کد خبر:۴۱۹۵

«او و آن‌ها»؛ داستان هم‌زیستی سالم دانش‌آموزان دارای معلولیت و بی‌معلولیت در کنار هم

در داستان «او و آن‌ها» نویسنده با نگاهی شاعرانه و انسان‌دوستانه به مخاطب می‌آموزد که همدلی از شناخت آغاز می‌شود. این اثر بازنمایی تجربه زیستن با وجود تفاوت‌هاست. نویسنده نشان‌مان می‌دهد چگونه جامعه، حتی در محیط کودکانه مدرسه، افراد را به دو گروه تقسیم می‌کند: «ما» و «آن‌ها»، اما درست هنگامی‌که از نگاه کردن از دور دست می‌کشیم و گفت‌وگو می‌کنیم، فرآیند همدلی فعال آغاز می‌شود؛ همان نقطه‌ای که مرز‌ها فرو می‌ریزند و تفاوت به پلی برای ارتباط بدل می‌شود. از سویی دیگر، نادیا؛ کودک معلول نمی‌خواهد ترحم ببیند؛ پس خودش را با محیط سازگار می‌کند.
«او و آن‌ها»؛ داستان هم‌زیستی سالم دانش‌آموزان دارای معلولیت و بی‌معلولیت در کنار هم

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، داستان تصویری «او و آن‌ها» به قلم نهله غندور، روایتی تأثیرگذار است که در آن دنیای درون و بیرون یک دانش‌آموز با نیازهای ویژه بازنمایی شده است. روایت اثر از دو منظر شکل گرفته است؛ یکی نگرش دانش‌آموزان دیگر به کودکان دارای معلولیت و دیگری اهمیت عزت‌نفس و حس برابری‌خواهی این کودکان در محیط مدرسه و جامعه. به‌مناسبت سیزدهم آبان؛ روز دانش‌آموز مطالعه‌ این داستان فرصتی برای تمرین همدلی و پذیرش تفاوت‌ها در کودکان است. خواندن این کتاب برای دانش‌آموزان هفت تا نه سال توصیه می‌شود.

 

«او و آن‌ها»؛ روایتی برای درک و پذیرش دانش‌آموزان توان‌یاب

 

کتاب «او و آن‌ها»؛ تمرینی برای دیدنِ دیگری

 کتاب «او و آن‌ها» به قلم نهله غندور با تصویرگری جِنا طرابلسی و ترجمه‌ بهزاد باپیروند، از سوی نشر چشمه منتشر شده است. غندور متولد ۱۹۵۷ در بیروت و اصالتاً فلسطینی لبنانی‌ست. او مدیریت مهدکودک بنیاد فرهنگی غسّان کنفانی را در اردوگاه پناهندگان فلسطینی بر عهده دارد و به‌عنوان نویسنده‌ای متعهد، آثار خود را بر پایه‌ مشاهده و پژوهش در حوزه‌ کودکان و پناهندگان می‌آفریند. این نویسنده، نخستین کتاب خود را در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد و از همان زمان مقالات انتقادی بسیاری درباره‌ شرایط اقتصادی و اجتماعی پناهندگان فلسطینی در لبنان و افراد دارای نیازهای ویژه نوشته است.

 غندور در سال ۲۰۱۰ نخستین کتاب کودک خود را با عنوان «هی، هُمّ، هُنّ» که به‌فارسی «او و آن‌ها» ترجمه شده، منتشر کرد؛ اثری که به پاس نگاه انسانی و تربیتی‌اش، جایزه‌ آنا لیند (Anna Lindh) را در بخش ادبیات کودکان جهان عرب دریافت نمود. او در همان سال رمان «ملاقات» را منتشر کرد و از سال ۲۰۱۶ تاکنون چهار اثر دیگر نوشته که «المارد» (یا جن)، «إختفى صديقي» (دوست من ناپدید شد) و دو رمان با عنوان‌های «غيمة قطن» (ابر پنبه‌ای) و «سكون» (سکوت) از آن جمله‌اند. داستان «او و آن‌ها» بازتاب دغدغه‌ همیشگی غندور است. او می‌خواهد صدای کسانی باشد که معمولاً دیده نمی‌شوند؛ به همین سبب، با نگرشی اجتماعی به‌سراغ ادبیات کودک می‌رود. درون‌مایه‌ آثار این نویسنده عمدتاً بر تنوع، هم‌زیستی و گسترش افق دید نسل‌های آینده استوار است.

