به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران؛ نشست چهارم از سلسلهنشستهای «هماندیشی و پنل گفتگویی مؤسسات نیکوکاری» به همت «آگاپه؛ اولین استارتاپ اجتماعی و غیرانتفاعی توسعهدهنده پلتفرم جامع و هوشمند نیکوکاری» با تسهیلگری دکتر مقصود فراستخواه؛ جامعهشناس، نویسنده و پژوهشگر و با حضور دکتر نسرین نورشاهی، دکتر مریم برادران و جمعی از مدیران مؤسسات نیکوکاری، روز یکشنبه 9 دی 1403 به صورت حضوری و مجازی با موضوع «تولید مکرر کیفیت برای خیر عمومی» برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر نورشاهی ضمن خیر مقدم به شرکتکنندگان، از «آگاپه» به عنوان پلتفرم هوشمند و یار و یاور خیریهها و سمنها یاد کرد که از جمله مأموریتهای آن تبادل تجارب، انتقال دانش و بهبود شرایط و عملکرد مؤسسات مردمنهاد است. او این جلسه را در راستای این هدف توصیف و ابراز امیدواری کرد تا با تسهیلگری سخنران، فرایند یادگیری آسان شود.
مشکل فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران
دکتر مقصود فراستخواه در ابتدای سخنان خود با تکیه بر پیمایشهای ملّی انجامشده و مطالعات خود و همکارانش، مهمترین مسأله جامعه ایرانی را فرسایش اجتماعی (Social Erosion) دانست که منجر به خستگی ذهنی (Mental) و عاطفی (Emotional) در جامعه و فرسایش سرمایه اجتماعی شده است. به گفته این استاد دانشگاه این خستگی ذهنی و عاطفی که به اعتماد عمومی، همدلی، پیوندها و مشارکت اجتماعی آسیب زده است، به شدت در حال گسترش در تمامی لایههای جمعیتی، سنی، شغلی، نسلی و حتی رسوخ در روستاها است.
فراستخواه، بازنمایی این خستگی ذهنی و عاطفی و افت سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی را روی دیگر سکه این واقعیت اجتماعی دانست و افزود: خستگی ذهنی و عاطفی یک جنبه رئال دارد و یک جنبه گفتمانی که به صورت یک ژست یا فیگور درآمده است و درصورتی که فردی این ویژگیها را بروز ندهد، دیگران عاقل اندر سفیه به او نگاه میکنند.
این پژوهشگر اجتماعی با جدا کردن واقعیت محرومیت و احساس آن از یکدیگر، تنها ابزار کاستن یا برونرفت از این شرایط را «تجربه مراقبتشدن» دانست و افزود: «در این وضعیت، تنها تجربه مراقبتشدن است که میتواند ما را دوباره سرپا نگه دارد و به زندگی بازگرداند.» او فعالیتهای مؤسسات نیکوکاری را انتقال حس مراقبتشدن به گروههای آسیبپذیر برشمرد و آن را نمونهای از تلاش برای رؤیتپذیر کردن این گروهها معرفی کرد که به کاستن از رنج آنها و گسترش امید و افزایش سرمایه اجتماعی یاری میکند.
فعالان اجتماعی؛ منشاء خیر عمومی
فراستخواه از فعالان اجتماعی به عنوان منشاء خیر عمومی (Public Good) یاد کرد که تنها به زنان سرپرست خانوار، کودکان بازمانده از تحصیل یا دیگر گروههای آسیبدیده یا در معرض آسیب کمک نمیکنند، بلکه با فعالیتشان در جهت توانافزایی کل جامعه و تاریخ قدم برمیدارند و مراقبتشدن را به رویهای محسوس در جامعه تبدیل میکنند.
نویسنده کتاب «اخلاق در ایران؛ بین زمین و آسمان»، از اخلاق به عنوان مراقبت و خیر عمومی یاد کرد و آن را نه یک رفتار بلکه یک نهاد اجتماعی و ساختار نسبتاً بادوام تعریف کرد که در اثر یادگیری اجتماعی و تاریخی پابرجا مانده و مانع از فروپاشی کامل نظم جهان شده است.
مسئله کیفیت NGO ها
این پژوهشگر در ادامه سخنان خود به بیان شاخصههای کیفیت در NGO ها پرداخت و آن را مشتمل بر رضایت مشتریان/ مددجویان، ارزش افزوده، استانداردهای آستانه، استانداردهای تعالی، جور بودن با هدف یا خود هدف، تعادل قدرت، تحول و تغییر، خطای صفر و کیفیت فعل و انعکاس کیفیت فاعل و عامل دانست.
