شش نوع از اولویت‌‌های ذهنی مدیران خیریه‌ها
نویسندگان یک مقاله، شش اولویت ذهنی مدیران خیریه‌ها در مدیریت امر خیر را شناسایی کرده‌اند. براساس یافته‌های این پژوهش، برای طراحی نظام کلان مدیریت امور خیریه در  کشور، باید تلاش کرد تا به عناصر مشترک در بین ذهنیت‌ها مانند ضرورت مردمی‌سازی امر خیر در کشور توجه کرد و از محورهایی که مورد اتفاق کامل در بین مدیران نیست، فاصله گرفت.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مقالۀ «نوع‌شناسی اولویت‌‌های ذهنی مدیران خیریه‌‌های دولتی و غیردولتی در موضوع مدیریت امر خیر در کشور مبتنی بر روش‌‌شناسی کیو» به قلم سعید مسعودی‌پور؛ استادیار دانشکدۀ علوم اقتصادی و اداری دانشگاه قم و فاطمه معصومی؛ دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی از دانشگاه قم به رشتۀ تحریر درآمده و در شماره سوم مجله «مطالعات وقف و امور خیریه» (فروردین 1403) منتشر شده است. نویسندگان در این مقاله به سراغ بررسی ذهنیت حاکم بر مدیران خیریه‌های دولتی و غیردولتی رفته‌اند و در ادامه، خلاصه‌ای از نتایج آن از نظر می‌گذرد؛

 مقدمات بحث

 نویسندگان مقاله ضمن اشاره به ناکامی دولت‌ و بخش خصوصی در مواجهه با مشکلات پیامد فقر و محرومیت و تجربۀ موفق نقش‌آفرینی بخش غیرانتفاعی یا سوم اقتصاد در زمینه‌های مختلف در ایران و جهان، به ضرورت مدیریت مؤثر و کارآمد خیریه‌ها اذعان می‌کنند. به نظر این دو پژوهشگر، مدیریت امر خیر در سراسر جهان و از جمله ایران در سطح کلان نیاز به تحول دارد؛ تحولی که تنها با بهره‌مندی از نظرات فعالان این حوزه و مدیران آن امکان‌پذیر است. مسعودی‌پور و معصومی بر این باورند که: «نگاه‌های این بازیگران همسو و هم‌جهت نیست و به نظر می‌رسد مقدمه طراحی نظام کلان، شناسایی ذهنیت‌های کلان بازیگران و تلاش برای یافتن نقطه‌های مشترک است. بنابراین ارتقا و اصلاح نظام حکمرانی امور خیریه باید مبتنی بر دیدگاه‌ها و تجریبات خیریه‌های دولتی و غیردولتی برای یافتن نقطه‌های مشترک شکل گیرد که پیش‌نیاز آن، شناخت کلی از رویکردها و ذهینت‌های آنها است.»

 آن‌ها با اشاره به تنوع و تکثر نهادها و سازمان‌های فعال در امور خیریه در ایران، ضمن اعلام خطر نسبت به عدم همگرایی و پراکندگی فعالیت‌های خیریه‌ها در کشور، به تکثر دیدگاه‌ها و نگاه‌های مدیران و مسئولان کشور در این حوزه اشاره می‌کنند و بر این مسئله مهم تأکید می‌کنند که: «تشتت رویکردهای موجود در خصوص اولویت‌های ذهنی مدیران که مؤثر بر شکل‌گیری اولویت‌های طراحی نظام حکمرانی امر خیر است، مانع همگرایی و رسیدن به یک نقطه آغاز برای تغییر قدم‌به‌قدم شده است.» براین‌اساس پژوهش حاضر در تلاش است تا منطق فکری مدیران خیریه‌ها را دسته‌بندی و شناسایی کند تا براساس آن بتواند به طراحی راهبردهای همگرا و همسوکننده در امور خیریه اقدام نماید. 

