چگونه خیریههای کوچک میتوانند در شرایط امروز، قویتر و پایدارتر بمانند؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، طبق نتایج پژوهش «شلی هاتاوی»، رئیس مشارکتها و پروژههای استراتژیک سازمان مردمنهاد «کلاریون فیوچرز»، که در سایت «چریتی تایمز» (charity times) منتشر شده است، رویکرد رابطهمحور به خیریههای کوچک کمک میکند تا پایههای خود را تقویت کرده و آینده خود را تضمین کنند. این پژوهش با نگاهی بر وضعیت خیریههای انگلیس به این نتیجه رسیده است که نیمی از خیریههای کوچک در این کشور، از خطر تعطیلی در یک سال آینده نگرانند و برخی تنها تا چند ماه دیگر توان ادامه فعالیت دارند. این وضعیت یادآور این واقعیت است که بودجه بهتنهایی پاسخ کافی برای بقای نهادهای اجتماعی نیست و آنچه بیش از پول اهمیت دارد و برای همه خیریههای سراسر جهان نیز، قابل تسری است، توانایی سازمانها برای یادگیری، سازگاری و بازسازی خود در شرایط دشوار است، همان چیزی که از آن با عنوان «تابآوری سازمانی» یاد میشود.
بر همین اساس، گروهی از نهادهای اجتماعی در انگلیس، بر پایهی تجربهی مستقیم سازمانهای داوطلبی، مدلی تازه طراحی کردند تا به جای تکرار چرخهی پروژههای کوتاهمدت، بر «انتقال دانش، مهارت و تقویت ظرفیت و پایداری درازمدت سازمانهای محلی» تمرکز شود:
از تأمین مالی تا توانمندسازی: رابطه انسانی؛ نقطه آغاز تغییر
در این رویکرد نو، کمک مالی تنها بخشی از مسیر است. پیش از آن، نهادها از مشاوره و آموزش اختصاصی در زمینههایی، چون برنامهریزی استراتژیک، مدیریت منابع، جذب داوطلب، ارتباطات مؤثر و حکمرانی هیئتمدیره بهرهمند میشوند. سپس، در صورت نیاز، میتوانند برای دریافت بودجهای محدود جهت پوشش هزینههای پایه اقدام کنند. هدف این است که منابع و کمکهای مالی در خدمت یادگیری و تغییر پایدار، نه صرفاً برای عبور موقت از بحران، بهکار گرفته شود. در این برنامه، اصل بر «رابطه انسانی، درک متقابل و گفتوگو» است. مشاوران با مدیران نهادها در فضای گفتوگویی و حمایتی کار میکنند؛ فضایی که در آن نگرانیها شنیده میشود و راهحلها بهصورت مشترک طراحی میگردد.
این همراهی میتواند شامل آموزشهای مدیریتی، طراحی نظام ارتباط با ذینفعان، یا حتی بازنگری در ساختار داوطلبی باشد. در نتیجه، سازمانها نهتنها از بحران عبور میکنند، بلکه با درک عمیقتری از هویت و مأموریت خود، آمادهی رشد در آینده میشوند. از زمان آغاز این مدل، بیش از ۱۴۰ نهاد محلی از آن بهرهمند شدهاند. ارزیابیها نشان میدهد که تقریباً تمام شرکتکنندگان توانستهاند ابزارهای عملی برای حل چالشهای خود بیاموزند و اعتمادبهنفس مدیریتی بیشتری پیدا کنند. در مواردی نیز سازمانها توانستهاند با اتکا به مهارتهای جدید خود، حمایتهای مالی قابل توجهی از منابع دیگر جذب کنند.
نمونهای از اثرگذاری واقعی: آیندهای بر پایه همافزایی و یادگیری
یکی از نهادهای شرکتکننده در این طرح، مجموعهای آموزشی بود که برای نوجوانان دورههای برنامهنویسی، علوم و نویسندگی خلاق برگزار میکند. این مجموعه که با چالش رشد و تأمین مالی روبهرو بود، با بهرهگیری از مشاورههای مدیریتی و راهنمایی در زمینه جذب منابع مالی توانست مسیر توسعه خود را بازطراحی کرده و پلتفرم آموزشی جدیدی راهاندازی نماید، اقدامی که پایداری مالی و اجتماعی آن را تضمین میکند.
تجربهی این طرح نشان میدهد که توانمندسازی واقعی زمانی رخ میدهد که همراه با اعتماد، گفتوگو و یادگیری مداوم باشد. کمک مالی مهم است، اما رشد درونی و تابآوری سازمانی است که نهادهای مردمی را ماندگار میسازد. اکنون قرار است این الگو در مناطق بیشتری اجرا شود و صدها نهاد داوطلبی از آن بهره ببرند. طراحان آن امیدوارند این مدل به الگویی الهامبخش برای همکاری میان بخش اجتماعی، دولتی و خصوصی تبدیل شود زیرا نهادهای داوطلبی و مردمی، ستونهای همبستگی در جامعه هستند و حمایت از آنها تنها یاری به یک سازمان نیست؛ سرمایهگذاری بر پایداری انسانیت در روزگار بحرانهاست.
منبع: