به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، میزگرد «آسیبشناسی خیریهها و سمنها»، با حضور حجتالاسلاموالمسلمین دکتر سیدرضا حسینی (معاون پژوهشی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی) و دکتر مصطفی کاظمی نجفآبادی (نویسنده و پژوهشگر حوزه خیر) با همت و میزبانی پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران برگزار شد.
مجتبی اصغری؛ سردبیر پایگاه خبری که دبیری نشست را بر عهده داشت، گفتوگو را اینگونه و با طرح یک پرسش از مهمانان آغاز کرد: در عرصه فعالیتهای خیرخواهانه مشکلاتی وجود دارد که کارکردن در این عرصه را با سختی مواجه میکند؛ بیشک اگر این مشکلات برطرف شود و مدیریت بهتری اِعمال شود، میتوانیم بازدهی چندبرابری فعالیتهای خِیر را شاهد باشیم. به نظر شما مهمترین و مسائل کدامند؟
در ادامه، حجتالاسلام دکتر سیدرضا حسینی، صحبتهای خود را ناظر به این پرسش اینگونه آغاز کرد: برای مدیریت هر پدیده و موضوعی، مهمترین بحث در مرحله اول، داشتن چارچوب قانونی برای فعالیت است، اما متأسفانه در حال حاضر قانونی جامع در بخش خیریه در دست نیست. از سوی دیگر، تکلیف گرفتنِ مجوزها برای امور خیریه، مسئولیت نظارت بر مؤسسات خیریه و به طور کلی حدود اختیارات، امکانات و چارچوبی که بر فعالیتهای مؤسسات خیریه حاکم است نیز مشخص نیست.
سند و قانون جامع، پیشنیاز همۀ فعالیتهاست
وی در ادامه افزود: بر این اساس، پیش از هر فعالیتی به یک سند جامع برای بخش خیریه نیاز داریم. همانطور که در بخشهای مختلف و در موضوعات مختلف کشور سند جامع تهیه میشود که خطوط کلی فعالیتها را در آن بخش مشخص میکند، در بخش امور خیریه نیز باید همین رویه حاکم شود؛ یعنی در ابتدا باید سند جامع برای بخش خیریه داشته باشیم و براساس آن سند، قانون جامعی برای فعالیتهای بخش خیریه تدوین کنیم که در حال حاضر وجود ندارد و به دلیل فقدان این سند و قانون، مسائل و مشکلات فراوانی به وجود میآید.
حسینی گفت: نکته قابلتوجه اینکه، چهبسا یکی از پیشنیازهای ورود به تدوین این قانون و سند جامع، دانش بخش خیریه باشد که در این زمینه نیز کاستیهایی داریم. شرایط فعلی به نحوی است که در بسیاری از موضوعاتِ کماهمیتتر، اسناد و قوانین مشخصی وجود دارد، نیروهای مختلفی تربیت میشوند و افزونبراینها، پژوهشهای منظمی نیز صورت میگیرد و به یک معنا ابعاد مختلف موضوع به لحاظ نظری تبیین و روشن میشود اما متأسفانه در بخش خیریه آنچنان که شایسته است، یک دانش روزآمد، کارآمد و بومی در اختیار نداریم و در این زمینه باید بیشتر بکوشیم.
آمار شفافی از مؤسسات خیریه و فعالیتهای خیریه در دست نیست
این پژوهشگر حوزۀ خیر تصریح کرد: نکته دیگری که از الزامات مهم مدیریت بخش امور خیریه محسوب میشود، در اختیارداشتن آمار و اطلاعات شفاف و کافی از مؤسسات و فعالیتهای بخش خیریه است که در حال حاضر چنین اطلاعاتی در دست نیست و شاهد این هستیم که مؤسسات خیریه به شکل پراکنده و بدون قانون و نظارت مشخص و بدون شفافیت لازم مشغول به فعالیت هستند. در عین حال که بخش خیریه کارکردهای بسیار خوبی دارد، اما این نواقص باعث شده است که آسیبهایی در این بخش به وجود آید که این موارد را میتوان به عنوان مهمترین مشکلات تلقی کرد.
در ادامۀ این نشست، کاظمی نجفآبادی به ایراد سخن پرداخت و گفت: درباره چالشهای موجود در عرصه امور خِیر باید بگویم که این چالشها فراوان است اما پیش از اینکه به تبیین آنها بپردازم، از فرصتهایی که در حوزه خِیر و احسان وجود دارد و ما نباید از آنها غفلت کنیم سخن میگویم. از جمله اینکه، جنس فعالیت در حوزه خیر و احسان مردمی است و مؤلفه مردمیبودن موجب چالاکی شده است؛ به نحوی که در همه نظامهای خِیر و احسان در دنیا نیز این چالاکی وجود دارد. بر این اساس رخوت فعالیتهای دولتی در فعالیتهای خیریه به چشم نمیخورد و فعالیتها به صورت خودجوش انجام میشود. از سوی دیگر، مؤسسههای خیریه ابتکارات مالی خوبی دارند و بر همین اساس میتوانند با سهولت بیشتری به اهداف خود دست پیدا کنند.