 ادبیات نظری پژوهش

 نویسندگان در این قسمت تعریفی از جایگاه خیریه در اقتصاد، خیریه و نسبت بخش دولتی و غیردولتی در امور خیریه ارائه داده‌اند. به نظر آن‌ها خیریه‌ها نقش مهمی در کاهش مسائل اجتماعی، افزایش رفاه، تعالی و پیشرفت جامعه ایفا می‌کنند. این نهاد غیردولتی که سابقه‌ای طولانی در ایران دارد، نقش مهمی در خدمت‌رسانی به نیازمندان در حوزه‌های مختلف از جمله سلامت ایفا کرده است. بنا به آمار ارائه‌شده در مقاله، در بانک اطلاعاتی وزارت بهداشت تا سال 1397 «تعداد 814 مؤسسۀ خیریۀ سلامت شناسایی‌ شده است که از این تعداد حدود 407 مرکز خیریۀ درمانی، 37 بیمارستان خیریه و 370 کلینیک خیریۀ سلامت در سراسر کشور فعالیت می‌کنند.» 

 نویسندگان مقاله، خیریه را سازمانی در نظر گرفته‌اند که برای اهداف خیرخواهانه و در جهت منافع عمومی ایجاد شده است. همچنین خواننده می‌تواند تعاریف سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن)، سازمان‌های داوطلبانه و سازمان‌های غیردولتی را نیز در این مقاله ملاحظه کند. به زعم نویسندگان، سمن «به سازمانی اطلاق می‌شود که با شخصیت حقوقی مستقل، غیردولتی، غیرانتفاعی و غیرسیاسی، برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، اجتماعی و مذهبی و بشردوستانه و براساس قانونمندی و اساس‌نامه‌ای مدون و با رعایت چارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آیین‌نامه‌های اجرایی آن فعالیت می‌کند.» سازمان داوطلبانه «از گروه‌های کوچک محلی تا سازمان‌های بزرگ ملی و بین‌المللی را شامل می‌شود» و سازمان‌های غیردولتی بنا به‌ تعریف بانک جهانی شامل دو نوع «سازمان‌های عملیاتی و سازمان‌های مردم‌نهاد مدافع» می‌شوند که بخش عمده سازمان‌های عملیاتی را خیریه‌ها در سراسر جهان و از جمله ایران تشکیل می‌دهند. 

 مسائل و مشکلات حکمرانی امور خیریه در کشور

 پژوهشگران با عنایت به پژوهش‌های پیشین که ناظر بر نگاه کل‌نگر و سیستمی به حکمرانی امور خیریه در ایران است، مسائل و مشکلات حکمرانی امور خیر در ایران را در چهار حوزۀ «روابط خیریه‌ها با مردم، روابط خیریه‌ها با دولت، روابط خیریه‌ها با خودشان و رابطۀ خیریه با خودش» طبقه‌بندی کرده‌اند. همچنین با تکیه بر همین، پیشینۀ آسیب‌ها و مسائل حکمرانی امور خیریه در کشور در قالب 31 آسیب و 9 دسته طبقه‌بندی ‌شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به آسیب‌های اقتصادی، آسیب‌های امنیتی - سیاسی، آسیب‌های فرهنگی، فقدان یا ضعف در پایگاه داده، مسائل حوزه نظارت، تصدی‌گری، عدم رویکرد دانش‌بنیان و ... اشاره کرد.

 این پژوهش‌ها مهم‌ترین مسائل اولویت‌دار حوزه خیریه کشور را نیز «عدم سازمان‌دهی مناسب اطلاعات، عدم نظارت کافی بر خیریه‌ها، عدم اجرای برخی از مواد قانونی فصل سه قانون اساسی، عدم وجود سازمان انسجام‌دهنده میان خیریه‌ها، حضور نامزدهای سیاسی برای جلب وجهه در خیریه‌ها، فردگرایی در خیریه‌ها، سیاسی تلقی‌کردن کارهای اجتماعی سمن‌ها، نداشتن شاخص در زمینۀ کارایی و هزینۀ بالاسری مؤسسات خیریه و ... معرفی کرده‌اند.» 

 روش پژوهش

 نویسندگان مقاله از روش‌شناسی کیو برای بررسی ذهنیت مدیران خیریه‌ها در ایران استفاده کرده‌اند. هدف از این روش، شناسایی تفاوت‌ها و شباهت‌های ذهنیت مشارکت‌کنندگان است. آن‌ها در مرحله گردآوری فضای گفتمان و کارت‌های کیو از ابزار مصاحبه و در مرحله کمی از جدول کیو و برای تحلیل داده‌های کمی از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده کرده‌اند. 

