02 آبان 1402
واکنش‌های منفی به پزشک نیکوکار زیر یک پُست؛ غیرقابل تعمیم اما قابل توجه
چندی پیش یک پزشک با نیت خیرخواهانه مِلک 400 میلیاردی خود را به دانشگاه  علوم پزشکی گیلان اهدا کرد، وقتی این خبر توسط یک خبرنگار، در قالب یک پُست  در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) بازنمایی شد، عمدۀ واکنش‌ها به آن  منفی بود. نکته‌ای که قابل توجه و بررسی بنظر می‌رسد.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، طی ماه اخیر، این خبر در برخی از رسانه‌های داخلی به خوبی منعکس و پربازدید شد: دکتر محمدصادق پیروز لاهیجی، چشم‌پزشک باسابقه گیلانی که کارهای خیر فراوانی را در کارنامه خود ثبت کرده است، یکی از املاک خود در میدان آرژانتین تهران را که چهارصدمیلیارد تومان ارزش داشت، به نظام سلامت کشور هدیه کرد.

تحلیل آماری یک پُست بحث‌برانگیز

 یکی از خبرنگاران کشورمان که در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) فعال است و 22 هزار دنبال‌کننده دارد، این خبر را در روز 19 مهرماه در شبکۀ اجتماعی مذکور، بازنمایی کرد؛ پُست این خبرنگار دربارۀ اقدام دکتر پیروز لاهیجی، تاکنون (دوم آبان‌ماه) بیش از 3900 لایک، 112 کوت، 166 ریتوییت و 555 کامنت داشته است. برای کسانی که با الگوریتم این شبکۀ اجتماعی آشنا باشند، این اعداد نشان‌دهنده «فیواستار»شدن و بحث‌برانگیزبودن چنین محتوایی است.   

با توجه به اهمیت این موضوع که واکنش عمومی نسبت به کارهای خیر چگونه است، بر آن شدیم تا تحلیلی مختصر بر این داده‌های مجازی داشته باشیم و در ادامه بتوانیم آسیب‌شناسی اجمالی از وضعیت موجود ارائه دهیم.

پیش از ارائه برخی یافته‌های آماری درباره این مطالعه موردی، لازم به تأکید است که داده‌های موجود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) به دلیل وجود منازعات سیاسی و تعداد انبوه اکانت‌های نامعتبر و فیک، قابلیت اطمینان بالایی ندارد اما به دو دلیل بررسی این محتوا می‌تواند قابل توجه و تاحدی شمّه‌ای از حقیقت را نشان دهد؛ نخست به این دلیل که موضوع بحث، سیاسی نیست و کاملاً اجتماعی و انسانی است، ثانیاً توسط یک خبرنگار مستقل و مشهور در عرصه اجتماعی مطرح شده است و نسبت به او، تلقی سوگیری و جهت‌گیری خاصی در بین مخاطبان وجود دارد.  

با این مقدمه می‌توان گفت تعداد بالای لایک‌ها و ریتوییت‌ها نشان از اقبال نسبی مخاطبان به اقدام خیرخواهانه دکتر پیروز لاهیجی دارد. اما تعداد 112 کوت و 555 کامنت (یعنی مجموعاً 667 نظر) حاکی از بحث‌برانگیزبودن و احیاناً ابراز نظرات مخالف است، لذا بر اساس روش «تحلیل مضمون» به بررسی و کدگذاری نظرات پرداختیم و مقوله‌های اصلی را شناسایی کردیم. 

از بین کل نظرات، صرفاً 9 درصد این اقدام را تحسین کرده‌اند، 13 درصد کامنت‌های خارج از موضوع بحث گذاشته‌اند و 78 درصد نظر منفی خود را نسبت به این کار ابراز کردند. از بین افرادی که نظر منفی خود را ابراز کردند، 21 درصد بدون ذکر دلیل نسبت به انجام این اقدام، فحاشی کرده‌اند و 79 درصد، اظهار تأسف عمیق خود را ابراز داشته‌اند. 

