تأکید سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت سلامت روان در فوریتهای بشردوستانه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، بنا بر تعریف سازمان جهانی بهداشت، سلامت روان یک حالت بهزیستن است که در آن فرد، توانمندیهای خود را تحقق میبخشد، میتواند با فشارهای عادی زندگی کنار بیاید، به صورت مولد و بارور کار کند و قادر است به جامعه خود کمک کند. سلامت روان صرفاً به معنای عدم وجود اختلالات روانی مانند افسردگی یا اضطراب نیست.
این یک حالت مثبت از بهزیستی است و بر توانایی فرد برای عملکرد مؤثر در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی تمرکز دارد. سلامت روان یک حالت ایستا نیست، بلکه یک فرآیند پویا است که تحت تأثیر فشارهای زندگی قرار میگیرد، اما فرد سالم میتواند با این فشارها کنار بیاید. سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان را به عنوان یک جزء اساسی و جداییناپذیر از سلامت عمومی میداند و بر این نکته تأکید میکند که «هیچ سلامتی بدون سلامت روان وجود ندارد». این تعریف چارچوبی جهانی برای درک جامع از سلامت روان فراهم میکند و مبنای بسیاری از برنامهریزیها و اقدامات در سطح بینالمللی، از جمله پاسخ به بحرانهای بشردوستانه، است.
موضوع امسال روز جهانی سلامت روان: اهمیت سلامت روان در فوریتهای بشردوستانه
امسال سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت اهمیت سلامت روان در فوریتهای بشردوستانه تاکید دارد که یادآور این مهم است که بدون سلامت روان، ادامه زندگی بسیار سخت و طاقتفرسا میشود و سلامتی برای فرد آسیبدیده وجود ندارد. نیاز فوری به حمایت از سلامت روان و نیازهای روانی-اجتماعی افراد آسیبدیده از بحرانهای بشردوستانه تمرکز بیشتر دولت، کارکنان بخش بهداشت و درمان، بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد را میطلبد. بحرانهایی مانند بلایای طبیعی، درگیریها و فوریتهای بهداشت عمومی باعث پریشانی عاطفی میشوند و از هر پنج نفر، یک نفر دچار یک بیماری سلامت روان میشود. حمایت از سلامت روان افراد در چنین بحرانهایی نه تنها مهم است، بلکه جان انسانها را نجات میدهد، به افراد قدرت مقابله، فضای التیام و بازیابی و بازسازی نه تنها به عنوان افراد، بلکه به عنوان جوامع را میدهد. به همین دلیل ضروری است که همه، از دولت، ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی، کارکنان مدرسه و گروههای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد، گرد هم آیند تا برای حفاظت از آسیبپذیرترین افراد درگیر در بحرانها، تلاشی مضاعف کنند.
فوریتهای بشردوستانه باعث رنج گسترده میشوند و بر سلامت روان و رفاه روانی-اجتماعی افراد تأثیر میگذارند. جمعیتهای آسیبدیده طیف وسیعی از عوامل استرسزا را تجربه میکنند که میتوانند عواقب فوری و بلندمدت داشته باشند. این موارد شامل قرار گرفتن در معرض خشونت، جدایی یا از دست دادن عزیزان، شرایط نامناسب زندگی، فقر، ناامنی غذایی، از دست دادن معیشت و وسایل بقا، آسیبها و بیماریهای جسمی و عدم دسترسی به خدماتی مانند مراقبتهای بهداشتی، آموزش و مراقبتهای اجتماعی است. فوریتها همچنین میتوانند حمایتهای محافظتی مانند شبکههای خانوادگی و اجتماعی را از بین ببرند و منجر به تغییرات ناگهانی در نقشها و روابط اجتماعی شوند. بسیاری از افراد آسیبدیده از مواقع اضطراری واکنشهای رایجی مانند مشکلات خواب، خستگی، نگرانی، عصبانیت و دردهای جسمی را تجربه میکنند.
برای اکثر افراد، این مشکلات قابل کنترل هستند و با گذشت زمان بهبود مییابند، اما برای برخی دیگر، عملکرد روزانه را مختل میکنند. در سطح جهانی، تخمین زده میشود که از هر پنج نفر (۲۲.۱٪) که در مناطق آسیبدیده از جنگ زندگی میکنند، یک نفر دچار اختلال سلامت روان است. خدمات سلامت روان و حمایت روانی-اجتماعی اغلب حتی قبل از وقوع بحران نیز کمیاب هستند و شرایط اضطراری میتواند دسترسی افراد به خدمات و آنها را مختل کند. افرادی که از قبل دچار بیماریهای روانی هستند، در معرض خطر عود یا وخامت بیماری قرار دارند، اغلب با انگ و تبعیض مواجه میشوند و نیاز به دسترسی مداوم به مراقبت و حمایت دارند. برای کودکان، شرایط نامطلوب در شرایط اضطراری میتواند رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و جسمی را مختل کند و عواقب ماندگاری برای آینده آنها داشته باشد. از اینروی، تداوم مراقبت در طول و پس از هر شرایط اضطراری در اولویت است.
