واقعه عاشورا الهامبخش نظریات اندیشمندان و کنشگران مسلمان بسیاری در تاریخ معاصر بوده است. در اینمیان جایگاه امام موسی صدر در جامعه چندفرهنگی لبنان با تفاوتهای دینی و مذهبی و با توجه به تهدید رژیم صهیونیستی بهمثابه یک دشمن خارجی مورد توجه ویژه است. بهمناسبت فرارسیدن عاشورای حسینی، گفتوگویی با محوریت دیدگاههای امام موسی صدر پیرامون واقعه عاشورا و جنبههای نیکوکارانه آن با دکتر شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی داشتهایم که در ادامه از نظر میگذرد.
او که سابقه تحصیل در حوزه و دانشگاه را توأمان دارد، دانشآموخته دکتری علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. از او آثار پژوهشی بسیاری در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است که از آنمیان میتوان به کتابهای «درآمدی بر اندیشه سیاسی امام موسی صدر» و «فلسفه سیاسی صدرالمتألهین» اشاره کرد.
- ضمن عرض سپاس از زمانیکه در اختیار خیر ایران گذاشتید، همانطورکه مطلع هستید، تا به امروز تحلیلهای مختلفی پیرامون واقعه عاشورا ارائه شده است. با توجه به مطالعاتی که پیرامون اندیشه امام موسی صدر داشتهاید، برای مخاطبان ما بفرمایید که آیا میتوان در پرتو انسانیت و تنها با توجه به ابعاد انسانی به تحلیل واقعه عاشورا پرداخت؟
بحث بسیار مهمی است. من سعی میکنم از منظر امام موسی صدر و مجموعه مباحثی که در کتاب «سفر شهادت؛ گفتارهایی درباره واقعه عاشورا» ایشان آمده است، با نگاه و تأکید بر دیدگاه ایشان پاسخ این پرسش را بدهم. آنچه به گمانم صدر با توجه به آن واقعه عاشورا را تحلیل میکند، با تأکید بر تعیینکنندگی نقش انسان در سرنوشت خود است. اگر بخواهم به چند محور بپردازم، میتوانم به مقابله با ظلم و جور و تأئید نکردن ستمگران، ایجاد زمینه برای افزایش توان انتخاب و بهرهبرداری از اختیار و آزادی انسان، توجه به حرکت برای اصلاح فرایندهایی که در تعیین سرنوشت انسان کمک میکند، اشاره کنم.
اگر هم بخواهم بهخصوص به تفاوت نگاه امام موسی صدر در خوانش عاشورا با دیگر متفکران نکاتی را عرض بکنم که در باب انسان و سرنوشت انسان و با محوریت انسان مورد بحث قرار گرفته است، میشود این تمایزها را برجسته بکنیم که صدر در جامعه لبنان این سخنان را مطرح میکند که جامعهای چندفرهنگی، چنددینی و چندمذهبی است. نکته دیگر اینکه صدر عمدتاً بر اصلاح و اصلاحگری در جامعه تأکید دارد. عامل این اصلاح خود انسان است. موضوع اصلاح هم اولاً خود انسان است. بعد از اینکه انسان اصلاح خود را آغاز کند و انسانیت خود را تقویت کند و به سازندگی در درون خود میپردازد، وارد جامعه هم میشود و اصلاحات شامل جامعه هم میشود. این موضوع البته برگرفته از اصل عاشورا و این سخن حضرت امام حسین (ع) نیز هست که فرمودند: «من قیام نکردم جز اینکه بخواهم امت جدّم را که به انحراف کشیده شده است، اصلاح کنم» یا « أَلاَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلْحَقَّ لاَ يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ اَلْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اَللَّهِ» ببینید اینکه به حق عمل نمیشود و به باطل توجه میشود، عمده محور تربیتی امام است که ناظر به این است که جامعه باید اصلاح شود.
