارم. بچههای مجموعه ما پدر و مادر ندارند، به همین دلیل بسیار حساس هستند و خیلی به مراقب نیاز دارند.
وی در ادامه افزود: همانطور که گفتم هرگز چک مجموعه ما برگشت نخورده بود، اما یکبار که با بچهها به پارک رفته بودیم، از بانک تماس گرفتند و گفتند ۷۴۰ میلیون چک دارید که برگشت میخورد. گفتم برگشت بزنید و خلاصه آن روز زمانی که به خانه برگشتم با خودم فکر کردم مگر سیستم کار خیر هوشمند نیست؟ این پول را برای بچهها هزینه کرده بودم، پس چرا پول آماده نشد و چک برگشت خورد؟ بعد یادم افتاد که از زمان بچگی از برگشت خوردن چک ترس زیادی داشتم. هیچ دانشگاهی و هیچ فردی نمیتوانست به من یاد بدهد که نباید از برگشت خوردن چک بترسم و آن ترس قدیمی باعث شد چک من برگشت بخورد.
مدیرعامل جمعیت طلوع بینشانها تصریح کرد: زمانی که چکم برگشت خورد، با آن کسی که برایش چک کشیده بودم و برگشت خورده بود تماس گرفتم و عذرخواهی کردم. سپس آن شخص جمله جالبی به زبان آورد و گفت: «اکبر، اگر اعتبارت به پول است، پس خاک بر سرت». زمانی که به آن جمله فکر کردم، دیدم کاملاً درست میگوید و اگر اعتبار یک مدیرعامل به پولش باشد هیچ ارزشی ندارد. آن چک برگشت خورد تا ترس من از برگشت خوردن چک از بین برود و دقیقاً چند ماه بود که به دلیل فشارهای زیادی که وجود داشت حرکت نمیکردم و یاد گرفتم باید از این اتفاق بهره ببرم و حرکت کنم.
رجبی گفت: در واقع آن چک برگشتخورده با پول و کمک اعضای مجموعه که زمانی کارتن خواب بودند پاس شد و زمانی که این اتفاق افتاد فهمیدم یک امکان و محبتی در مجموعه وجود داشته است که تا آن لحظه از وجود آن بیخبر بودم. تمام اتفاقاتی که برای ما رخ میدهد و ما فکر میکنیم که محدودیتهای ما است در واقع محدودیت نیست، بلکه فرصت است. معتقدم تمام جهان براساس دو اصل حرکت و محبت اداره میشود. انسان اگر حرکت کند، خدا معجزه میکند. وقتی ما با محبت و لبخند حرکت کنیم، خدا معجزه میکند و هر کسی که محبت دارد حتماً میتواند شادی را اشاعه دهد.
آسیب اجتماعی را نمیشود از بین برد، اما میتوان کاهش داد
وی دربارۀ پروژههای مجموعه طلوع بینشانها بیان کرد: مجموعه طلوع بینشانها به جز ۲۰ مرکز، چند پروژه بزرگ دیگر نیز دارد که از جملۀ آنها «بانک غذا»، «بانک کتاب»، «ایران من» و «بانک سلامتی» هستند که همۀ آنها ثبت شدهاند. دربارۀ بانک غذا باید بگویم که این مرکز تمام غذاهای ماندۀ رستورانها، هتلها و اسنپفودهای شهر را جمع میکند و هر شب حداقل هزار پرس و حداکثر ۱۷ هزار پرس غذا جمعآوری میشود. این غذاها در همان شب یا در خیریهها یا در خیابانها پخش میشود. بانک غذای طلوع بینشانها در دو سال، چیزی حدود ۶۰۰ میلیارد تومان در شهر ارزش افزوده ایجاد کرده است. این بانک غذا، ۱۶ شعبه در ۱۶ استان مختلف در کشور دارد و در حال گسترش است.
مدیرعامل جمعیت طلوع بینشانها در ادامه با اشاره با مسائل فقر، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی تصریح کرد: امروز همه با مثلث فقر، اعتیاد و آسیب اجتماعی سروکار داریم. میتوانیم با استفاده از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی فرصت ایجاد کنیم. هشت میلیون نفر معتاد در ایران داریم و حداقل مصرف یک فرد در روز ۸۰۰ هزار تومان است. با این حساب هرسال حدود 40 میلیارد دلار برای مواد مخدر در کشور هزینه میشود، حال بماند که برای درمان این مشکل چقدر هزینه میشود. بودجۀ سالانۀ آموزش و پرورش در ایران ۳/۸ میلیارد دلار است. نمیتوانیم اعتیاد را از بین ببریم، اما میتوانیم آن را کاهش دهیم. آسیب اجتماعی را نمیشود از بین برد، اما میتوان آن را کاهش داد.
رجبی تصریح کرد: امروز متأسفانه مصرف محرکها و مخدرها در مدرسه بیداد میکند. یکی از دخترها به من میگفت در مدرسه دخترانه کسی که گل نکشد را اصلاً آدم حساب نمیکنند. مترداف اعتیاد، تنهایی و متضاد اعتیاد، معاشرت و گفتوگو است. درمان اعتیاد، فرهنگ است. باید زبان گفتوگو با نسل جدید داشته باشیم. اگر زبان گفتوگو نداشته باشیم اعتیاد همچنان افزایش مییابد. اعتیاد رابطه مستقیمی با گوش انسان دارد. ما زبان گفتوگو و زبان صلح نداریم. گوش شنوا برای بچههایمان نداریم. تمام کسانی که در مجموعه طلوع بینشانها هستند، کسانیاند که شنیده نشدند و زمانی که کسی آنها را میشنود، به صورت عجیبی رشد میکنند.
آسیبهای اجتماعی تهدید نیست، فرصت است
این فعال اجتماعی در ادامه افزود: آسیبهای اجتماعی برای ایران تهدید نیست، بلکه فرصت آگاهی و نور است. به تمام مادرانی که به مجموعه ما مراجعه میکنند و میگویند بچههایمان اعتیاد دارد، میگویم یکسال دیگر همین زمان خدا را بابت اعتیاد بچههایتان شکر میکنید؛ چون قرار است نگاه شما به دنیا عوض شود و دنیای شما تغییر کند.
وی در پایان صحبتهای خود بیان کرد: ۱۷ هزار و ۲۵۹ نفر به مجموعه طلوع بینشانها مراجعه کردند و پاک شدند. از این تعداد هزار و ۵۰۰ نفر زنان کارتن خواب بودند. این آمار فقط برای سرای مهر ما است. به ایران بدهکار هستیم و نباید غر بزنیم، بلکه باید آموزشپذیر باشیم و حرکت کنیم.
دیدگاه خود را بنویسید