اصول حفاظت از سلامت روان در مواقع اضطراری
درگیریها، بلایا و فوریتهای بهداشتی، آسیب زیادی به سلامت روان وارد میکنند. تخمین زده میشود که از هر ۵ نفر در مناطق آسیبدیده از درگیری، حدود ۱ نفر دچار یک بیماری سلامت روان است. تجربه ترس، اضطراب یا غم در چنین شرایطی، واکنشی طبیعی به وقایع بسیار استرسزاست. اصول حفاظت از سلامت روان در مواقع اضطراری بدین شرح است:
۱- سلامت روان برای بازسازی زندگی ضروری است: فراتر از غذا، آب و دارو، بازماندگان برای مقابله، بهبودی و بازسازی به سلامت روان و حمایت روانی-اجتماعی نیز نیاز دارند.
۲- پرداختن به سلامت روان افراد واکنش اضطراری آنان را در بحران را تقویت میکند: قرار دادن سلامت روان و حمایت روانی-اجتماعی به عنوان بخش اصلی واکنش اضطراری، نه تنها جان انسانها را نجات میدهد، بلکه جوامع و سیستمهای بهداشتی را برای آینده تقویت میکند.
۳- سرمایهگذاری در سلامت روان، سرمایهگذاری در بهبودی است: سرمایهگذاری در سلامت روان و حمایت روانی-اجتماعی به خانوادهها، جوامع و اقتصادها کمک میکند تا از بحرانها بهبود یابند، تابآوری بلندمدت ایجاد کنند و سیستمهای بهداشتی قویتری را شکل دهند.
۴-مراقبتهای سلامت روان، جان انسانها را نجات میدهد: بسته خدمات حداقلی سلامت روان و حمایت روانی-اجتماعی، راهحلهای اثباتشدهای را در مواقع اضطراری ارائه میدهد و مراقبت بهموقع و هماهنگ را تضمین میکند که رنج را کاهش میدهد، رفاه را تقویت میکند و پاسخهای فراگیرتری ایجاد میکند.
۵- مراقبتهای سلامت روان فراگیر منجر به جوامع قویتر میشود: حمایت فراگیر باید به کودکان، افراد مسن، افراد دارای معلولیت، پناهندگان و افراد دارای بیماریهای روانی از پیش موجود، از جمله افراد در مراکز نگهداری، برسد. پرداختن به موانعی مانند انگ، تبعیض، هزینهها و زبان ضروری است.
۶- حفاظت از سلامت روان فردی در مواقع بحران: افراد در مواقع بحران باید با حفظ ارتباط، فعالیت بدنی و پیروی از روالهای معمول، سلامت روان خود را در اولویت قرار دهند.
۷-ارتقاء سلامت روان از طریق رویکردهای مختلف: یک رویکرد لایهای - از ابزارهای خودیاری و کمکهای اولیه روانشناختی گرفته تا خدمات تخصصی سلامت روان - پشتیبانی در دسترس، کارآمد و پاسخگو را برای همه تضمین میکند.
۸- حفاظت ازسلامت روان کارکنان بشردوستانه:کارکنان بشردوستانه با استرس شدید روبهرو هستند و اغلب مستقیماً تحت تأثیر بحرانهایی قرار میگیرند که به آنها پاسخ میدهند. سازمانها باید استراحت، نظارت، حمایت همسالان و برنامههای سلامت روان در محل کار را برای حفظ یک واکنش بشردوستانه مؤثر فراهم کنند.
مروری بر برخی از اقدامات غیردولتی در سطح جهانی برای ارتقای سلامت روان
خیریهها و یا سازمانهای مردمنهاد، به دلیل برخورداری از ویژگیهایی، چون انعطافپذیری، استقلال از ساختارهای دموکراتیک و پیوند قوی با جامعه محلی، نقش مکانیزم هماهنگکننده حیاتی بین نهادهای دولتی و جامعه بحرانزده ایفا میکنند آنان در قالب نقشهای زیر میتوانند برای ارتقای سلامت روان اقدام نمایند. خیریهها و یا سازمانهای مردمنهاد، با تمرکز ویژه بر گروههای آسیبپذیر مانند کودکان، سالمندان و افراد با سابقه بیماریهای روانی، از تشدید آسیبها جلوگیری و با استفاده از زبان ساده، فعالیتهای مبتنی بر بازی و ایجاد محیطی قابل پیشبینی، به کاهش ترس و اضطراب این گروهها کمک میکنند.