امام موسی صدر بر همین روند تأکید میکند و میخواهد این کار را در جامعه لبنان محقق کند. بههرحال این اصلاح، اصلاح خود و جامعه است و مبنای آن در خود انسان ریشه دارد و انسان را کمک میکند و در ادامه ابعاد و زوایای اجتماعی را نیز در برمیگیرد. این اصلاح در نگاه امام موسی صدر صرفاً مربوط به جامعه شیعی هم نیست. مربوط به همه اقشاری است که در یک جامعه زندگی میکنند. این اصلاحگری عمدتاً مبتنی بر تغییر باطنی و ظاهری خود انسان و جامعه انسانی است و یکبخش عمده آن اخلاقی است. اگر اخلاق را از آن بگیریم چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
حضرت در فرمایش معروفشان که میفرمایند «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» و مثل آزادگان رفتار کنید، نکتهای اخلاقی دارند. این نکته مهمی است که ناظر به اخلاق اجتماعی است. انسان حتی با دشمن خودش هم باید به گونهای رفتار کند که واجد معیار اخلاقی باشد. طبیعتاً این موضوع هم شامل فرد است و هم جامعه و عمدتاً ناظر به روابط و مناسبات و تعاملاتی است که انسانها در جامعه دارند و باید واجد این معیار اخلاقی باشد. در اینجا هم باز میبینیم که برای تغییر جامعه و خود انسان اهمیت زیادی قائل است که نمونه آن را ما هم در واقعه عاشورا میبینیم و هم در استفادهایکه شخصیت بزرگواری مثل امام موسی صدر از این واقعه برای تغییر و تحول و اصلاح جامعه و انسان عصر خودش آن را مطرح میکند.
مطلب سوم که اینجا قابل اشاره است، اینکه شاید پرسیده شود که این اصلاح و اصلاحگری چگونه انجام میشود؟ آیا با دستور انجام میگیرد؟ خیر، اصلاح و اصلاحگری مبتنی بر اختیار و اراده انسانها است و تحمیلشدنی نیست و یکشبه هم حاصل نمیشود. حتماً تدریجی و ارادی و به تعبیر قرآن که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» این اختیار ارادی و تدریجی ابتدا باید در درون انسان به وجود بیاید تا آنموقع بتواند جامعه را هم همدل کند. در خود قیام حضرت اباعبداللهالحسین (ع) میبینیم که این عنصر وجود دارد؛ یعنی یاران ایشان و علاقهمندان به ایشان و کسانیکه در رکاب ایشان جنگیدند و به شهادت رسیدند، اینمسیر را بر مبنای اراده و اختیار خودشان و آزادانه پذیرفتند و در رکاب امام به شهادت رسیدند. بنابراین این هم عنصر بسیار مهمی است. یعنی اگر ما میخواهیم در جامعهای اصلاح انجام گیرد و جامعه بر ارزشهای اخلاقی و انسانی همدل شود، طبیعتاً بایستی به صورت آزادانه اختیار شود.
مطلب دیگریکه باز به جهت مباحث انسانی، امروزه هم مورد تأکید ما است و امام موسی صدر هم به آن در گفتارها و مباحث، 50 سال قبل خود اشاره کردهاند، موضوع درسآموزی نهضت امام حسین (ع) است که امروزه در نماد مبارزه با اسرائیل و مقاومت و جهاد علیه آن بهعنوان دشمن بیرونی مورد توجه قرار میگیرد. اگر بخواهیم برای امروزمان یک پیام بیرونی و انسانی از عاشورا کسب کنیم و آنرا مدنظرمان قرار دهیم، همین مبارزه با اسرائیل بهعنوان دشمن بیرونیِ فعلی است که باعث محرومیت اقشار مختلف لبنان میشود و اینجا هم جامعه لبنان باید واکنش نشان دهد و هم دیگر جوامع و علیایحال جامعه انسانی. یک موضوعی که میتواند از فضای عینی و اجتماعی عاشورا تأثیر بپذیرد، همین مبارزه با دشمن بیرونی حاضر و عینی است که برای صدر هم اهمیت زیادی دارد و یکی از اهداف صدر برای مقابله با اسرائیل، از بینبردن محرومیت در لبنان است. امام موسی صدر ایدهای دارد که جامعه لبنان، جامعهای متکثر و متفاوت است و هرکدام از طوایف هجدهگانۀ لبنان ارزشهای مذهبی متفاوتی دارند. بنابراین شما باید بتوانید این جامعه متکثر را براساس بهخصوص مشترکات انسانی اداره کنید و باید تعاملات و ارتباطات بهویژه براساس مسائل انسانی شکل بگیرد و دادوستدهایی که در این جامعه اتفاق میافتد باید در این محدوده باشد. بنابراین اینجا درسآموزی و عبرتیکه ایشان از پیام عاشورا و نهضت امام حسین (ع) دریافت میکند، مبارزه با دشمن بیرونی است و آن را بهصراحت مطرح میکند.
