به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، ۲۱ اسفند روز نظامی است، ادیبی که در قله شعر کهن ایران ایستاده و برخلاف ابهت نامش، باید او را در لطافت مناجاتنامه شیرین با پروردگارش دید و شناخت.
این شاعر عشق را اصیل و جهان را فانی میبیند، تمام اشعارش گویای چنین نگرشیاند. از شاعری که در جهانبینیاش خودشناسی امری محوری است، مفاهیمی چون وحدتوجود هم سربرخواهندآورد:
آینه روزی که بگیری به دست
خود شکن آن روز مشو خودپرست
چنین اشعاری در میان آثار کلاسیک ایران بسیارند، اما نظامی هم چونان سعدی و دیگران متاثر از آموزههای اخلاقی و دینی به یگانگی ذات خداوند، وحدت وجود و درنتیجه دستگیری از یکدیگر تاکید میکند.
هر آنچ آفریده است بیننده را
نشان میدهند آفریننده را
و درنتیجه این نگرش که جانها برابراند؛ چرا که از سرچشمه واحدیاند؛ پس رنج یک تن رنج همه است، شعرهایی به یادگار گذاشته است:
از پای فتادهام چه تدبیر
ای دوست بیا و دست من گیر
بنواز به لطف یک سلامم
جان تازه نما به یک پیامم
او در سرآغاز دفتر خسرو وشیرین نیز آورده است:
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
و اینگونه رنجندادن و رنجندیدن را آرزو و اعلام میکند و در ادامه مناجات، فرازهایی آمده است میان شیرین و پروردگارش که زاویه دید حکیم نظامی را به کار خیر نشان میدهد.
شیرین برای توفیق در اجابت دعایش، خدا را به مددجوهایی چون یتیمان، پیران مظلوم، غریبان، اسیران، فریادخواهان، گناهکاران، مجروحان، محتاجانِ در بر خلق بسته و... سوگند میدهد؛ این شناسایی خود گویای اولویتهای کمکرسانی است. نظامی هچون شاعران دیگر ادبیات کهن، شاعری اخلاقگراست و با همین زاویه تعلیمی دنیا را مینگرد، حتی اگر شعر عاشقانه بگوید.
او در این مناجاتنامه نگاهش را به امر خیر بر زبان شیرین میاندازد؛ معشوقهای که در پریشانحالی به خدا پناه آورده. نکته درخور تامل دید ظریف و نکتهسنج شاعر در این نیایشنامه زنانه است. او در این فراز حتی به ورد نوآموز و آه از سر سوز اشاره میکند و خدا را به اینها سوگند میدهد.
شیرین با خدایش میگوید:
غمی دارم هلاک شیرمردان
بر این غم چون نشاطم چیره گردان
ندارم طاقتِ این کورهٔ تنگ
خلاصی دِه مرا چون لعل از این سنگ
تویی یاریرسِ فریاد هرکس
به فریاد منِ فریادخوان رس
ندارم طاقت تیمار چندین
اَغِثنی یا غیاثالمُستَغیثین
به آب دیدهٔ طفلان محروم
به سوز سینهٔ پیران مظلوم
به بالین غریبان بر سر راه
به تسلیم اسیران در بُن چاه
به داورداور فریادخواهان
به یارب یارب صاحبگناهان
بدان حجت که دل را بنده دارد
بدان آیت که جان را زنده دارد
به دامنپاکیِ دینپرورانت
به صاحبسرّی پیغمبرانت
به محتاجان در بر خلق بسته
به مجروحان خونبرخون نشسته
به دورافتادگان از خانومانها
به واپسماندگان از کاروانها
به وردی کز نوآموزی برآید
به آهی کز سر سوزی برآید
به ریحانِ نثار اشکریزان
به قرآن و چراغِ صبحخیزان
به نوری کز خلایق در حجاب است
به انعامی که بیرون از حساب است
به تصدیقی که دارد راهب دِیر
به توفیقی که بخشد واهب خِیر
به مقبولان خلوتبرگزیده
به معصومان آلایشندیده... .
چند نکته برجسته از این منظر قابل توجه است: یکی اولویتگذاری شاعر در کمکرسانی است. در مناجاتنامههای نظامی، توجه ویژهای به گروههای آسیبپذیر شده است. این رویکرد نشاندهنده آن است که نظامی بر اساس نیاز و اولویت، حمایت از ضعیفترین و آسیبپذیرترین اقشار جامعه را اساسیترین کار خیر میداند.
دیگری نگاه جزئینگر و انسانی به مناجات است. همانگونه که گفته شد، استفاده از واژهها و تصاویری همچون «آه از سر سوز»، «اشکریزان» و «مجروحان خونبرخوننشسته» به وضوح نشان میدهد که نظامی از منظر انسانی به مضامین اخلاقی نظر دارد و انسانمحوری در کتابش پررنگ است. او از زبانی احساسی و لطیف بهره میگیرد تا خواننده با عمق آلام انسانها آشنا شود و از این منظر مادرانه شعر سروده است.
در باور نظامی، دعا و نیایش با تأکید بر دستگیری از نیازمندان همراه است. این نوع نگاه خیرخواهانه نشاندهنده آن است که نیکوکاری و کمک به دیگران از اصول بنیادین اخلاقی برای شاعر محسوب میشود.
مهدیه رشیدی
دیدگاه خود را بنویسید