آموزههای اسلامی؛ فرصتی برای توسعۀ امر خیر
وی تصریح کرد: پس از بیان این مقدمه باید اشاره کنم که یکی از فرصتها در زمینه توسعه امور خیر در ایران، بهرهبرداری از آموزههای اسلامی است. چهاینکه در آموزههای اسلامی، دستورات ویژه و توصیههای فراوانی در زمینه خیر و احسان وارد شده است. بر این اساس، وجود این آموزهها یک فرصت محسوب میشود که میتواند افکار عمومی را برای نیکوکاری آماده کند. به بیان دیگر، اسلام مردم را اینگونه پرورش داده است که به امور خیر مبادرت ورزند و برای سیاستگذاران امور خیر نیز فرصت خوبی فراهم کرده است تا راحتتر بتوانند این حوزه را مدیریت کنند.
کاظمی با اشاره به ظرفیتهای تکنولوژیک بیان کرد: یکی دیگر از فرصتها، پیشرفت در زمینه تکنولوژی است که میتواند در خدمت امور خیر قرار بگیرد و فعالیتهای این حوزه را تسهیل کند. برای نمونه از ابزار تکنولوژیک میتوان برای تسهیل ارتباط نیازمندان با ثروتمندان بهرهبرداری کرد. البته استفاده از این ظرفیتها در حال حاضر وجود دارد و روزبهروز استفاده از آنها بیشتر میشود. از طرفی وجود حاکمیت اسلامی در کشور ما ظرفیت بزرگی ایجاد کرده است که میتواند به نیکوکاری رونق بیشتری بدهد.
اساسیترین چالش در حوزۀ خیر فقدان قانون و سند جامع است
این پژوهشگر حوزۀ خیر در ادامه از چالشها سخن به میان آورد و گفت: با همۀ این فرصتهایی که وجود دارد، چالشهایی هم به چشم میخورد که به برخی از آنها اشاره میکنم. آقای دکترحسینی در صحبتهای خودشان به بحث فقدان قانون و سند جامع در زمینه امور خِیر اشاره کردند که یکی از چالشهای اساسی این حوزه محسوب میشود. این موضوع یعنی تدوین یک قانون و سند جامع برای امور خیر دغدغه اصلی تمام صاحبنظران این حوزه است. منظور من از تمام صاحبنظران، همۀ کنشگران خیر و احسان، اعم از خیرین، مؤسسات خیریه، نیازمندان و سیاستگذاران است. بر این اساس، قانون و سندی که تدوین میشود باید بتواند همه بازیگران این حوزه را مدیریت کند اما متأسفانه این قانون وجود ندارد. از طرفی اجرای قوانینی که به صورت پراکنده نوشته شده نیز با بنبست مواجه شده است. از این رو ما در زمینۀ تدوین یک سند و قانون جامع برای امور خیر و احسان یا به بیان دیگر در زمینه قانونگذاری در ابتدای راه قرار داریم.
وی اظهار داشت: چالش دیگری که در حوزه خِیر و احسان وجود دارد این است که مؤسسات خیریه و جمعیت خیرین به صورت شبکهای و منسجم کار نمیکنند. به بیان دیگر، در حال حاضر شبکهای از مؤسسات خیریه که به صورت منسجم با یکدیگر فعالیت کنند و از عملکرد یکدیگر آگاهی داشته باشند را نداریم. بر این اساس، در این زمینه شاهد موازیکاریهای فراوانی هستیم و همین موضوع، سوءاستفادههایی را نیز به دنبال داشته است. یعنی برخی افراد متقلب از همین موضوع فقدان شبکه منسجم سوءاستفاده میکنند و بدون اینکه نیازی داشته باشند، از مؤسسات خیریه خدمات دریافت میکنند اما برخی دیگر که در زمینه نیازهای اولیه زندگیشان نیز مشکل دارند نمیتوانند خدماتی دریافت کنند. بر این اساس، چالش دوم، عدم اهتمام به فعالیت منسجم است و باید در حکمرانی و سیاستگذاری حوزه خِیر و احسان، بسترهای لازم برای شبکهسازی این نظام را ایجاد کنیم.
از نبود بانک جامع اطلاعاتی رنج میبریم
کاظمی تصریح کرد: متأسفانه بانک جامع اطلاعاتی نداریم؛ یعنی اگر پرسشهای ابتدایی از کَمیت عرضه و تقاضا در حوزه خیریه و احسان را استخراج کنید، متوجه میشوید که هیچ سیاستگذار یا متخصصی وجود ندارد که به این پرسشها پاسخ قطعی بدهد. برای نمونه در زمینه حجم چرخش مالی در این حوزه، میزان افراد نیازمند و میزان ثروتمندان، بانک اطلاعاتی جامعی وجود ندارد. از این رو باید این بانک اطلاعاتی تدوین شود که بخشی از تولید آن، همکاری دولت و مراکزی را میطلبد که اطلاعات افراد را در اختیار دارند. بنابراین با همکاری دولت و این مراکز میتوان به نتایج مطلوبی دست یافت.