نکاتیکه ما میتوانیم از مباحث امام موسی صدر در تحلیل واقعه عاشورا دارد، استفاده کنیم، بهنظرم موضوع این نگاه و ایده امام، انسان است و عاشورا در پرتو انسانیت فهم میکند و پیامهای عاشورا را مبتنیبر توجه و نگاه به انسان و تغییراتیکه این انسان باید در درون و بیرون خودش در جامعه ایجاد کند، نگاه میکند و بهخصوص اگر بخواهم خلاصه کنم، همان بحث است که انسان معاصر بتواند در سرنوشت خودش و جامعه انسانی و جهانی بتواند نقشآفرینی کند.
- وقتیکه امام موسی صدر میخواهد از بزرگی امام حسین (ع) و اهمیت واقعه عاشورا برای جامعه متکثر لبنان که در آن کار و زندگی میکند، سخن بگوید، چطور نهضت امام حسین (ع) را تبیین میکند؟
اگر بخواهم دیدگاه امام موسی صدر را مورد توجه قرار بدهم، این مسأله به اهدافی بازمیگردد که امام موسی صدر در نهضت عاشورا دنبال میکرد. بهنظر میرسد آنچهکه در واقعه عاشورا اتفاق افتاده، اهدافی عمیقی است که انسان را درگیر میکند و تلاش میکند تا انسان را روبهجلو حرکت بدهد، حرکتزا باشد و شاید به تعبیر امام موسی صدر وقتی به این واقعه توجه میکنیم، این واقعه ما را عمیقاً وادار میکند یا باانگیزه میکند که ما بهسمت حسینیشدن حرکت کنیم. امام موسی صدر تعبیری دارند که میفرمایند: «عاشورا فرصتی برای تغییر خود و جامعه است و اخلاق، فرصتی برای حسینیشدن با فداکاری در خط حسین است.» یا در تعبیر دیگری فرمودهاند: «عاشورا تجسم حسینیبودن در روی زمین است.» در آنجا تأکید میکنند که ما هم باید تجسم حسینیبودن در روی زمین باشیم.
اما این تجسم به چه معنا است؟ اشاره میکنند و میفرمایند، وقتی ما میگوییم انسان باید تجسم حسینیبودن باشد، باید واجد فداکاری باشد، ایثار و از خودگذشتگی داشته باشد، بخشش داشته باشد، وفادار باشد و آماده خدمت به دیگران باشد. یعنی هر اتفاقیکه در جامعه رقم میخورد، این اتفاق بهگونهای باشد که بتواند در خدمت به انسان باشد و به انسان ارتقاء ببخشد. خود ایشان مکرر در جاهای مختلفی تأکید فرمودهاند که بهخصوص درباب آسیبها و نقدهایی که ممکن است به نهضت عاشورا وارد شود، این مطلب را ایشان مطرح میکند که هدف از گرامیداشت واقعه عاشورا و مراسمهای سوگواریای که معمولاً خیلیخوب هم در جوامع ما برگزار میشود، صرف گریستن و اینکه ما مجالسی را برپا بکنیم، نیست. اگر فقط صرف اشکریختن باشد که امام اصلاً نیازی ندارد که ایننوع گرامیداشت و پاسداشت برای این واقعه گرفته شود. اگر انسان نتواند اخلاق خود را تغییر دهد و در جامعه نسبت به دیگران، نسبت به تعهداتش و تعاملاتش، وفادارانه، عادلانه و آزادانه برخورد کند، اساساً گرامیداشت واقعه عاشورا از او دردی را دوا نمیکند.
اگر هدف، عزاداری برای عزاداری و گریه برای گریه باشد، ایشان میگوید به چنینچیزی اعتقاد ندارم. یکجایی تصریح میکنند که به «شهید گریه» اعتقادی ندارم. برای اینکه اینموضوع را من توضیح بدهم باید بگویمکه ایشان درباب آسیب و نقدهایی که ممکن است مطرح شود، این نکته را یادآوری میکنند که آنخطریکه ممکن است عاشورا را تهدید کند، این است که واقعه عاشورا و نهضت امام حسین (ع) صرفاً یک یادبود تلقی شود، یا به عنوان یک واقعه تاریخی در سیرهنویسی و تاریخ از آن یاد شود و مورد استفاده قرار گیرد. بعد ایشان دو،سه جا در گفتارهایشان، دشمنان امام را سهگروه میکند. میفرمایند که دشمنان امام حسین (ع) سهگروه بودند و هستند.