از بین افرادی که اظهار تأسف کرده‌اند، برخی افراد به ذکر دلیل ناراحتی خود پرداخته‌اند. تمام کسانی که برای تأسف خود، دلیل ذکر کرده بودند به احتمال «دزدیده‌شدن» و اصطلاحاً «بالاکشیده‌شدن» آن اشاره کرده‌اند. برخی نیز مشخصاً از احتمال فروش این ملک در طرح «مولدسازی» نوشته‌اند. برخی نیز ضمن اظهار تأسف، حسرت خورده‌اند که ای کاش این پزشک، ملک خود را می‌فروخت و خود شخصاً به ساخت بیمارستان، مدرسه و آزادی زندانیان اقدام می‌کرد. به این ترتیب، دو مقوله اصلی در نظرات قابل استخراج است: «احتمال دزیده‌شدن» و «ضرورت کمک مستقیم به نیازمندان»؛ البته پرواضح است که مقوله دوم نیز تا حد زیادی از نگرانی اول یعنی احتمال دزدیده‌شدن نشأت می‌گیرد و البته شاید تا حدی به نگرش و سلیقه شخصی افراد مربوط باشد.

غیرقابل تعمیم اما قابل توجه  

 واکنش‌های مجازی به این پُست، قطعاً قابل تعمیم به کلیت شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نیست؛ چه برسد به اینکه بخواهد قابل تعمیم به کل فضای مجازی یا کل جامعه باشد اما به عنوان یک نمونه عینی، می‌تواند سوال‌هایی را در ذهن برانگیزد. آیا به راستی ممکن است بخشی از جامعه نسبت به «مشارکت نهادی در امر خیر» بدبین شده بود؟ مشارکت نهادی در معنایی ساده یعنی کمک به خیریه‌ها و سمن‌ها، وقف مال (پیوستن به نهاد وقف) و یا اهدای اموال به یک سازمان و ارگان. به نظر می‌رسد این سوالی مهم است که باید با پیمایش‌ها و تحقیقات علمی به آن پاسخ داده شود.

 در این مجال، با نیم‌نگاهی به تجربیات میدانی از عرصه اجتماعی طی سال‌های اخیر، می‌کوشیم تا به برخی از عواملِ موثر در کاهشِ احتمالیِ مشارکت نهادی در امر خیر بپردازیم؛ به منظور آسیب‌شناسی این وضعیت، اجمالاً به سه مورد می‌توان اشاره کرد: 

1-مولدسازی: بی‌شک این طرح که اموال بلااستفاده دولتی در مسیر مولدسازی و درآمدزایی و تقویت اقتصاد کشور قرار گیرند، امری پسندیده و از ضرورت‌های کشور است، اما متأسفانه عدم شفافیت در مورد ابهامات پیرامون برخی واگذاری‌ها باعث شده است که از سال گذشته تاکنون، این باور در جامعه رایج شود که برخی از مدارسِ خیّرساز (که قانوناً در اختیار آموزش‌وپرورش هستند) در طرح مولدسازی فروخته شده‌اند و تغییر کاربری داده‌اند. ادعاهایی که مشخص نیست صحت دارد یا خیر؛ با وجود این شرایط، تاکنون از سوی آموزش‌وپرورش و سایر نهادهای مربوط، تبیین شفاف و اطمینان‌آوری نسبت به موضوع ارائه نشده است. به همین منظور پیشنهاد می‌شود نمایندگان نهادهای مربوط با حضور فعالانی از جامعه مدنی و عرصه نیکوکاری، نشست‌هایی داشته باشند تا به ابهامات و سوالات درباره مولدسازی پاسخ داده شود. پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران برای این موضوع، آمادگی دارد.