این محقق و نویسنده با اشاره به برخی تلاشهای انجامشده در این زمینه بیان کرد: خدا را شاکرم که کمیته امداد مرکز «سخا» را راه انداخت و بیش از 30 سامانه را به صورت برخط ایجاد کرد تا اطلاعاتشان در سامانه سخا تجمیع شود و یک بانک اطلاعاتی به دست آید. البته در حال حاضر بسیاری از افراد همکاری نمیکنند و همین امر سبب شده است تا این بانک اطلاعاتی نیز تکمیل نشود. این چالشی است که سیاستگذار حوزه خِیر و احسان باید به فکر درمان آن باشد. در حال حاضر شفافیت مالی وجود ندارد؛ یعنی پنهانکاری بسیار زیاد است و هیچیک از مراکز خیریه حاضر به ارائه گزارشهای مالی نیستند و به ندرت مؤسسات خیریهای همانند «مَحَک» را پیدا میکنیم که اهل شفافسازی باشند و به صورت دورهای، گزارشهای مالی خود را منتشر کنند. مانند این نمونه، موارد اندکی را داریم که صورتهای مالی خود را به صورت شفاف اعلام کنند اما همه مراکز خیریه باید موظف به ارائه صورتهای مالی باشند.
کشورهای پیشرفته چگونه صورتهای مالی خیریهها را شفاف میکنند؟
کاظمی با اشاره به راهکار کشورهای توسعهیافته برای حل این مشکل بیان کرد: در کشورهای پیشرفته شرایط اینگونه است که آنها شفافیت مالی را با پیونددادن به مالیات مدیریت میکنند؛ یعنی فقط مؤسسات خیریهای که شفاف عمل میکنند از معافیت مالیاتی بهرهمند میشوند. از سوی دیگر، شرکتهایی که به اینگونه از مؤسسات کمک کنند میتوانند از معافیت مالیاتی بهرهمند شوند. بر این اساس، آنها با این ساز و کار توانستند مؤسسات خیریه را ملزم کنند تا گزارشهای مالی بدهند، در غیر اینصورت از مواهب و کمکهای مردمی به صورت خودکار محروم میشوند. ما هم میتوانیم در ایران با ایجاد یک نظام یکپارچه حمایتی اعم از تأمین اجتماعی، مالیات و ... این چالش را برطرف کنیم.
وی در ادامه افزود: چالش دیگر اینکه، متأسفانه در نهادهای خیریه موازیکاریهای فراوانی وجود دارد؛ یعنی اگر رسالت این نهادهای خیریه را بررسی کنید متوجه میشوید که اهداف و فعالیتهای بسیاری از آنها همسو با یکدیگر است اما به صورت موازی فعالیت میکنند. اگر یک شبکه منسجم در اختیار ما قرار داشت، میتوانستیم از این ظرفیتها به نحو بهتری بهرهبرداری کنیم و خدمات بهتری هم از این مراکز ارائه میشد. البته در این زمینه اتفاقهای خوب و مبارکی افتاد، اما ادامه پیدا نکرد. برای نمونه هدف شبکه مردمی نهادهای خیریه این بود که شبکهسازی کند و مقابل این موازیکاریها بایستد، ولی بسیاری از مراکز خیریه از این همراهیها ممانعت کردند و همین موضوع باعث شده است تا معمولاً این ایدهها با بنبست مواجه شوند، اما تدبیر در این حوزه میتواند جلوی موازیکاریها را بگیرد.
کاظمی با اشاره به عدم اولویتسنجی صحیح تصریح کرد: چالش دیگری که در مراکز خیریه وجود دارد این است که بنا به دلایل مختلف، اولویتسنجی درستی از کارها انجام نمیشود. از جمله دلایلش این است که یا انگیزهای وجود ندارد یا امکانات نیست و ما میبینیم که منابع مالی پس از اینکه با زحمتهای فراوان جمعآوری میشوند، به مواردی تخصیص مییابند که اولویتهای اصلی مردم نیازمند نیست. همین موضوع موجب میشود که بخشی از منابع مالی از بین برود. برای نمونه در شهرستان بشاگرد (واقع در استان هرمزگان) یک مؤسسه خیریه به خانوادههای نیازمند یخچال و فریزر سایدبایساید اهدا کرده بود، حال آنکه مردم در آنجا از یکطرف پول برق آن یخچال را نداشتند و از طرف دیگر غذایی نداشتند که در یخچال بگذارند تا از آن محافظت شود. این یک نمونه از تخصیص منابع مالی به اولویتهای درجه چندم است، حال آنکه میتوانستند در این زمینه مدیریت بهتری داشته باشند.
عملکرد نامناسب برخی خیریهها مردم را بیاعتماد کرده است
وی در ادامه افزود: افزون بر این موارد، چالشهای دیگری نیز در این حوزه وجود دارد که عبارت از عملکرد نامناسب برخی از مراکز خیریه و سوءاستفادههایی است که برخی از آنها داشتند که در نهایت سبب میشود تا اعتماد عمومی از مراکز خیریه، بهخصوص مراکز خیریه بزرگ از بین برود و مردم ترجیح بدهند یا خودشان از راههایی که میدانند اقدام به کار خِیر کنند یا اینکه به صورت کلی از کار خِیر چشم بپوشند. برای نمونه پولشویی، یکی از سوءاستفادههایی است که تعدادی از مراکز خیریه به نام خیریه به آن مبتلا هستند و به کارهای غیرقانونی برای فرار از مالیات متوسل میشوند که نتیجه این کارها، بدنامی خدمترسانان حوزه خِیر و احسان شده است.
این محقق و نویسنده بیان کرد: یکی دیگر از چالشهای اساسی در حوزه امور خیر، ضعف نظارت بر عملکرد خیریهها است که شاید یکی از دلایلش این باشد که در حال حاضر بیش از پنج مرکز، مجوزِ فعالیت خیریه را صادر میکنند. یعنی اگر بخواهید مؤسسه خیریه تأسیس کنید میتوانید از پنج تا هفت مرکز مجوز بگیرید. اما پرسش این است که چه کسی قرار است بر عملکرد این سازمانها در صدور مجوز نظارت داشته باشد؟ بر این اساس، متولی واحدی در حوزه خیر و احسان نداریم و اگر بتوانیم در امر سیاستگذاری متولی واحدی داشته باشیم یا حداقل برای مجوزدهی به مراکز خیریه متولی پیدا کنیم بسیاری از مشکلات در زمینه امور خیریه برطرف میشود؛ چراکه تکثر سازمانهای مجوزدهنده باعث میشود تا سازمانهای مربوطه به صورت سلیقهای عمل کنند و اگر این تکثر از بین برود، میتوان شاهد حل پارهای از مشکلات بود.
کاظمی در ادامه تصریح کرد: سیاستهای اشتباهی که برخی از دولتها اتخاذ میکنند نیز یکی دیگر از چالشهای موجود در حوزه امور خیر است. سن کشور ما به سالمندی نزدیک میشود و افراد با رسیدن به مرز پیری، نیازمندتر خواهند شد و در اینصورت نمیتوان با اتخاذ سیاستهای اشتباه مسائل مربوط به این حوزه را برطرف کرد. دلایل مختلفی نظیر تحریمهای اقتصادی، شرایط بینالمللی و دیگر مسائل موجب شده است که ارزش پول ملی کاهش یابد و همه این عوامل دستبهدست هم میدهند تا تقاضاکنندگان حوزه خیر و احساس روزبهروز افزایش یابند. در اینصورت متولیان امور خِیر هرچقدر که تلاش کنند، نمیتوانند پاسخگوی مشکلات باشند و نیازهای این تعداد فراوان از نیازمندان را برطرف کنند. بر این اساس، برخی از مشکلات در این زمینه ناشی از فقدان سیاستگذاری صحیح است و اگر در این زمینه مدیریت خوبی صورت بگیرد، میتوان این چالشها را برطرف کرد.
راهکارهایی برای برطرفکردن چالشها
پس از این پرسش و پاسخ، بخش نخست نشست به اتمام رسید و دبیر نشست، بخش دوم را اینگونه آغاز کرد: در بخش دوم نشست میخواهیم به راهکارها و پیشنهادات بپردازیم. جناب آقای دکتر حسینی شما به عنوان یک پژوهشگر باسابقه در عرصه خیر فکر میکنید راهکارهای برونرفت از این وضعیت چیست؟ هم راهکارهای ایدهآل خودتان را بفرمایید و هم توضیح بدهید که با توجه به شرایط موجود، چه اقداماتی را میتوان گام به گام انجام داد.
حجتالاسلام دکتر سیدرضا حسینی در پاسخ بیان کرد: نخستین گام در بخش راهکارها، درک اهمیت و جایگاه بخش خیریه در مجموعۀ بخشهای کشور است. در مکاتب اقتصادی در ابتدای امر تصور بر این بود که بخش بازار و رفتارهای معطوف به کسب منافع شخصی افراد، به تنهایی برای حل مشکلات اجتماعی و تأمین رفاه اجتماعی کافی است. بنابراین به کارهای عامالمنفعه، حضور افرادی که به نیازمندان کمک کنند و همچنین دخالت دولت برای تأمین رفاه اجتماعی احساس نیاز نمیشد.
چرا جوامع تصمیم گرفتند خیریه هم داشته باشند؟
وی تصریح کرد: این تفکر برای مدتی حاکم بود اما هنگامی که مشکلات و آسیبهای این تفکر نمایان شد، در ابتدا نیاز به دخالت دولت برای رفع مشکلات مطرح شد و عقیده بر این بود که اگر دولت مکمل بازار باشد، میتوانند در کنار هم و با کمک یکدیگر مشکلات اجتماعی را سامان بدهند و رفاه اجتماعی را فراهم آورند. اما رفتهرفته تجربههایی که افراد به دست آوردند آنها را به این نتیجه رساند که بخش بازار و دولت اعم از اینکه به تنهایی فعالیت کنند یا با یکدیگر همکاری داشته باشند، نمیتوانند مشکلات اجتماعی را حل کنند. بر همین اساس به این نتیجه رسیدند که جامعه به بخش سومی به نام بخش خیریه نیاز دارد و این بخش خیریه کاری را انجام میدهد و خلائی را پُر میکند که در غیاب آن، هیچ چیزی نمیتواند آن خلأ را پُر کند؛ لذا جامعۀ سهبخشی مطرح شد و این بخشها عبارت از: بخش خصوصی و بازار، دولت و خیریه بودند.
حسینی در ادامه به دیدگاه اسلام در این زمینه اشاره کرد و گفت: اسلام بر این مطلب تأکید دارد که خیریه یک بخش مهم در اقتصاد محسوب میشود و برای سلامت و رفاه اجتماعی لازم است اما افزون بر همه این موارد، در تفکر اسلامی بخش خیریه یک بخش زیربنایی برای کلیت جامعه محسوب میشود. یعنی جامعه، بازار و بخش دولتی سالم هنگامی محقق میشود که بخش خیریه قویای وجود داشته باشد. از این رو، مفهوم اساسی انفاق که در بخش خیریه مطرح است از دیدگاه اسلام صرفاً ناظر به یک بخش در عرض دو بخش دیگر نیست بلکه انفاق یک راهکار برای این است که همه بخشهای جامعه سالم بشوند.
انفاق، راهکار ساختن جامعه سالم است
این محقق و نویسنده بیان کرد: اگر رفتار یک فرد در بخش خصوص و بازار یا رفتار یک فرد در بخش دولتی به گونهای باشد که آسیبهای اجتماعی را به وجود آورد، در اینصورت بخش خیریه هم نمیتواند کارآمدی خود را داشته باشد. بر این اساس، اهمیت بخش خیریه فقط از این جهت نیست که یک بخش در عرض دو بخش دیگر باشد، بلکه بخشی است که وظیفۀ تربیت معنوی و اخلاقی انسان و شکوفایی حس نوعدوستی و خیرخواهی انسان برای هر نوع فعالیتی در جامعه را بر عهده دارد.
حسینی در ادامه به برخی آیات قرآن در این زمینه اشاره کرد و گفت: در قرآن کریم تأکید شده است که «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ؛ هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هرچه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان دانا است» (آل عمران/ 92) یا اینکه «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ مَثَل (صدقات) كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند همانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشهاى صد دانه باشد و خداوند براى هركس كه بخواهد (آن را) چندبرابر مىكند و خداوند گشايشگر داناست» (بقره/ 261) در این آیات بحث در این است که خود انسان با عمل انفاق شکوفا میشود و چنین انسانی، وقتی وارد صحنه جامعه میشود، در هر بخشی که به فعالیت میپردازد این فعالیت در جهت خیر و منافع اجتماع خواهد بود. بر این اساس، انفاق، راهکار و راهبردی برای ساختن جامعه سالم است و اگر این مسئله و اهمیت جایگاه بخش خیریه درست درک شود، میزان اهتمام مسئولان، متولیان جامعه و مردم به این بخش نیز بیشتر خواهد بود.
وی با اشاره به گام دومی که باید برداشت شود تصریح کرد: مسئله دومی که باید به آن اشاره کنم، پیچیدگی بخش خیریه است. ماهیت بخش خصوصی و دولتی تا حدود زیادی مشخص و روشن است و بر همین اساس، مدیریت این بخشها نیز با مشکلات کمتری همراه است، ولی در بخش خیریه و ساز و کار این بخش پیچیدگیهایی وجود دارد؛ چراکه اساس کار خِیر، رفتارهای داوطلبانه و انگیزههای نوعدوستانه افراد است. به بیان دیگر باید در این بخش آزادی عملی وجود داشته باشد تا کارآمدی لازم نیز تحقق یابد. اما از سوی دیگر، اگر این رفتارهای داوطلبانه و نوعدوستانه چارچوب مشخصی نداشته باشند، ممکن است گاهی اوقات این فعالیتها که قرار است مشکلات جامعه را حل کند، به ضد خودش تبدیل شود و با آسیبهایی مواجه شود که نتواند کارایی لازم را داشته باشد. اینکه در تنظیمگری این بخش چگونه عمل کنیم، چه نظامی در اینجا حاکم باشد و چگونه این بخش حکمرانی شود، مقداری پیچیدگی دارد.
حسینی اظهار داشت: باید به این نکته نیز توجه کنیم که بخش خیریه قرار است انسانهایی را در اثر ممارست با کار خِیر تربیت کند و این بخش پایگاهی برای ورود انسانهای تربیتیافته به بخش بازار و دولت باشد. حال اگر این بخش با آسیب مواجه شود، همانطور که در حال حاضر آسیبهایی وجود دارد و در نتیجه اعتماد افراد به این بخش از بین برود، آسیبها به بخشهای دیگر نیز سرایت میکند و بخشهای مختلف جامعه تحت تأثیر قرار میگیرند. بر این اساس، درک پیچیدگی این قضیه و شناخت ماهیت این امر گام دومی است که باید برداشته شود.
راهاندازی رشتههای علمی؛ راهکاری برای توسعۀ امر خِیر
وی در ادامه از برخی راهکارها سخن به میان آورد و گفت: از این موارد که بگذریم، یکی از راهکارهایی که موجب ارتقای بخش خیریه میشود، راهاندازی رشتههای علمی در مقاطع مختلف دانشگاهی است. خیریه یکی از بخشهای اساسی جامعه محسوب میشود که در غیاب آن، جامعه سلامت و کارآمدی لازم خود را نمیتواند داشته باشد. حال پرسش این است که چقدر برای این امر نیرو تربیت میکنیم و چقدر در این زمینه پژوهش صورت میگیرد؟ از این رو لازم است تا دانشگاهها در زمینۀ تعلیم و تربیت و مسائل پژوهشی بیشتر بکوشند.
حسینی بیان کرد: راهکار دیگری که وجود دارد و باید به آن بها داده شود، دعوت به خیر و ترویج و تبلیغ امر خِیر است. هنگامی که به آموزههای دینی خود نگاه میکنیم میبینیم بیشترین دعوت، دعوت به امر خِیر است و در این راستا از اهمیت انفاق، صله ارحام، صدقهدادن و کمککردن، دستگیری از یکدیگر و خیرخواهی نسبت به یکدیگر سخن رفته است. در قرآن کریم و سخنان ائمه (ع) میتوان موارد فراوانی را در این زمینه مشاهده کرد. از سوی دیگر، ائمه (ع) با رفتار خود نیز بر این مسئله تأکید میکردند. بر این اساس، فضای تبلیغاتی نظام اسلامی باید به گونهای باشد که همیشه با دعوت به امر خیر، انفاق و نیکوکاری مواجه باشیم. برای این کار به شیوههای مختلفی میتوان اقدام کرد که از جمله آنها دعوت به صورت مستقیم و غیرمستقیم و در ضمن فیلمها و سریالهایی است که ساخته میشود. در این تولیدات میتوان پیامهایی قرار داد که مخاطبان به صورت ناخودآگاه و غیرمستقیم به امر خِیر ترغیب شوند.