گروه اول کسانی بودند که امام و یارانش را به شهادت رساندند و آن واقعه عظیم را پدید آوردند. جالب است که ایشان میگوید اینگروه در بین دشمنان امام، کمخطرترین افراد هستند چون محدود به یک عصر و زمانی بودند و اگر امام به شهادت هم نمیرسید، بالاخره در یکزمانی امام از دنیا میرفت منتها این گروه باتوجه به اهداف و منافع دنیوی که داشتند، امام را که فرزند پیامبر بود و یاران باوفای ایشان را به شهادت رساندند. اینها یکگروه بودند که جسم امام را از میان ما برداشتند. گروه دوم کسانی بودند که کوشیدند آثار امام و این واقعه را از میان ببرند. به تعبیر ایشان عزاداری برای آن حضرت را منع کردند و از آن جلوگیری میکردند که در طول تاریخ هم بوده است یا اینکه ممانعت میکردند از اینکه کسانی برای زیارت قبر ایشان بروند و حتی نشانههای فیزیکی قبر ایشان را از بین ببرند مثلاً چندینبار در تاریخ آمده است که حکومتهایی مزار امام را شخم زدهاند. اینها هم میخواستند این آثار را از میان ببرند. ایشان میفرمایند خطر اینگروه بیشتر از گروه اول است. ولی در میان دشمنان امام، یکگروه سوم هم هستند که اینها کوشیدند و میکوشند که اهداف امام حسین (ع) و ابعاد انقلاب او را تحریف کنند و به تعبیر ایشان، آنرا ابزار کسب منافع و درآمد خودشان و مورد سوءاستفاده قرار بدهند و برای منافع شخصیشان از آن استفاده کنند و تلاشکنند که اینواقعه را در حد همین عزاداریها و سالگردها نگهدارند و طبیعتاً آن هدف امام حسین (ع) را به فراموشی بسپارند. بنابراین این میشود همینکه ما هرساله یک یادبودی در ایام محرم بگیریم و اینواقعه را صرفاً در مراسمهای خودمان فقط گرامی بداریم، اشک بریزیم و سینه بزنیم. امام موسی صدر میگوید خطر اینگروه سوم در میان دشمنان امام خیلی زیاد میشود.
من در اوایل عرایضم پیرامون تحلیل امام موسی صدر عرض کردم که امام اهدافی داشت. بنابراین این هدف امام است که اهمیت دارد درحالیکه گروههایی تلاش میکنند و اصرار میکنند که این اهداف امام در جامعه فراموش شود. خطر اینگروه از نظر امام موسی صدر از گروههای دیگر بیشتر است. من عین عبارت ایشان را میخوانم که میفرماید: «اگر ما گريه کنيم، ولی در عين حال برای تضعيف اهداف امام حسين تلاش کنيم؛ اگر گريه کنيم، ولی در صف باطل باشيم؛ اگر گريه کنيم، ولی گواهی دروغ دهيم؛ اگر گريه کنيم، ولی به دشمنان کمک کنيم و به اختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن زنيم؛ اگر گريه کنيم، ولی گناهمان بيشتر شود، در اين صورت ما گريه میکنيم، ولی در عين حال حسين را نيز میکشيم، زيرا تلاش میکنيم هدف حسين را از بين ببريم که گرانبهاتر از خود اوست.»
بنابراین معیار چیست؟ معیار، حرکت بر مبنای حقیقت، عادلانه رفتار کردن و نسبتبه پیمانهایی که در جامعه داریم، وفادارانه رفتار کردن است. اینها اهداف امام است. بنابراین عدهای ممکن است روزانه امام را به شهادت برسانند، یعنی برخلاف اهداف امام حرکت کنند چون هر روز به دیگران ستم میکنند؛ هر روز حقوق دیگران را زیر پا میگذارند، محرومیتهای جامعه را بیشتر و بیشتر کنند. با توجه بهاینکه امام موسی صدر معتقد است که معنای حرکت امام حسین (ع) این است که حقوق انسان پایمال نشود، بنابراین هرکسیکه حقوق انسان را پایمال کند و فرصت زندگی را از انسان بگیرد، به تعبیر امام موسی صدر ستمگر است. بنابراین عدهای ممکن است در پای عزاداری برای امام حسین (ع) هم بنشینند، ولی درعین حال در حال ستم به دیگران هستند. این مسئله باید تغییر کند. تعبیری که امام موسی صدر دارند این استکه این واقعه باید بتواند این تغییرات را دقیقاً در درون انسان بهوجود بیاورد.
