داوطلبانگی نیرویی قدرتمند و بخش مهمی از بافت جامعه است. در برخی از نقاط جهان، از این نیروی محرک برای شکلدهی و پیشبرد توسعه جوامع استفاده میشود؛ با این وجود، ظرفیت آن برای دستیابی به توسعۀ همه جانبه و پایدار هنوز بهطور کامل به منصه ظهور نرسیده است. از آنجایی که کشورهای مختلف با چالشهای متفاوت و عظیمی دست و پنجه نرم میکنند، پر واضح است که هیچیک از عناصر و ذینفعان جامعه به تنهایی نمیتوانند این چالشها را برطرف کنند و به نظر میرسد امروزه بیش از هر زمان دیگری، مشارکت همگانی آحاد جامعه برای حل مسائل اهمیت یافته است. در کشور ما نیز به ویژه با محدودیت امکانات دولتی و توان حاکمیت این نیاز بیش از پیش احساس میشود. این روزها نیز مشارکت همگانی تحت عنوان «مردمیسازی» در دستور کار دولت قرار گرفته است که به نوعی درخواست مشارکت داوطلبانه از مردم در تصمیمسازی و تصمیمگیری دولتی است.
با درک این مهم، با نگاه به تجربیات جهانی در خصوص داوطلبانگی در این یادداشت بررسی مختصری میکنیم که آیا میتوان با مشارکتهای داوطلبانه فوریترین چالشهای جوامع را برطرف کرد یا خیر.
از سال ۲۰۱۱ سازمان جهانی کار داوطلبانه، هر سه سال یکبار، گزارشی در خصوص وضعیت داوطلبانگی در جهان منتشر میکند تا علاوه بر آن که پایگاه دانش معتبری در خصوص کار داوطلبانه فراهم کند، نقش داوطلبانگی را در ایجاد صلح و توسعه پایدار بیان نماید.
گزارش سال ۲۰۱۱ که با عنوان «ارزشهای جهانی برای رفاه جهانی» منتشر شد نشان داد که بسیاری از مردم در سراسر جهان، داوطلبانگی را برای رسیدن به رفاه فردی و اجتماعی، بهرهمندی اجتماعی[1]، معیشت پایدار، مدیریت و پیشگیری از بلایا و بهبود خشونتهای اجتماعی مفید میدانند.
گزارش ۲۰۱۵ که «تغییر حکمرانی» نام داشت، نشان داد داوطلبانگی میتواند راهی برای اطمینان از شفافیت و پاسخگویی حاکمیتها باشد. سازمانهای مردمی با گردآوری دادههای معتبر و مطالبهگری از دولتمردان، میتوانند جلوی فساد حاکمیت را بگیرند و آنها را در قبال مردم پاسخگو کنند.
سومین گزارش از این مجموعه که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، بر «داوطلبانگی و تابآوری جامعه» تمرکز داشت و نشان داد که چگونه جوامع میتوانند برای مقابله با شوکهای اجتماعی، بهویژه در زمینههایی که امکانات دولتی محدود است با گردآوری منابع جمعی به یکدیگر بپیوندند و برای حل مسائل مشارکت کنند.
در آخرین گزارش این سازمان در سال ۲۰۲۲ ، چگونگی همکاری داوطلبان در برخی از کشورهای جهان با دولتهای آنها بررسی شده است. در این گزارش که با عنوان «ساختن جوامعی برابر و بهرهمند» منتشر شده است، بیان میشود در برخی کشورها داوطلبان نقشهای مهم و متنوعی را در تصمیمگیری، تولید خدمات مشترک و ایجاد راهکارهای نوآورانه به عهده گرفتهاند. این اقدامات به راهکارهای مناسبی برای حل مسائل اجتماعی و مشکلات دولتها منجر شده است. علاوه بر اینها با بررسی مشارکتهای «دولت-داوطلب» در این گزارش نشان داده شده است که با ایجاد مشارکت همگانی آحاد جامعه، میتوان جوامعی ایجاد کرد که گروههای اقلیت و به حاشیه راندهشده در جوامع علاوه بر آنکه به توسعه کشورشان کمک میکنند، به احساس برابری و عدالت نیز دست یابند. در این گزارش زمینه جدیدی از گفتمان داوطلبانه بیان میشود که در آن به داوطلبان صرفاً نگاه ابزاری جهت حمایت از دولت و سایر ذینفعان نگریسته نمیشوند، بلکه با ارائه بینشی جدید قدرت «بخش سوم» جامعه را به عنوان یکی از بازیگران اصلی جوامع مطرح میکند.
در ادامه راهکارهای مطرح شده در این گزارش که در کشور ما نیز در برهههای مختلف یا به کار گرفته شده یا مطرح شدهاند و باز نیز میتوان آنها را احیا کرد، به صورت مختصر اشاره میشود:
۱. تصمیمگیری و اجرای مشارکتی
داوطلبانگی میتواند فرهنگ تصمیمگیری مشارکتی را ترویج کند. داوطلبان در شکلدهی و اولویتبندی موضوعاتی که برای آنها و جوامعشان مهم است، مشارکت میکنند و با همسو کردن اولویتهای خود با اولویتهای دولتها، به نتایج مرتبط و پاسخگو به نیازهای جوامع کمک میکنند. با تمایل داوطلبان برای حکمرانی بهتر و تعهد به مشارکت، داوطلبانگی میتواند به ایجاد فرهنگ تصمیمگیری و اجرای مشارکتی منجر شود.
این همت درکشور ما نیز مسبوق به سابقه است؛ برای نمونه در سال 1398 که در برخی از نقاط کشور، سیل موجب ویرانگری زیادی شد، برخی از گروههای داوطلبانه علاوه بر امداد و نجات، به دنبال راهکارهایی برای حل پایدار این موضوع افتادند؛ اما متاسفانه به دلیل حمایتنشدن از سوی دولت این اقدام به نتیجه نرسید.[2]
۲. تعدیل روابط نابرابر
داوطلبانگی میتواند روابط نابرابر قدرت دولت-ملت را تغییر دهد. با حمایت مناسب، داوطلبان میتوانند نقشهای فعالتری را ایفا کنند و جایگاه شایسته خود را در جامعه پیدا کنند. به این ترتیب، داوطلبانگی مردم را قادر میسازد تا با رویکرد حاکمیتِ فراگیر که مشارکت مبتنی بر حقوق، نه صرفا تکلیف، را تقویت میکند، برنامه توسعه کشور را مالک شوند و به آن شکل دهند.
از جمله میتوان به سازمان مردمنهاد دیدهبان عدالت و شفافیت در کشورمان اشاره کرد که سعی در پاسخگو کردن حاکمیت را در موضوعات مربوط به فساد دولتی دارد یا کمپین مردم نهاد «نه به سربازی اجباری» که موجب تغییر شرایط سربازان موظف گردید.
۳. مشارکت اقلیتها
در مواجهه با مسائل پیچیده اجتماعی، داوطلبان دلایل مختلفی برای مشارکت و راههای متفاوتی برای کار داوطلبانه پیدا میکنند. در حالی که مسیرهای متنوع داوطلبانگی ستایشانگیز است؛ اما سطح مشارکت همچنان بین گروههای مختلف جامعه نابرابر است. به عنوان مثال، زنان در جهان با چالشهای خاصی روبهرو هستند. بسیاری از آنها علاوه بر پذیرش مسئولیتهای خانگی که تمایلات و توانایی آنها را برای داوطلب شدن محدود میکند، به کار داوطلبانه بهعنوان نوعی «خدمت» میپردازند و کمتر به عنوان مسیری جهت پاسخگویی به نیازهای خود یا شرکت در تصمیمگیری برای رفع تبعیضها، نگاه میکنند.
۴. میانجیگری
داوطلبان اغلب در موقعیت منحصربهفرد روابط واسطهای بین خدمتدهندگان و خدمت گیرندگان قرار دارند، ارتباطی که گاهی اوقات به دلیل مناسبات اداری و درگیریهای دیوانسالاری تضعیف میشود. به این ترتیب، داوطلبان به عنوان میانجی بین گروههای مردمی و دولت عمل میکنند و اغلب با هدایت فرآیندهای اداری کمک میکنند تا مسائل مردم با چالش کمتری حل شود.
این موضوع را در جامعه ایران به وضوح طی سالهای گذشته شاهد بودهایم. با افزایش حضور مهاجران غیرقانونی در کشورمان، شاهد بودیم که کودکان جامانده از تحصیل که به کار واداشته میشدند، روز به روز در حال افزایش هستند که اگر مداخله داوطلبان نمیبود، امکان داشت به مشکلات حادتری برای جامعه ایران تبدیل شوند. داوطلبان در نهادهای مردمی با آموزش این گروه هدف، فقدان پذیرش ایشان در نهادهای رسمی آموزشی را جبران کردند و با آموختن مهارتهای زندگی و شغلی آنها را برای حضور در جامعه آماده کردند.
علیرغم این تفاصیل، همانطور که گفتهای معروف میگوید: «آنچه اندازهگیری نشود، به حساب نمیآید»، چون در بسیاری از مناطق جهان به ویژه در کشور ما دادههای مربوط به کار داوطلبانه احصاء نمیشود، ظرفیت آن نیز برای حل مسائل به درستی محاسبه نشده است. به ویژه صرفهجویی اقتصادی که علاوه بر مزایای اجتماعی، مزیت اقتصادی نیز به شمار میرود؛ لذا به نظر میرسد در وهله اول نیاز به سرمایهگذاری در اندازهگیری ظرفیت کار داوطلبانه و پشتیبانی از پژوهشها در این خصوص ضروری است تا هم شکاف اطلاعاتی در این باره برطرف شود و هم در مرحله دوم راهکارهای نوآورانه جهت حل مسائل اجتماعی و اقتصادی از دلِ آن استخراج شود؛ بنابراین با سیاستها و حمایتهای درست، میتوانیم توان داوطلبانگی را برای کمک به ساختن آیندهای مشترک برای همه آحاد جامعه فراهم کنیم که عادلانه و همراه با رفاه باشد، ان شاءالله.
[1] Social Inclusion
[2] دعوت سازمان مردمنهاد ایفا، از دولت و مردم جهت لایروبی مسیلها.
یادداشت از پریسا علیویردی
دانشآموختۀ دانشگاه صنعتی شریف و مدرس و مشاور سازمانهای مردمنهاد
دیدگاه خود را بنویسید