این محقق و نویسنده در ادامه با اشاره به یک نمونه تصریح کرد: برای نمونه میتوان به کارتون «پسر شجاع» اشاره کرد. یک کمپانی تولید سیگار سرمایهگذار تولید این کارتون بوده است و بدون اینکه داستان در زمینه تبلیغ سیگار باشد، یکی از شخصیتهای اصلی آن به صورت مداوم سیگار در دست دارد و این موضوع موجب میشود در ذهن افرادی که این کارتون را تماشا میکنند، به صورت ناخودآگاه و بیاختیار، تبلیغات سیگار نقش ببندد. بنابراین در زمینه امر خِیر هم باید همین کار را انجام دهیم؛ یعنی فیلمها و سریالهایی که درست میکنیم به نحوی باشند که به جای تبلیغ زندگیهای تجملی، لوکس و مصرفگرایانه، به تبلیغ نوعدوستی، همفکری، همگرایی، همدلی و کمک به یکدیگر بپردازند. البته اگر هم قرار باشد تبلیغات به صورت مستقیم انجام شود باید به صورت فنی و هنرمندانه باشد.
وظیفۀ برخی مؤسسات خیریه دعوت به خیر است
حسینی با اشاره به برخی آیات قرآن در این زمینه گفت: در قرآن کریم آمده است: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند» (آل عمران/ 104) معنای عبارت «وَلْتَكُنْ» این است که باید این موضوع به صورت مستمر در جامعه زنده باشد و همواره باید کسانی باشند که این کار را انجام میدهند. به نظر من باید کار بخشی از مؤسسات خیریه به جای جمعآوری کمک برای نیازمندان، دعوت به امر خِیر و فعالیت هنری در این راستا باشد. این خلأیی است که در حال حاضر وجود دارد. البته شاید کموبیش مورد توجه باشد اما در این زمینه همچنان جای کار وجود دارد.
وی در ادامه افزود: افزون بر این موارد، باید نظام ملی خیر و احسان هم تبیین، تدوین و طراحی بشود. در اینصورت آسیبهایی که از آنها سخن به میان آوردیم، در نظام ملی خِیر و احسان جمع میشود که در سیاستهای کلی تأمین اجتماعی هم پیشبینی شده است و باید طراحی شود. اگر این کار به درستی انجام شود، بسیاری از آسیبها قابل درمان هستند.
در ادامه این نشست، دکتر کاظمی نجفآبادی به ایراد سخن پرداخت و گفت: چالشهایی که از آنها سخن به میان آوردم قابل حل هستند و در این زمینه راهکارهایی وجود دارد که میشود با پیگیری آنها بخشی از چالشها را کاهش داد. در زمینه چالشها اگر بخواهم تقسیمبندیای داشته باشم باید بگویم که بخشی از چالشها به ضعف اعتقادات مردم و فقدان اطلاعات کافی آنها دربارۀ محسنات خیر و احسان بازمیگردد. این چالش و ضعف را میتوان با ترویج گفتمان قرآنی که در حوزه خیر و احسان وجود دارد برطرف کرد. به همین منظور میتوان از ظرفیت رسانهها، ساخت فیلم و سایر ابزارهایی که برای تبلیغات وجود دارد بهرهبرداری کرد تا دستکم بخشی از مشکلات موجود در حوزه خِیر و احسان را برطرف کرد.
تأثیر اندیشه وصایت بر رواج نیکوکاری در آمریکا
کاظمی با اشاره به نتایج یک تحقیق دربارۀ دلیل اهل کمک بودن مردم آمریکا گفت: تحقیقی را مطالعه میکردم که خیلی برایم جالب بود. موضوع تحقیق این بود که چرا مردم آمریکا اینقدر دَهِش و بخشش دارند؟ مردم آمریکا، افرادی متدین و متشرع به شریعت خود هستند و اندیشهای به نام وصایت را قبول دارند و بر این اساس معتقدند آنها از طرف خداوند امین هستند تا مالی که به آنها میرسد را به دست نیازمندان برسانند. این محقق به این نتیجه رسیده بود که رسوخ این اندیشه در ذهن مردم، دهش و بخشش را راحتتر میکند. ما نیز این اندیشه را در قرآن داریم؛ یعنی مالکیت اصیل را برای خدا میدانیم و اگر بتوانیم این اندیشه را در ذهن فرزندانمان و در ذهن مردم جامعه جا بیندازیم و به فرهنگسازی در این زمینه بپردازیم، بخشش برای مردم راحتتر میشود.
