آشنایی با «ابراهیم»، کارمندی در جزیره قشم که 50 کودک را تحت سرپرستی دارد
ابراهیم، کارمندی از اهل تسنن در جزیره قشم است که خودش سه فرزند دارد و با وجود درآمد معمولی، به 50 کودک یتیم کمک می‌کند. او با تأسی از سیره رسول خدا پدر  معنوی این کودکان شده است.

 به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران به نقل از کمیته امداد امام خمینی (ره)، روحیه کمک‌رسانی ابراهیم عبدی، در یکی از مناطق محروم کشور، در جزیره قشم، باعث شده است که ابراهیم، پدر معنوی ۵۰ فرزند یتیم و محسنین شود. او خود اهل تسنن است و کودکانی را که از آن‌ها حمایت می‌کند هم اهل تسنن هستند. این فلسفه زندگی عبدی است که نباید نسبت به جامعه بی‌تفاوت بود و باید از نیازمندان دستگیری کرد و البته که در این راه هم از برکات این خیر، بهره‌مند شده است.

 این نشانه یک مسلمان مسئول است و این حدیث پیامبر گرامى اسلام (ص) که مى‏‌فرماید: «مؤمنان برادران یکدیگرند که بعضى از آنان نیازهاى بعضى دیگر را رفع مى‏‌کند و خداوند هم نیازهاى او را برآورده مى‏‌کند. از بهترین اعمال این است که انسان مؤمنى را شاد، یا گرسنگى را از او دفع کند و از غصه برهاند یا قرض او را ادا کند یا به او لباس بدهد.» برای او اتفاق افتاده است. داستان ابراهیم که اهل تسنن هم است، با این مشکل پیش آمد، به گره‌گشایی ختم شد و بعد، این مشکل، خود باعث باز شدن گره‌ها شد.

وقتی مشکلی گره‌‎گشاست

 ابراهیم به یاد دارد ۸ سال قبل را که مشکل بزرگی تمام زندگی‌اش را تحت شعاع قرار داده و او را از زندگی کردن سیر کرده بود. ابراهیم تعریف می‎‌کند که راه چاره‌ای پیدا نمی‎‌کرد برای رفع مشکل بزرگش و از این جا رانده و از آنجا مانده، به تنها جایی که می‌دانست می‎‌تواند مشکلاتش را رفع کند، به درگاه خداوند، پناه برده بود. یکی از شب‌های دلتنگی و درمانگی، در میان راز و نیازش با خداوند، به دلش، نقطه امیدی تابید و نیت کرد. او می‌‎گوید که نیت کرد اگر مشکلش رفع شود، حمایت معنوی ۵۰ فرزند اهل یتیم را از کمیته امداد قبول و به افراد نیازمند کمک کند و نتیجه چه شد؟ نور امید راه‌گشا شد و مشکل بزرگ او خیلی زود، برطرف شد. او هم از همان ۸ سال قبل و بعد از رفع مشکلش، به کمیته امداد جزیره قشم، جایی که زندگی می‌کند رفت و ۵۰ یتیم را به فرزندی گرفت و این سرپرستی تا به امروز ادامه داشته است.

 برای این که روایت ابراهیم کامل شود باید به عقب‌تر برگشت، به پیش از بروز مشکل؛ او تعریف می‌کند که همیشه دوستان زیادی داشته است و از دوستانش، افرادی هم در ساختمان کمیته امداد امام خمینی (ره) کار می‌کردند و همیشه هم با برنامه‌ها و فعالیت‌های این نهاد آشنا بوده و می‎‌دانسته است که چه اقداماتی در آنجا اتفاق می‌افتد؛ آشنایی با فعالیت‌های کمیته باعث شده بود که او دلش بخواهد با فعالیت‌های خیرخواهانه، همراه شود و همیشه دنبال فرصتی برای این کار بوده است و زمانی که مشکل بزرگ در زندگی‌اش به وجود آمد، نیت همیشگی‌اش به عمل تبدیل شد.

من یک کارمندم

 همه فکر می‌کنند که ممکن است، ابراهیم درآمد ماهانه زیادی داشته باشد؛ او البته دل بزرگی دارد و در کنار حمایت از ۵۰ کودک، پدری ۳ فرزند خودش را هم به عهده دارد؛ خانواده پرجمعیتی که ابراهیم، دست و دل بازانه مهر را نثارشان می‎‏کند. او کارمند است و تعریف می‌کند که بعد از نیت خیریش، درهای برکت هم به زندگی‌اش باز شد. او به سخن پیامبر (ص) که می‌فرماید: «هیچگاه مال انسان با صدقه کم نخواهد شد، پس بدهید و نترسید.» اشاره می‎‌کند و می‌گوید که چه طور می‌شود نسبت به همسایه، آشنایان و هم‎‌شهریان خود، زمانی که در فقرند و سر گرسنه به بالین می‌گذارند بی‌تفاوت بود و همین دل بزرگ و مهربانش، با کمک خداوند، باعث شده است که او در کار خیرش مداوت کند و حتی دوستان و آشنایانش را هم به انجام کار خیر دعوت کند. 

 برکت کار خیر در زندگی ابراهیم، باعث شده است که او بسیاری از دوستان و آشنایانش را به انجام کار خیر و سرپرستی کودکان بی‌سرپرست و یا بدون سرپرست، تشویق کند و البته که در این راه هم موفق بوده است و بسیاری از دوستانش، مانند او، سرپرست معنوی کودکان شوند.


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...