- پیش از بحران، آموزش و ظرفیتسازی نیروهای محلی و کارکنان و یا راهاندازی کانالهای اطلاعرسانی برای مناطق دور از دسترس.
- حین بحران، ارائه کمکهای اولیه روانشناختی و حمایتهای عاطفی فوری، ایجاد فضاهای امن و پایدار برای کودکان و بازیابی روال عادی زندگی تا حد امکان و مدیریت اطلاعات و جلوگیری از انتشار شایعات برای کاهش اضطراب جمعی.
- پس از بحران، ادامه حمایتهای روانی برای بازسازی تابآوری فردی و اجتماعی، کمک در جذب کمکهای مالی و نظارت بر تداوم ارائه خدمات، کمک به بازگشت تدریجی به روال زندگی عادی و پیشگیری از اختلالات ماندگار روانی.
ابتکار غیردولتی بینالمللی برای ارتقای سلامت روان در مواقع بحران
«بسته خدمات سلامت روان و حمایت روانی اجتماعی برای پاسخ مؤثر به شرایط اضطراری» (MHPSS)، با ابتکار سازمان بهداشت جهانی و یک شبکه از سازمانهای غیردولتی بینالمللی به نام «IASC» تاسیس شده است. این ابتکار خدمات و پشتیبانیهای حیاتی را در طول زندگی برای کاهش رنج و بهبود سلامت روان و رفاه روانی-اجتماعی افراد، به سازمانهای غیردولتی، کادر بهداشت و درمان و یا کارکنان بشردوستانه ارائه میدهد و استانداردهای آن که در یک بسته به صورت تولکیت« Toolkit» ارائه میشوند، منجر به بهبود تواناییهای افراد برای برآورده کردن نیازهای اولیه خود برای زنده ماندن، بهبودی و بازسازی زندگیشان شده و ادغام آن با استانداردهای واکنشهای اضطراری میتواند تأثیر برنامهریزی در بخشها را افزایش داده و به نجات جان انسانها کمک کند. این تولکیت ابتکاری در درازمدت تقویت سیستمهای بهداشتی، اجتماعی و آموزشی را تسهیل مینماید. این بسته یا تولکیت، در واقع یک مجموعه راهنمای بینالمللی و استاندارد برای اطمینان از ارائه مؤثر و هماهنگ خدمات سلامت روان و پشتیبانی روانی-اجتماعی در مواقع بحرانهای انسانی (مانند جنگ، بلایای طبیعی و ...) طراحی شده است. این بسته علاوه بر تمرکز بر ارتقای سلامت روان در حوزههایی چون، بهداشت، آموزش، حفاظت (شامل حمایت از کودکان، مقابله با خشونتهای جنسیتی و مبارزه با مین)، تغذیه، مدیریت و هماهنگی اردوگاهها، اسکان و پناهگاهها، آب، بهداشت و نظافت (WASH)، امنیت غذایی و معیشت، راهکارهایی را ارائه میدهد.
سخن آخر
باید گفت سلامت روان، به عنوان جزئی جداییناپذیر از سلامت عمومی، تنها نبود بیماری نیست، بلکه توانایی فرد برای مقابله با فشارهای زندگی، کار مولد و مشارکت در جامعه است. همانطور که در روز جهانی سلامت روان بر آن تأکید شد، توجه به این مقوله در بحرانهای بشردوستانه نه تنها یک اقدام مکمل، بلکه ضرورتی نجاتبخش است. بحرانها جوامع را در هم میشکنند، اما سرمایهگذاری و برنامهریزی هماهنگ در حوزه سلامت روان و حمایتهای روانی-اجتماعی، سنگبنای بازسازی تابآوری فردی و جمعی است. در این مسیر، نقش سازمانهای مردمنهاد بهعنوان پلی بین دولت و جامعه، همراه با اقدامات ساختاریافتهای مانند بسته MHPSS، کلیدی و اجتنابناپذیر است. تنها با عزمی جمعی و درک این واقعیت که «هیچ سلامتی بدون سلامت روان وجود ندارد»، میتوان از رنج انسانها کاست و به آنان توانایی بازسازی زندگیشان را بخشید.
منابع:
Mental health in humanitarian emergencies