- از پاسخ شما متشکرم. پرسش بعدی در راستای اهداف پایگاه خبریتحلیلی خیر ایران این است که آیا میشود وجوه نیکوکارانهای را در واقعه عاشورا ببینیم و مصداقهای نیکوکارانهای را در گفتار و کردار امام (ع) و یاران ایشان پیدا کنیم؟
در پاسخ دو پرسش پیشین که عرایضی را عرض کردم، میتوان این را دید که اگر نگاهمان نسبت به همدیگر مهربانانه باشد و از روی محبت و انس و مهرورزی باشد، اینها همه مصادیق نیکوکارانهرفتارکردن است. امام هم به نظرم این معیار ستم و ستمگری و پایمالشدن حقوق دیگران را که مطرح میکند به نظرم به یکمعنا همین را میگوید و ما میتوانیم همین را از فضای مباحث امام موسی صدر استنباط بکنیم. اینکه ما با چشمپوشی از عادات ناپسندمان، به تعبیر امام موسی صدر، با کار و تلاشمان، با مخالفت با جریانهایی که آنها مخّل این موارد هستند، به اینمعنا است که ما در تعاملات اجتماعیمان با دیگران، نیکوکارانه رفتار بکنیم. بنابراین وجوه و ابعاد نیکوکارانهرفتارکردن به تعبیر امام موسی صدر در نهضت عاشورا خیلی زیاد است و تمام پیام آن در همین بخش معنا پیدا میکند. قبلاً درباره اهمیت وفای به عهد و بخشش عرض کردم که امر نیکویی است و کار نیکوکارانهای است. برخی مواقع ممکن است نگاهمان به نیکوکاری معطوف به ابعاد مادی باشد که به دیگران مساعدتهای مالی داشته باشیم، مواسات انجام بگیرد ولی بخشی از اینها رفتارهای اجتماعی و تعاملات متفاوت و انسانمحور اجتماعی است که میتواند در جامعه اتفاق بیفتد.
همین وفای به عهد و نقش آن در عاشورا را شما میتوانید ببینید که یاران حضرت تا آخرین لحظه، آخرین نفس و آخرین قطره خونشان در کنار امام ایستادگی کردند. یا موضوع صداقت که ما در واقعه عاشورا آن را به تمام و کمال میبینیم. از ابتدا که آغاز این واقعه را روایت میکنند، ما متوجه میشویم که بحث صداقت در گفتار و رفتار امام به شدّت حضور دارد و اینها به نظرم ابعادی است که میتوانیم آنها را در معنای وسیع نیکوکاری در یکجا قرار بدهیم. یک مسئله دیگری هم هست که امام موسی صدر بر روی آن اتفاقاً برای جامعه لبنان خیلی تأکید میکند و آن تقارن میان عاشورا و میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) است. ایشان در پیامی که صادر میکنند این تقارن را مبارک میدانند و بر اهداف و پیام عاشورا که در ارتباط مستقیم با کارهای نیکوکارانه هست، تأکید میکنند. در اینجا مثلاً حرکت بهسمت صلح و پیشرفت، همبستگی اجتماعی و توجه به فداکاری مطرح میکنند؛ اهمیت آزادی و نقش آن در جامعه و زندگی انسان، اهمیت عدالت و ساختن میهن در پرتو آن و همزیستی با انسانهایی که با شما در اعتقادات و باورهای مذهبی متفاوت هستند را یادآور میشوند.
امام موسی صدر در ضمن تحلیل واقعه عاشورا، اینموارد را هم ذکر میکند و چگونگی تغییر عادات ناپسند در جامعه را مدنظر قرار میدهد. طبیعتاً اگر ما یکی از ابعاد عادات ناپسند جامعه را مدنظر قرار دهیم، همین است که نسبت به دیگری از القاب و عبارات ناپسندی استفاده کنیم که این باید تغییر کند. خود این همزیستی در اینجا خیلی اهمیت دارد که نشاندهنده وضع مهرورزانه در یک جامعه است. اگر ما مهرورزی را هم یکی از ابعاد نیکوکارانه قلمداد کنیم، واقعه عاشورا سرشار از محبت، همبستگی، آزادگی و آزادمنشی است. امّهات مواردی که در اندیشه امام موسی صدر درباره این موضوع آمده، همین است که خدمت شما عرض کردم چون بهنظرم امام موسی صدر وقتی واقعه عاشورا را تعریف میکند، یکنوع نگاه جامعی به اینواقعه دارد و هم اصل آن را مورد توجه قرار میدهد، هم جزئیات پیرامون آن را و هم پیامهایی که در راستای اهداف واقعه برای امروز ما دارد، مدنظر ایشان است و آنها را برجسته میکند تا انسان بتواند در خودش از این اهداف بهره ببرد و با کسانیکه مسیر حق را طی میکنند یا در مسیر حق حرکت میکنند، همراه شود و جامعه خود را متحول کند و به تعالی بیشتری برساند.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید