به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مستند «ناصر قفلی» از مجموعه مستند «انسانسازان» که با هدف فرهنگسازی در کار خیر و واکاوی زندگی خیرین مدرسهساز با همکاری آموزش و پرورش و مجمع خیرین مدرسهساز تهران ساخته شده است، ساعت 20 ششم فروردین از شبکه مستند سیما پخش شد.
دکتر ناصر قفلی؛ رییس مجمع خیرین مدرسهساز متولد ۱۳۱۵ است که بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل به آلمان میرود و تحصیلاتش را تا مقطع دکترا در کشاورزی ادامه میدهد. وی در سال ۱۳۴۳ با مدرک دکترا در رشته دامپروری و تخصص مرغداری همراه همسرش به ایران برمیگردد و بعد از مدتی با همکاری برادرش قدم در راه مدرسهسازی میگذارد.
داستان آشنایی زوج خیّر مدرسهساز
دکتر قفلی با اشاره به اینکه در آلمان با همسرم آشنا شدم، گفت: من کشاورزی و خانمم پزشکی میخواند و کم کم به هم علاقمند شدیم. پدر خانمم ۸۸ ساله بود و وقتی مرا دید، خوشش آمد و چون پسری نداشت مرا به عنوان پسر قبول کرد. مدرک مهندسی را گرفتم و پدر خانمم اصرار داشت که دکترا را نیز بگیرم. هدفش این بود که بیشتر در آلمان بمانیم به خصوص که پسر ما به دنیا آمده بود و پدربزرگ به او علاقمند بود.
وی ادامه داد: به ایران آمدیم. مادرم، همسرم را خیلی دوست داشت و میگفت: «او غریب است و باید با او مهربان باشیم.» ۶۲ سال است که با هم ازدواج کردیم و همسرم از زندگی در ایران راضی است. پدر خانمم، طبیب بود و اخلاق خوبی داشت. ایشان از بیماران محروم هزینه نمیگرفت و حتی به آنها دارو هم میداد. این اخلاق در خانم من هم نهادینه شده است.
رزماری قفلی؛ همسر ناصر قفلی با بیان اینکه در اوایل جنگ جهانی دوم در آلمان به دنیا آمدم، بیان کرد: جنگ ما مانند جنگ هشت ساله ایران نبود. ما حتی غذا نداشتیم. پدرم بسیاری از بیماران را بدون گرفتن هزینه، درمان میکرد. من در بچگی اینها را می دیدیم و وقتی بزرگ شدم بیشتر متوجه شدم و از کار پدر خوشم آمد.
وی خاطرنشان کرد: با آقای دکترقفلی آشنا شدم و میترسیدم که والدینم مخالف ازدواج من با یک ایرانی باشند به خصوص که من تک فرزند خانواده بودم. وقتی دکتر به خانهمان آمد، پدرم عاشق او شد و قبول کرد ما ازدواج کنیم. اوایل ازدواج، همسرم درآمدی نداشت و مشکلات زیاد بود به خصوص اینکه من پرحرف بودم و فارسی هم بلد نبودم.
جرقه مدرسهسازی از یک پیشنهاد زده شد
ساخت مدرسه برای همسر ناصر قفلی عادی بود زیرا از یک طرف بچهها برایش بسیار مهم بودند و از طرفی میدید در برخی مناطق بچهها یا مدرسه ندارند و یا با تعداد بسیار در مدارس دو شیفته درس میخوانند. از سوی دیگر او پدری خیّر داشت که از بچگی شاهد کمکهای او به بیماران نیازمند بود. در چنین شرایطی رزماری نهتنها مخالف مدرسهسازی همسرش نشد، بلکه با او همراه شد و در نقاط مختلف ایران مدرسه ساخت.
سال 1370 تنها دختر دکتر قفلی به خانه بخت رفته بوده و تنها پسرش نیز رخت دامادی به تن کرده بوده است، از طرفی گشایشی هم در کار مرغداری که در آن زمان 27 سال از تاسیس آن میگذشت، وجود نداشت و در چنین شرایطی دکتر قفلی تصمیم به ساخت بیمارستان میکند اما برادرش که رییس جامعه خیرین کشور بود پیشنهادی به او میکند که مسیر زندگیش تحت تاثیر قرار میگیرید.
قفلی خاطرنشان کرد: به فکر ساخت بیمارستان افتادم و موضوع را به برادرم گفتم. برادرم گفت: «در مشهد منطقهای به نام قاسمآباد است که در آنجا ساختمانسازی شده است اما مدرسه ندارند.» به آنجا رفتم از میدانی رد شدم که «میدان مادر» نام داشت، مادر برایم تداعی شد و اولین مدرسه را با نام «بیبی سلطنت قفلی» ساختم. مدرسه دوم را با نام پدرم «عبدالحسین قفلی» تاسیس کردم و همین طور تا تاسیس مدارس سوم و چهارم و پنجم در آنجا پیش رفتم.
خدمت به خلق را از واجبات میدانم
رئیس مجمع خیرین مدرسهساز آرامش و لذت زندگیش را مدیون خدمت به بچهها دانست و افزود: خدمت به خلق همان خدمت به خداست. من خدمت به خلق را از واجبات میدانم. انسان برای پرواز به دو بال معنویت و کار خیر نیاز دارد. با هیچ یک از آنها به تنهایی نمیتواند پرواز کند این دو باید با هم توأم شوند.
وی با اشاره به اینکه با کمک دوستان ۶۳ مدرسه روستایی سه، چهار کلاس ساختیم، بیان کرد: روزی میخواستیم برای افتتاحیه مدارس به بیرجند برویم. هوا سرد بود و برف میبارید، ما به سختی خود را به بیرجند رساندیم. دیدیم کل شهر برای افتتاحیه مدارس تعطیل است. در استودیوم شهر برای افتتاحیه مدارس مراسمی گرفتند. در آنجا همسرم گفت که این کار را در جاهای دیگر هم انجام دهیم و قرار شد با مشارکت هم بیشتر مدرسه بسازیم.
تاسیس اردوگاهی برای بچههای استثنایی
دکتر قفلی به افتتاح اردوگاه بچههای استثنایی در سال ۸۵ اشاره کرد و افزود: آنجا حدود ۱۴۰ هزار بچه زندگی میکنند. قسمتی از اردوگاه سمت پارک جنگلی است و بچهها میتوانند در آن تفریح کنند. طرف دیگر این اردوگاه درمانگاهی ساخته شده است که اگر برای بچهها مشکلی پیش آمد، بتوانند در اسرع وقت به پزشک مراجعه کنند.
دکتر ناصر قفلی از اینکه در 86 سالگی کار میکند و کارش موثر است، خرسند است و هر چه دارد از جمله سلامتی خود و خانواده را نعمت خدا میداند، خواستهای از خدا ندارد و معتقد است که خداوند امانتی به وی داده است که از آن امانت در راه خداد خرج میکند.
این خیّر با اشاره به داستانی در مورد پیامبر اکرم (ص) که گویای ارزش کار خیر است، خاطرنشان کرد: روزی پیامبر اکرم (ص) طبق وصیت فردی، انبار آذوقهاش را بین نیازمندان تقسیم میکرد. در آخر خرمایی بر روی زمین افتاده بود که پیامبر اکرم (ص) آن را برداشتند و گفتند: «اگر این خرما را با دست خودش میداد، ارزشش بیشتر از این بود که هفت انبار به دست پیامبر به نیازمندان برسد.» این نشان میدهد که اگر در زمان حیات خود کار خیری کنیم بسیار ارزنده است.