این محقق و نویسنده تصریح کرد: در حال حاضر ممکن است بگوییم که فلان فرد اهل بخشش نیست و حتی برخی افراد در توجیه کمکنکردن از این تعبیر استفاده میکنند که «جانم نیست که بتوانم به راحتی آن را بدهم، بلکه مال من است» این قبیل تعبیرها یعنی برای برخی مردم بخششِ جان، راحتتر از بخشش مال است و ما میتوانیم با سرمایهگذاری بیشتر در زمینۀ کرامت نفس و تقویت روحیه معادباوری و نترسیدن از فقر و فلاکت این رویکرد را اصلاح کنیم؛ چهاینکه یکی از مهمترین دلایل بخششنکردن این است که این افراد از فقیرشدن میترسند که باید این نگاه را اصلاح کرد.
وی در ادامه اظهار داشت: بخشی از ضعفها نیز ناظر به فقدان عملکرد حرفهای نهادهای خیریه است. برای نمونه نهادهای خیریهای داریم که خالصانه کار میکنند اما مشکل آنها این است که با مهارتها و آموزشهای لازم در زمینۀ نیکوکاری و مددکاری آشنا نیستند؛ یعنی بدون تخصص در حوزه تخصصی ورود میکنند.
با خلأهای علمی مواجهایم
کاظمی گفت: چند سال قبل کتابی را مطالعه میکردم که نزدیک به هزار صفحه بود. تمام بحث این کتاب دربارۀ این بود که اگر شما به عنوان مددکار اجتماعی در نهادهای خیریه کار میکنید، چگونه باید با یک ثروتمند ارتباط بگیرید و او را راضی کنید تا به مؤسسه شما کمک کند. بنابراین این مسائل به صورت علمی دنبال میشود و ما با خلأ علمی در این زمینه مواجه هستیم و به صورت علمی در این زمینهها کاری انجام ندادهایم. بنابراین، حرفهای عملکردن نهادهای خیریه در حوزه خیر و احسان میتواند بخشی از چالشها را مرتفع کند.
این پژووهشگر حوزۀ خیر با اشاره به چالشهای موجود در زمینه تجمیع و تخصیص وجوه خیر و راهکارهای برطرفکردن آن بیان کرد: در قسمتی از صحبتهایی که داشتم، بخشی از چالشها دربارۀ تجمیع وجوه مطرح شد. یعنی ما در جمعآوری وجوه خیر و احسان مشکلاتی داریم که میتوانیم با کارهایی که انجام میدهیم اعم از تبلیغات رسانهای و ... این امر را تسهیل کنیم و تجمیع وجوه را به بهتریننحو انجام دهیم تا با این کار امر خِیر و احسان را در کشور ارتقاء دهیم. برای نمونه چندی قبل در تلویزیون برنامهای کوتاه در حد چند ثانیه پخش میشد که توسط کمیته امداد ساخته شده بود که موجب شد در آن بازه زمانی، هزار میلیارد وجوهات برای کمیته امداد جمعآوری شود. این یک نمونه از تأثیرگذاری تبلیغات در حوزه خِیر و احسان است که در حال حاضر به آن توجهی نمیشود.
وی در ادامه افزود: افزون بر این، برای آسانکردن بخشش باید اقدامات مختلفی را انجام داد. برای نمونه اگر یک نفر ثروت فراوانی دارد و میخواهد به نیازمندان کمک کند، باید اپلیکیشنها و بسترهای اجتماعی مناسب و مطمئنی برای این کار وجود داشته باشد تا این فرد بتواند با خیال آسوده به مراکز معتبر خِیر و احسان کمک کند. بر این اساس، به نظر میرسد بتوان چالشهایی که در بخش تجمیع وجوه است را اینگونه برطرف کرد و باعث ارتقاء بخش خیریه شد.
کاظمی تصریح کرد: بخشی از چالشهایی که بیان کردم نیز به تخصیص وجوه خِیر بازمیگردد که در این بخش، بحث این است که باید بتوان نظارت را تقویت کرد و بسترهایی را فراهم آورد تا نظارتها با قوت بیشتری در این زمینه صورت بگیرد و تخصیص وجوه توسط نیکوکار باید به نحو صحیحی مدیریت شود. اگر خود نیکوکار بتواند مدیریت و انتخاب کند که پولش به دست چه فقیری برسد، برای او مناسبتر است. بر این اساس باید بستر اجتماعی و پلتفرمی وجود داشته باشد که خود فرد انتخاب کند که به کدام نیازمند اعم از اینکه مثلاً از خانواده سادات است یا ویژگی خاص دیگری دارد کمک کند. در اینصورت برای نیکوکار هم دلچسبتر خواهد بود و همین امر موجب میشود تا سیاستگذار بکوشد تا چنین بستری را برای نیکوکار فراهم آورد. در اینصورت تخصیص وجه نیز به صورت هدفمند و مستقیم صورت میگیرد.
این محقق و نویسنده بیان کرد: همانطور که آقای دکتر حسینی هم فرمودند، در تخصیص مستقیم یعنی بدون واسطۀ نهادهای خیریه یک خودسازی و تربیت نفس وجود دارد که شاید تخصیص باواسطه این اثرگذاری را نداشته باشد. آموزههای اسلامی نیز ما را امر میکنند تا با دستان خودمان به فقیر کمک کنیم و اگر ما بتوانیم زیرساختهایی را فراهم آوریم که افراد در عصر حاضر بتوانند با شرایط امروز خودشان به صورت مستقیم و بدون اینکه آبروی آن نیازمند برود کمکهای خود را اهدا کنند، در اینصورت تخصیص وجه به بهترین شکل انجام میشود. نیکوکار نیز باید اثربخشی کارش را ببیند.