فراستخواه اظهار کرد: کیفیت کار NGO ها، انعکاسی از کیفیت کار فاعل آنهاست و تنها در صورتی امر خیر و نیکوکاری با کیفیت خواهد بود که فاعل نیکوکاری و شخص نیکوکار، کیفیت داشته باشد. فراستخواه، کیفیت را امری فاعلی و برگرفته و تحت تأثیر نگاه، نیت، رویکرد، احساس، عواطف، معرفت و مهارت فاعل دانست که از او به فعل و امر خیرخواهانه نیز تسری مییابد.
نویسنده کتاب «ذهن و همهچیز؛ طرحوارههایی برای زیستن» ضمن اشاره به ضرورت توجه عامل و فاعل امر خیر به کیفیت عاطفی، ذهنی و ارتباطی خود، کیفیت انسانی را تحت تأثیر عواملی چون درک استعلایی از خود و داشتن روایتی از خود دانست که به شخص عزت نفس میدهد و به او در کشف نفس خود کمک میکند و سبب میشود او ارزشهایی را درون خود کشف کند که به او در یافتن تکیهگاه و ایستادگی در مسیر یاری میرساند و به ایجاد ارزش افزوده، بازار جدید برای زنجیره ارزشهای اجتماعی و در نهایت تولید مکرر کیفیت یاری میرساند.
فراستخواه کیفیت یک نیکوکاری را منوط به «کیفیت روحی، عاطفی، احساسی، ذهنی، معرفت نفس و درک و تصویر از خود (Self-Image) یا خودانگاره نیکوکار» معرفی کرد و اذعان داشت کیفیتهای فاعلی یک سازه است و براساس تحقیقات میدانی و کیفی او شامل پنج قابلیت شناختی و مهارتی، انگیزشی/ هیجانی و عاطفی، ارتباطی/تعاملی، فنی و تکنیکی/ رسانهای و اجرایی/ فعالیتی میشود.
نویسنده کتاب «علوم انسانی و مسئله تأثیر اجتماعی» جهان را طرحی ناتمام معرفی کرد که در نیمه راه است و این ما هستیم که باید آن را ادامه دهیم و گفت: اینجاست که رئالیسم عاملانه به وجود میآید. ما با عمل خودمان بخشی از جهان و بخشی از راه حل بدبختیهای آن هستیم و نهفقط با تولید فعالیت بلکه با تولید ظرفیت و طراحی کارهای همافزای مؤثر میتوانیم تأثیرگذار باشیم.
بخش پایانی سخنان فراستخواه به ارائه مثالی از چرایی پیشرفت جامعه انگلستان و زایش انقلاب صنعتی و تولید مازاد در آنجا اختصاص داشت که این پژوهشگر ضمن راستیآزمایی سریع چند فرضیه ازجمله ظهور انقلاب علمی، موقعیت جغرافیایی، فرهنگ خطرپذیر، جماعتگرا و سختکوش، بهرهوری کشاورزی، نوآوریهای مالی و عرف حقوقی، علتالعلل بروز و ظهور این پدیده در این کشور را «جسارتهای بزرگ» دانست که به زایش «عاملان کارآفرین پروژهساز» انجامیده و درنهایت به این تحول صنعتی جامعه عمل پوشانده است.
فراستخواه طرح پروژه و ظهور کارآفرینان اجتماعی با روحیه «من میتوانم، ما میتوانیم» را نیاز جامعه ایرانی دانست و تأکید کرد که با کمک این دو میتوان آینده را تخیل کرد و طرحهای بزرگ داد. به گفته این استاد دانشگاه «تولید کیفیت نیاز به کارآفرینان اجتماعی دارد که راه نرفته را پیدا میکند، تولید خلاقیت میکند طرحی نو از دانش و فناوری، کار و خلق ثروت درمیافکند، مبدع روشی ابتکاری برای تولید مازاد و ظرفیتهای اشتغال میشود، تحمل ابهام دارد، ریسکپذیر است و پروژههایی نوآورانه در سر دارد، فرصتهای بدیع و خطاهای جدید برای جریان کار و فعالیت، انباشت ثروت و ارزشهای افزوده پدید میآورد و به این ترتیب کارآفرین راههای توسعه در سطوح محلی، ملّی یا حتی بینالمللی را میگشاید.»
فراستخواه با اشاره به یادداشت «یلدا و نشانهشناسی» خود از NGO به عنوان نهادی یاد کرد که کمک میکند که فرد نیمه گمشده خود را در دیگری بیابد و بر این نکته تأکید کرد که »کافی نیست عضو یک NGO باشیم بلکه باید بتوانیم آن را ارزیابی کنیم و بر کیفیت آن بیفزائیم.»
دیدگاههای بازدیدکنندگان
معماریانی
مفهوم « کارآفرینی اجتماعی» نزد آقای فرستخواه با مفهوم «کارآفرینی» یکی هست گویا...