 

«او و آن‌ها»؛ تمرینی برای زیباتردیدن

 روایت «او و آن‌ها» در دو بخش شکل می‌گیرد؛ بخش نخست از نگاه «آن‌ها» و بخش دوم از نگاه «او»، دختری با نیازهای ویژه به نام نادیا روایت می‌شود. درحقیقت، نویسنده که خود در کودکی به فلج اطفال مبتلا بوده، تجربه‌ زیسته‌اش را با آفرینش شخصیت نادیا بازتاب داده است. داستان با جمله‌ی تأمل‌برانگیز «چشمم کلمه را نمی‌شنود» آغاز می‌شود. نادیا به مدرسه می‌رود و راوی؛ یکی از هم‌کلاسی‌های او، راه رفتن او، تفاوتش با دیگران، زمین خوردنش و خنده و گریه‌اش را زیرنظرمی‌گیرد. روزی نادیا متوجه نگاه او می‌شود، میان‌شان سلامی ردوبدل می‌شود و گفت‌وگویی ساده شکل می‌گیرد. 

 

«او و آن‌ها»؛ روایتی برای درک و پذیرش دانش‌آموزان توان‌یاب

 

 نادیا می‌گوید: «چه دکمه‌های قشنگی داری» و از همان لحظه، گفت‌وگو دیوار فاصله را فرو می‌ریزد. راوی می‌گوید: «از آن روز به بعد، دیگر به نادیا نگاه نمی‌کردم؛ وقتی با او حرف می‌زدم، از نزدیک نگاهش می‌کردم.»

 در بخش دوم، نادیا در صف دراز مدرسه حیران است و نمی‌داند کجا باید بایستد؛ آغاز صف، پایان یا میانه؟ هرکجا بایستد، به‌خاطر مشکل پایش دیرتر به کلاس می‌رسد. او احساس می‌کند در جمع هم‌کلاسی‌هایش جایی ندارد. سرانجام برای آن‌که دیگران به خاطرش معطل نشوند، تصمیم می‌گیرد چند دقیقه‌ای زودتر به مدرسه بیاید تا هم‌زمان با دیگران به کلاس وارد شود.

 

کودک دارای معلولیت و هراس از طردشدگی

 این اثر بازنمایی تجربه‌ زیستن با وجود تفاوت‌هاست. نادیا نماد کودکی است که میان میل به تعلق و هراس از طردشدگی در نوسان است. غندور نشان می‌دهد چگونه جامعه، حتی در محیط کودکانه‌ مدرسه، افراد را به دو گروه تقسیم می‌کند: «ما» و «آن‌ها»، اما درست هنگامی‌که راوی از نگاه کردن از دور دست می‌کشد و به حالت گفت‌وگویی نزدیک می‌شود، فرآیند همدلی فعال آغاز می‌گردد؛ همان نقطه‌ای که مرزها فرو می‌ریزند و تفاوت به پلی برای ارتباط بدل می‌شود.

 نادیا در بخش دوم روایت به نوعی پذیرش درونی و عاملیت فردی می‌رسد. او نمی‌خواهد ترحم ببیند، بلکه سعی دارد در فعالیت‌های جمعی سهیم باشد. بنابراین، تصمیمش برای زود آمدن به مدرسه، بیانگر بازسازی هویت و عزت‌نفس اوست. به این شکل، نادیا نه با انکار تفاوت‌ها، بلکه از طریق سازگاری خلاق تلاش می‌کند با دانش‌آموزان دیگر برابر باشد.

 

«او و آن‌ها»؛ روایتی برای درک و پذیرش دانش‌آموزان توان‌یاب

 

 از منظر اجتماعی نیز در داستان «او و آن‌ها» تعامل با این کودکان همچنان با ترس و تردید همراه است؛ به همین‌ سبب، نویسنده با نگاهی شاعرانه و انسان‌دوستانه به مخاطب می‌آموزد که همدلی از شناخت آغاز می‌شود و شناخت، تنها زمانی ممکن است که جرئت کنیم از مرحله‌ دیدنِ دیگری به درک و همزیستی با او برسیم. در مجموع، «او و آن‌ها» به کودکان یادآوری می‌کند که همه‌ ما تفاوت‌هایی داریم که احترام به آن‌ها فضایی دوستانه و برابر میانمان ایجاد می‌کند.

 یادداشت از نیلوفر بختیاری

 


ارسال دیدگاه
captcha