کاظمی اظهار داشت: بر این اساس، مؤسسه خیریهای که وجهی را دریافت میکند باید گزارش مصرف این وجه را به نیکوکار بدهد و به نیکوکار بگوید پولی را که به ما دادید در فلان مسیر هزینه شد. به بیان دیگر باید به صورت مستند نحوۀ خرجکردن این پول را به نیازمند نشان دهند و مثلاً اگر مدرسهای ساختهاند یا برای دانشآموزان نیازمند لوازمالتحریر خریداری کردهاند، باید همۀ اینها به نیکوکار نشان داده شود؛ چراکه اگر نیکوکار ببیند پولی که هزینه کرده در جای خودش هزینه شده است و اثرگذار هم بوده است، برای دفعات بعدی راحتتر میتواند کمک کند و ببخشد.
شبکهسازی؛ چالشی مهم در توسعۀ امر خِیر
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به چالش شبکهسازی اشاره کرد و گفت: بخش دیگری از چالشها به شبکهسازی در حوزه خِیر و احسان و فقدان چنین شبکهای بازمیگردد. بخشی از خلأ موجود در این بخش حاکمیتی است و بخشی هم مردمی است. در بخش حاکمیتی باید سیاستگذار در حوزه خِیر و احسان را تعریف کنیم. افزون بر این باید قانونگذاری و نظارت نیز شفاف باشد و مشخص شود که قرار است با چه فرایندی نظارت اتفاق بیفتد. چنانکه پیشتر اشاره کردم، کشورهای پیشرفته با فرایند مالیات توانستند هم به نظارت بپردازند و هم شفافسازی را به نتیجه برسانند. اما نمیتوان همهچیز را در این فرایند خلاصه کرد بلکه باید از ظرفیتهای بخش مردمی هم بهره برد. بر همین اساس باید در بخش آموزش، تبلیغات، تسهیلگری و خدمترسانی تلاش کرد و به نهادسازی پرداخت.
این پژوهشگر در ادامه افزود: در حال حاضر نهاد تبلیغات یعنی مؤسسهای که به تبلیغات بپردازد نداریم. در همین راستا آیهای در قرآن داریم که میفرماید: «وَ لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ؛ و به خوراکدادن بينوا ترغيب نمىكند» (ماعون/ 3) آیه نمیگوید به مسکین طعام نمیدهند، بلکه میگوید اینها تنبیه میشوند و چوب میخورند؛ زیرا مردم را به اطعام تشویق نمیکنند. آیه: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛ و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند ...» (آل عمران/ 104) نیز دربارۀ نهاد تبلیغات است که به آن کمتوجهی شده است. بر این اساس، بخشی از ظرفیتهای خِیر و احسان باید به این حوزه هدایت شود و بخشی هم باید در حوزۀ آموزش متمرکز شود.
کاظمی با اشاره به جایگاه و وضعیت نهاد آموزش در برخی از کشورهای توسعهیافته تصریح کرد: در مطالعاتی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که در دانشگاههای برخی از کشورهای پیشرفته، از مقطع لیسانس تا دکتری به حوزه خِیر و احسان میپردازند. در اینصورت هنگامی که یک دانشگاه به امر خِیر اینگونه نگاه میکند یا اگر دانشگاهی با این رویکرد تأسیس میشود، شبکهای از دانشمندان را جمع میکند که نتیجه آن تشکیل نهاد آموزش است. ما هم باید بخشی از ظرفیتهای خودمان را در نهاد آموزش متمرکز کنیم و بخشی از ظرفیتها نیز باید در خدمترسانی متمرکز شود. در حال حاضر، همه نهادهای خیریه در بخش خدمترسانی فعالیت میکنند و بخشی که نیازمند سامانیافتن است، بخش نهاد آموزش و تسهیلگری محسوب میشود.
وی با تأکید بر نقش مهم سیاستگذار بیان کرد: در این میان، کار سیاستگذار که جهتدهی مراکز خیریه است اهمیت پیدا میکند. یعنی سیاستگذار باید به مؤسسه خیریه جهت بدهد و امکانات لازم را هم در اختیار مؤسسه بگذارد اما به شرط اینکه مؤسسه نیز در جهتی که برایش مشخص شده است فعالیت کند. پس سیاستگذار باید خدمات، امکانات و حمایتهای لازم را فراهم آورد تا بتواند شبکه جامعی که مشتمل بر چند لایه است را شکل بدهد.
کاظمی در انتهای صحبتهای خود تصریح کرد: بر این اساس، سیاستگذار، تنظیمگر، قانونگذار، تسهیلگر، خدمتگذار، مبلغ و خدمترسان لایههای این شبکه را تشکیل میدهند که در کف آن نیز لایۀ کنشگران خِیر و احسان؛ یعنی فقیر و ثروتمند قرار میگیرند. سیاستگذار باید به همۀ اینها به صورت همزمان و به میزان اهمیتی که دارند بها بدهد تا هیچ لایهای مغفول نماند. اگر این شبکه چندلایهای در حوزه خِیر و احسان شکل بگیرد بخشی از نظام ملی خِیر و احسان محقق میشود و میتوانیم در آیندهای نهچندان دور به نظام ملی خِیر و احسان که آرمان سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری است دسترسی پیدا کنیم.
دیدگاه خود را بنویسید