به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، ایران، میزبانی یکی از بزرگترین جمعیتهای مهاجر و پناهنده شهری را دارد و حدود چهار دهه است که پذیرای میلیونها پناهنده و مهاجر افغان بوده است. بنابر آمارهای سازمان ملل متحد، 762 هزار پناهنده ثبتشده، حدود 586 هزار دارنده گذرنامه افغانستان با روادید ایران و حدود 550 هزار افغانی فاقد مدرک، از سوی دولت شناسایی شده است و در ایران بهسر میبرند. اما این آمارها بنابر اذعان سازمانهای غیردولتی و برخی از ارگانهای دولتی بسیار فراتر از دادههای رسمی است و از سکونت حدود 5 تا 7 میلیون مهاجر افغان در کشور حکایت دارد.
این حجم بالا از جمعیت مهاجر و پناهنده، مسلماً مسئولیت گستردهای را نیز برای نظارت، حمایت و کمک میطلبد. درصد قابل توجهی از این جمعیت را در ایران، افراد آسیبپذیر تشکیل میدهند. افرادی که به شدت نیازمند حمایت و حفاظت نیز هستند. سازمانها و خیریهها در ایران در کنار دولت به ارائه خدمات به این افراد میپردازند. اما منابع مالی محدود، کفاف ارائه خدمات کافی به این تعداد از بهرهمندان را نمیدهد. بنابراین و با توجه به اصل مسئولیت بینالمللی حفاظت برای پناهندگان و مهاجران، لزوم جذب کمکهای مالی بینالمللی ضروری است. اما ایران و به تبع آن موسسات غیردولتی و خیریهها درصد کمک بسیار کمتری را از جامعهجهانی، دریافت میکنند. برای روشنشدن بیشتر این مسئله، مقایسه حجم کمک آموزشی به ترکیه و ایران در ازای پناهندگان و مهاجران قابل تامل است. تنها در قسمت آموزش و برای سال 1401 دولت ایران بالغ بر 300 میلیون دلار صرف آموزش کودکان افغان کرده است و میزان کمک جهانی به ایران برای آموزش کودکان تنها 17 میلیون دلار بوده است [1]. دولت ترکیه تا سال گذشته بالغ بر دو میلیارد دلار [2] را برای خدمات به سه میلیون پناهنده سوری از اتحادیه اروپا دریافت کرده که البته کمک سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی به ترکیه بسیار فراتر از این مبلغ میباشد.
حمایت بدون تبعیض از سوی مؤسسات غیردولتی داخلی
در شرایط سخت اقتصادی و فشار تحریمهای یکجانبه، سمنها و خیریههای فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی، امداد و نجات، آموزش و توانمندسازی، هزاران مهاجر و پناهنده افغان را در سطح کشور تحت پوشش خود قرار دادهاند. آنان با تکیه بر منابع داخلی و محدود خود، در کنار حمایت مردمی، توانستهاند در جهان تبعیضآمیز امروز بدون هیچگونه منت، گروههای آسیبپذیر مهاجر و پناهنده را تحت پوشش قرار دهند. بنابر اذعان سمنهای داخلی، در حوزه کودکان کار و آسیبهای اجتماعی، درصد بالایی از بهرهمندان را اتباع خارجی تشکیل میدهند، بنابر تحلیل و شواهد نگارنده، این مسئله در شهرها و استانهای شرقی ما وسعت بیشتری به خود گرفته است و تقریباً حدود 70 درصد خدمات به اتباع اختصاص داده میشود. همچنین آمارهای اخیر آموزش و پروش حکایت از حضور نزدیک به 700 هزار دانشآموز افغان در مدارس دولتی دارند، مسلماً درصد بالایی از این تعداد دانشآموز مهاجر که عمدتاً در مناطق کمبرخوردار به سر میبرند، از خدمات خیرین مدرسهساز و یا سایر خدمات آموزشی نیز برخوردار میشوند. با توجه به این مسائل، جای بسی مباهات است که موسسات خیریه غیردولتی ما قادر بودهاند تا بدون تفکیک ملیتی و قومیتی برای ماموریتهای خود به همه مراجعانشان خدمات بدهند.
مقایسهای اجمالی:
کمکهای مالی و مادی بینالمللی برای مهاجران و پناهندگان بخشی از وظیفه و مسئولیت بین المللی است[3] که جامعه جهانی برای خود تعریف کردهاست. این حمایت مادی در سه بخش به پناهندگان و مهاجران در کشورهای میزبان، اختصاص داده میشود.
- کمک مالی مستقیم دولتها یا اتحادیهها (اتحادیه اروپا، شورای همکاری خلیج فارس و ....) به دولتهای میزبان
- کمک و حمایت مالی آژانسهای سازمان ملل متحد و شرکایش به دولتها به صورت مستقیم (کمک به دولت) یا به صورت غیر مستقیم (کمک به سمنها)
- کمک مالی و حمایت از طرف سازمانهای بینالمللی به سازمانهای غیر دولتی فعال در زمینه پناهندگان و مهاجران
در کشورهای همسایه ما یعنی پاکستان و ترکیه که از قضا و همانند ایران دارای بزرگترین جمعیتهای مهاجر و پناهنده هستند، سازمانهای غیردولتی و خیریهها به صورت مستقیم و غیر مستقیم از هر سه بخش از این کمکها در ابعاد چندین میلیون دلاری برخوردارند. زیرا پروژههای خود را یا به صورت مستقیم از دولتهای متبوعشان و از همین منابع بینالمللی دریافت میکنند و یا خود به صورت مستقیم از منابع خارجی برای دریافت کمک و حمایت استفاده میکنند. (لازم به ذکر است که دریافت کمک بینالمللی مخصوصا در زمینه فقر زدایی و ارتقا آموزش تنها مختص مهاجران و پناهندگان نیست. برای مثال سازمانهای غیر دولتی در پاکستان، سالانه از میلیونها دلار کمک خارجی برای فعالیت در زمینه های مختلف بهره میجویند.)
