توسعه جامعه به صورت فراگیر و متوازن در گروی آن است که هر یک از اجزای آن، خود را در قبال کلیت جامعه مسئول بدانند و بهصورت همزمان، به کاهش تأثیرات منفی و افزایش اثرات مثبت فعالیتهای خود بیندیشند. هر فرد در هر عنوان و شغلی، با هر سن و تحصیلاتی، با هر توان و امکان مالی، چه یک معلم در شهری کوچک باشد، چه یک خانم خانهدار در شهری شلوغ و چه یک مدیرعامل در شرکتی بزرگ، در قبال جامعه مسئول است و به اندازۀ توان و ظرفیت خود برای بهبودی شرایط کلی جامعه باید بکوشد. نه فقط افراد حقیقی، بلکه جایگاههای حقوقی، از مدارس و دانشگاهها گرفته تا بانکها و شرکتها نیز به عنوان جزئی از اجزای جامعه در قبال افراد این جامعه مسئول هستند. در این میان نقش مسئولیت اجتماعی شرکتها، بواسطۀ فرصتها و امکاناتی که غالباً در اختیار دارند، اگر بیشتر از بقیۀ اجزا نباشد، کمتر نیست. از این رو در این نوشتار کوتاه نگاهی بر چگونگی ایفای مسئولیت اجتماعی شرکتها داشتهایم.
شرکت یعنی مجموعهای از افراد که برای کسب سود و امرار معاش و با هدف معینی که میتواند تولید یک کالا یا ارائه یک خدمت باشد، دور هم گرد آمدهاند. مسئولیت شرکت متوجه همین فعالیت هدفمند جمعی است. مسئولیت یک شرکت یعنی تا حد امکان پیامدها و آثار منفی فعالیتهای خود را کم کند و آثار و پیامدهای مثبت فعالیت در جامعه را بیشتر کند. جامعه برای یک شرکت شامل تمام گروههایی است که از فعالیتهای شرکت تاثیر میپذیرند یا بر آن اثرگذار هستند. به این گروهها، «ذینفعان» میگویند و طیف گستردهای شامل کارکنان، جامعه محلی، تامین کنندگان، مشتریان و حتی سازمانهای دولتی را در بر میگیرد. با این تعریف، یک شرکت میتواند به اشکال مختلف و سطوح متفاوتی از مشارکت مسئولیت اجتماعی خود به انجام رساند.
- کمک به خیریهها و سمنها: این اقدام کمترین مشارکت یک کسبوکار در مسئولیت اجتماعی است. شرکت منابع مالی یا غیرمالی خود را در اختیار خیریهها و سازمانهای مردمنهاد قرار میدهد. این نوع اقدامات عمدتا ناشی از دغدغههای فردی یا گروهی مدیریت ارشد نسبت به مسائل اجتماعی است و تفاوت آن با مسئولیت اجتماعی فردی یک مدیر عامل، اهدای کمکها از منابع شرکتی (و نه فردی) است.
- بهرهبرداری از مزیتهای شرکت: در این نوع اقدام، شرکت از مزیتهای خود، که شامل محصولات یا خدمات خاصی است، در نسبت با جامعه یا ذینفعان استفاده میکند. مثلا یک بانک میتواند برای بعضی اقشار وامهایی با بهره کمتر از بازار تعریف کند. یک شرکت خدمات ارتباطی میتواند از پوشش گسترده خود برای اطلاعرسانی یا هماهنگی گروههای کمکرسان در یک فاجعه طبیعی استفاده کند. در اینجا سود، اهمیتی برای شرکت ندارد و فقط از مزیتهای خود برای مسئولیت اجتماعی بهرهبردای میکند. این اقدامات سطح بالاتری از مشارکت کسب و کار نسبت به کمکهای مالی است.
- مشارکت استراتژیک (خلق ارزش مشترک): در اوایل دهه 2000 میلادی، گروهی از مشاوران و پژوهشگران مدیریت ایدههایی برای دستیابی همزمان به اهداف کسبوکاری و ایفای مسئولیت اجتماعی مطرح کردند. برای پایداری و استمرار مسئولیت اجتماعی یک کسبوکار ضروری است که همراستایی بین دو هدف ظاهرا متضاد، یعنی سود آوری و امور غیر انتفاعی، وجود داشته باشد. بازاریابی اجتماعی یکی از مثالهای خوب در این زمینه است. شرکتها با ارائه پیشنهاد فروش مبنی بر دغدغه اجتماعی، هم فروش خود را بالا میبرند و هم به جامعه محلی یا اقشار آسیبپذیر کمک میکنند. مثل عینک فروشی که به ازای فروش هر عینک، یک عینک رایگان به کودکان فقیر با ضعف بینایی اهدا میکند. مثال خوب دیگری از این نوع اقدامات، محصولات لبنی دنون برای ساکنان روستاهای فقیر هند است. این شرکت محصولاتی عرضه کرد که حاوی ویتامینها و املاح معدنی بود و از سوتغذیه کودکان جلوگیری میکرد. در عین حال برای سودآوری محصولات، خطوط تولید را بازبینی کرد تا تولید با قیمتی در وسع مردم محلی انجام شود. نکته مهم این است که در اینجا حاشیه سود وجود دارد، ولی محصول مبتنی بر یک دغدغه اجتماعی است. (برای مطالعه بیشتر در این باره به مقاله با عنوانCreating Shared Value از مایکل پورتر و مارک کرامر در مجله HBR مورخ فوریه 2011 مراجعه کنید.)
- کارآفرینی/ کسبوکار اجتماعی: بالاترین سطح از مسئولیت اجتماعی یک شرکت کارآفرینی اجتماعی است. در این اقدام، ماموریت شرکت و مسئله اجتماعی یکپارچه میشوند. به عبارت دیگر، شرکت هدف خود را مبتنی بر یک مسئله اجتماعی قرار میدهد و در عین تلاش برای آن، سودآوری خود را حفظ میکند. در کسبوکار اجتماعی مدل درآمدی از تلاش برای یک دغدغه اجتماعی ناشی میشود و به همان نسبت شرکت سودآوری خود را حفظ میکند. نمونهای موفق از این مدل، شرکتکلین کوک است که اجاقهای اتانول و متانول را برای کاهش آلودگی هوا و جنگلزدایی در آفریقا عرضه میکند. این فناوری مبتنی بر کانتینرهای ایمن است و به بهبود سلامت خانوارها و ایجاد اشتغال از طریق تولید سوختهای زیستی کمک کرده است. این نمونه نشاندهنده تأثیر مثبت کسبوکارهای اجتماعی بر محیطزیست و معیشت افراد است. (برای مطالعه بیشتر به کتاب «کسب و کار اجتماعی» اثر محمد یونس از انتشارات دانشگاه تهران یا انتشارات رسا مراجعه کنید.)
در پایان لازم به ذکر است که یادداشت حاضر، نخستین یادداشت از سلسلهیادداشتهایی است که هر هفته در این ستون، با موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها، توسط نگارندۀ این سطور و سایر نویسندگان به رشتۀ تحریر در میآید، به امید آنکه هر یک از اجزای جامعه، به ویژه شرکتها بیش از پیش به مسئولیت تاریخی خود در قبال جامعه، جامۀ عمل بپوشانند.
یادداشت از محمد شهرابی فراهانی
مشاور و پژوهشگر مدیریت و مسئولیت اجتماعی
---------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: این سلسلهیادداشتها با همکاری مشترک پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران و روزنامه دنیای اقتصاد تولید میشود.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
ناشناس
سلام علیکم ورحمت الله حاجی ولیانی