2-سوء استفاده شخصی: در سال‌های اخیر مواردی بوده است که اخباری مبنی بر سوءاستفاده شخصی برخی از مسئولان از اموال دولتی و عمومی منتشر شده است که البته در بسیاری از موارد نیز برخوردهای اقناع‌کننده قضایی و رسانه‌ای با آن‌ها انجام شده است. اما تعدد این سوءاستفاده‌ها در کنار برخی سوء تدبیری‌ها، همراه با التهابات سیاسی، باعث شده است که انگارۀ سوء استفاده شخصی توسط برخی مسئولان، در بین بخش‌هایی از جامعه تقویت شود. به خصوص اینکه جریان‌های مطالبه‌گریِ اجتماعی و عدالت‌خواهی در سال‌های اخیر، مواردی را که به زعم آن‌ها شبهه‌آلود و سوء استفاده‌ بوده است، در فضای مجازی افشا کرده‌اند و صدالبته بدتر که پاسخ اقناع‌کننده برای آن‌ها مطرح نشده است. 

3-کاهش سرمایۀ اجتماعی نیکوکاری در وجه نهادی: بر اساس گمانه‌زنی‌ها و آمارهای پراکنده، حدود 33 هزار تشکل مردمی (اعم از خیریه و سازمان مردم‌نهاد) در کشور فعال هستند که عدد قابل توجهی محسوب می‌شود (گرچه هنوز نسبت به کشورهای توسعه‌یافته عدد پایینی محسوب می‌شود و جای ارتقا دارد). قطعاً فعالیت این تعداد تشکل، نیاز به قانون جامع و سازوکارهای نظارتی و ارزیابی دارد؛ در حال حاضر متاسفانه هیچ قانون جامع و سازوکار ارزیابی کارآمد برای موسسات خیریه و سمن‌ها وجود ندارد، لذا طبیعتاً تعداد بسیار محدودی از خیریه‌ها ممکن است از این فضای اجتماعی، به عنوان «حیات خلوت» برای ارتکاب تخلف اقتصادی و اجتماعی استفاده کنند. وقوع برخی تخلفات در خیریه‌ها و رسانه‌ای شدن آن‌ها و فقدان یک پیوست رسانه‌ای در صداوسیما، سینما، تئاتر و ... برای نشان‌دادن دستاوردهای خیریه‌ها و خیرین در کشور، باعث شده است که سرمایۀ اجتماعی نیکوکاری در وجه نهادی خود به طور کلی کاهش پیدا کند و بسیاری از افراد، به جای آنکه راغب باشند کمک‌های خود را به طور سازمان‌مند و هدفمند به خیریه‌ها و سمن‌ها ارائه دهند، به طور مستقیم برای کمک به نیازمندان اقدام کنند که البته در جای خود قابل بررسی خواهد بود که این اقدام چه منافع و مضراتی دارد.    

 در پایان باید تأکید کرد که اگر بخواهیم از «نیکوکاری در جامعه» به سمت «جامعۀ نیکوکار» حرکت کنیم و بتوانیم با استفاده از ظرفیت بخش سوم (جامعه مدنی و خیرین) به رشد، توسعه پایدار و پیشرفت کشور کمک کنیم، لازم است موانع موجود در «مشارکت نهادی مردم در امور خیر» را مرتفع کنیم؛ مسئله‌ای که بخش قابل توجهی از آن معطوف به تصمیمات حاکمیتی است و بخشی از ان نیز به عزم و ارادۀ جامعه مدنی، خیریه‌ها و خیرین بستگی دارد.



لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

دیدگاه‌های بازدیدکنندگان

بنام خدا.بنظر این حقیر کار آقای دکتر محمد صادق پیروز لاهیجی بابت اهدائ ملک 400 میلیاردی بسیار خوب و تحسین برانگیز میباشد.با کمک این خیرین بزرگوار مسائل و مشکلات جامعه برطرف میشود.با القای نگرش مثبت به جامعه , همکاری و هم افزائی در جامعه گسترش می یابد.خداوند متعال مبفرماید:کسانیکه در راه ما تلاش کردند حتما" ما به راههای خودمان هدایتشان میکنیم و خدا با نیکوکاران است.

ارسال پاسخ 07 آبان 1402

نویسنده، تحلیل دقیق و بی‌طرفانه‌ای ارائه کرده و چقدر خوب، وجوهی از "نیکوکاری در جامعه" را با "جامعه نیکوکار" توضیح داده و مقایسه کرده است.

ارسال پاسخ 11 اسفند 1402