در ایران و به اذعان بسیاری از کارشناسان، تنها کمک خارجی که سازمانهای غیردولتی میتوانند دریافت کنند، در بخش مهاجران و پناهندگان است. اما این مبالغ نیز، آنچنان ناچیز و کم است که به سختی کفاف 20 تا 30 درصد پروژههای حمایتی موسسات غیر دولتی را میدهد. خیریههای ایرانی نیز، به طور کلی و برخلاف همتایانشان در سایر نقاط دنیا، ساز و کار و اجازه دریافت کمک بینالمللی را به صورت مستقل ندارند. در جایی که همتایان موسسات ایرانی در کشورهای همسایه با پروژها و درآمدهای میلیون دلاری به ارائه خدمات محدود به مهاجران و پناهندگان میپردازند، سازمانهای ایرانی با کمکهای بسیار محدود خارجی (در حدود چند هزار دلار یا کمتر) و با تکیه بر امکانات داخلی، دهها هزار مهاجر و پناهنده را تحت پوشش خود میدهند. برای مثال، در سال 2023 سازمانهای بینالمللی بالغ بر 82 میلیون دلار به سازمانهای غیر دولتی پاکستانی کمک کردهاند. لازم به ذکر است که دولت پاکستان برخلاف دولت ایران برای مهاجرین و غیر پناهندگان، هیچ هزینهای را صرف نمیکند.
بر اساس سایت اداره اتباع و مهاجرین، در حال حاضر تنها 8 سمن داخلی برای سال جاری، پروژه در حال اجرا با مشارکت کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و برخی سازمانهای بینالمللی را دارند. همچنین بر طبق یافتههای نگارنده، کل مبلغ دریافتی این موسسات از کمک جهانی، همانند کمکی که دولت دریافت میکند بسیار محدود و ناچیز است. (در حدود چند هزار دلار برای هر یک از این 8 موسسه). این درحالی است که در پاکستان بالغ بر 400 سازمان غیردولتی و خیریه از کمک مستقیم بینالمللی استفاده میکنند، کمکی که معمولاً برای هر پروژه حداقل 500 هزار دلار است. در ترکیه بیش از سه هزار موسسه غیر دولتی با منابع خارجی به فعالیت برای مهاجران و پناهندگان میپردازند. یافتهها نشان میدهد که بودجه پروژههای موسسات خیریه در ترکیه از سیصد یا پانصدهزار دلار شروع شده و به سه میلیون دلار بسته به وسعت جغرافیای پروژه میرسد.
سخنآخر
با توجه به خلأ آمار رسمی در کشور نمیتوان به صورت دقیق میزان منابع بینالمللی از طرف غیردولتیها را برای ارائه خدمات به مهاجران و پناهندگان افغان، اندازهگیری کرد، اما با استناد به گزارشهای غیر رسمی و مطالعه میدانی از درصد بالای بهرهمندان این موسسات، میتوان به طور قطع گزارش داد که مهاجران و پناهندگان افغان درصد بسیار بالایی از خدمات اجتماعی، آموزشی و توانمندسازی خیریهها و سمنهای ایرانی را به خود اختصاص دادهاند.
در مقابل موسسات و خیریههای داخلی نیز با اتکا به باورهای انسانی و دینی خود بدون هیچ تبعیضی به مراجعان و افراد تحت پوشش خود خدمات میدهند. ایمان به اصل نیکوکاری، نیروی محرکه خیریهها و سمنهای مردمی است که با اتکا به منابع محدود و کم داخلی، هزاران کودک، زن و مرد مهاجر و پناهنده را تحت پوشش قرار دادهاند. اما در این میان ظرفیت و ساز و کار قانونی به موسسات داخلی این اجازه را نمیدهد تا نسبت به مطالبه برای منابع مالی بینالمللی با توجه به حجم خدماتشان اقدام نمایند. این وظیفه و مسئولیت دولتهاست که اول، با میدان دادن به فعالیتهای ترویجی موسسات در سطح جهانی، به آنها در جهت جذب منابع خارجی کمک کند و دوم با دیپلماسی بتواند راه ورود کمکها را به ایران و به نفع مهاجران باز نماید.
منابع:
HAMI Educational Brochure-Afghan refugees in Iran 2023
http://www.tehranatba.ir/fa/sh-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1
http://www.tehranatba.ir/fa/sh-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1
https://www.unhcr.org/asia/news/press-releases/unhcr-provides-cash-assistance-over-1-million-afghan-refugees-pakistan-0
https://www.rescue.org/press-release/almost-500000-returning-afghans-desperate-need-food-shelter-and-employment-survive
https://www.unhcr.org/sites/default/files/2023-06/CRP-11-Note-international-protection-87-SC-English.pdf
گزارش از زهرا میرابیان
دیدگاه خود را بنویسید