تلاش برای مهارتآموزی دانشآموزان با تجهیز مدارس و هنرستانها
روحیه خیرخواهی در اعضای خانواده قفلی نهادینه شده است. روزی دکتر قفلی همراه با نتیجه خود که پسری پنج، شش ساله بوده برای کاری به نزد وزیر آموزش و پرورش وقت می رود و این پسر کوچک، خود را اینگونه به وزیر معرفی میکند: «من کوچکترین خیر مدرسهساز ایران هستم».
دکتر قفلی با نگاه عمیقی که دارد تنها به مدرسهسازی بسنده نکرده است. وی مهارتآموزی را بسیار مهم میداند و برای این امر تلاش بسیاری میکند. با مسئولان آموزش و پرورش رایزنی و از مدارس و هنرستانهای ساختهشده بازدید میکند تا بتواند در جریان کم و کسریها قرار گیرد و در صورت نیاز برای افزایش مهارتآموزی دانشآموزان، کارگاههای هنرستانها را مجهز به امکانات کند تا بچهها امکانات بیشتری برای کار عملی داشته باشند.
رئیس مجمع خیرین مدرسهساز خاطرنشان کرد: با مسئولان جلسه و صحبت در رابطه با مهارتآموزی بچهها داشتم که ابتدا به صورت کارگر نیمهماهر و سپس کارگر ماهر مشغول کار شوند. هدف ما این است که همه مردم مهارتآموز باشند. مهارت فقط مختص دکتر نیست همه افراد در هر شغلی اعم از نجار، آهنگر و نانوا در هر سطح به مهارت نیاز دارند.
اثر وجودی خدا را در کارهایم حس میکنم
وی با بیان اینکه من خداباورم اما خداشناس نیستم، تصریح کرد: خدا را ناظر خود میبینم. خدامحور هستم و به خدا اعتقاد دارم. همیشه خدا هست. وقتی خدا باور هستیم، خدا را همراه خود حس میکنیم. این تظاهر نیست. من در کار خودم خدا را شاهد و ناظر میبینم و اثر وجودیاش را حس میکنم.
دکتر قفلی که ارادت خود به ائمه اطهار (ع) به ویژه امام رضا دارد در پایان سخنرانی خود در یکی از جلسات گفت: تا امام رضا (ع) را دارم. هیچ غمی ندارم. امام رضا (ع) جان مرا پناه بده. از دست حسودان نجات بده. تو که آهویی را پناه دادی. همه خیرین را هم میتوانی، پناه دهی. میخواهم کبوتر حرمت باشم تا دورت بچرخم.
خیّر مدرسهسازی در مورد ناصر قفلی اظهار داشت: دکتر قفلی زمانی رئیس مجمع خیرین استان خراسان بود که قبل از ایشان اخویشان، این مسئولیت را به عهده داشت. دکتر قفلی، خدمتگزاریهای زیادی در جامعه خیرین مدرسهساز میکند. با توجه به تجربیات زیادی که دکتر قفلی دارد، بهترین فردی که میتوانست بعد از مرحوم دکتر حافظی سکاندار این تشکیلات عظیم باشد، ایشان است.
ناصر قفلی نعمت خدا را در راه علماندوزی صرف کرد
یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش در این مستند، دکتر قفلی را رئوف، خیراندیش، متدین و نیکوکار دانست و افزود: خدا به ایشان نعمتی داده که ایشان نیز آن را در راستای مهمترین کار یعنی علماندوزی و تربیت هزینه کرده و این خیلی مهم است. ما در جامعه به اینگونه افراد نیاز داریم.
زمانی معلمان و دانش آموزان بسیاری در سوله و چادر در سرما و گرما یا در کلاسهای کوچک دو شیفته برای تدریس و یادگیری در شرایط سختی به سر می بردند اما به همت دکتر ناصر قفلی و خیرینی که به یاری او شتافتند مدارس بسیاری دایر و شرایط علمآموزی تسهیل شد. نام دکتر قفلی و همسرش که همچنان در تلاش برای مدرسهسازی و مهارتآموزی دانش آموزان هستند، ماندگار خواهد شد.
گزارش از مریم داوری
دیدگاه خود را بنویسید