 دستاورد پژوهش

 براساس داده‌های گردآوری‌شده، نویسندگان قادر به شناسایی شش ذهنیت در مشارکت‌کنندگان شده‌اند که عبارت از «قائلان به مردمی‌سازی با محوریت تنظیم‌گری دولت؛  قائلان به ارتقاء عملکرد خیریه‌ها؛ قائلان به حضور شفاف مردمی؛ مخالفان تصدی‌گری دولتی؛ حاکمیت‌گرایان و تبلیغ‌گرایان» است.

 محور ذهنی گروه نخست (قائلان به مردمی‌سازی با محور تنظیم‌گری دولت)، به شدت معتقدند که فقر یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های کشور است و کارآمدترین روش برای مواجهه با آن مشارکت فعالانه مردمی است. از منظر این گروه مشکل اصلی خیریه‌های دولتی و غیردولتی، کمبود اعتبارات یا مشکل در گردآوری آن نیست. مشکل اصلی این است که مردم اعتماد کافی و تصویر مثبت از مراکز دولتی در امور خیر مثل کمیته امداد ندارند. از این جهت، این گروه بر این باور هستند که حضور مردم در خیریه‌های غیردولتی باید در چارچوب خط‌ مشی دولت و تحت نظارت دولت بر خیریه‌ها انجام شود.

 دیدگاه‌های دستۀ دوم (قائلان به ارتقاء عملکرد خیریه‌ها)، ناظر به مشکلات داخلی و عملکردی خیریه‌ها به‌ویژه خیریه‌های غیردولتی است. این گروه عدم شفافیت را از جمله مهم‌ترین آسیب‌های خیریه‌ها می‌دانند و بر این باور هستند که حل مشکل فقر از اولویت‌های دولت‌ها نیست. آن‌ها نسبت به عدم هماهنگی میان بخش‌های دولتی و غیردولتی معترض هستند و فکر می‌کنند بهتر است نهادی دولتی به عنوان هماهنگ‌کننده بخش دولتی و غیردولتی فعالیت کند. 

 دستۀ سوم (قائلان به حضور شفاف مردمی)، کارآمدترین راه برای کمک به نیازمندان را حضور فعالانه مردم می‌دانند و از نهادهای خیریۀ دولتی و غیردولتی بابت عدم شفافیت انتقاد می‌کنند و بر این باورند که علاوه‌بر سازوکارهای تشویقی برای حضور داوطلبانه مردم، بهتر است بخشی از درآمدهای مالیاتی کشور به موضوع رفع محرومیت اختصاص یابد.

 گروه چهارم (مخالفان تصدی‌گری دولتی)، از آن‌ جایی‌ که نگاه بدبینانه‌ای نسبت به عملکرد دولت دارند، اعتقادی به میانجی‌گری نهادی از دولت برای هماهنگی خیریه‌های دولتی و غیردولتی ندارند. به نظر این افراد دولت‌ها اولویت بالایی برای حل مسئلۀ فقر و کمک به نیازمندان ندارند و از این‌ جهت، فرهنگ‌سازی و تبلیغات لازم برای جلب ‌توجه مردم برای کمک‌کردن به نیازمندان را نیز انجام نداده است.

 گروه پنجم (حاکمیت‌گرایان)، از مشاوران خیریه‌های دولتی هستند و اعتقاد دارند هماهنگی و همکاری لازم میان دستگاه‌های دولتی و غیردولتیِ متولی امر کمک به نیازمندان در کشور وجود ندارد. آن‌ها ضمن تأکید بر لزوم وجود نهادی برای هماهنگی میان نهادهای دولتی و غیردولتی بر این باور هستند که به دلیل مشکلات حقوقی و قانونی، بهتر است مجلس در این خصوص تصمیم‌گیری کند.

 دستۀ ششم (تبلیغ‌گرایان)، بر عنصر کار فرهنگی و تبلیغی به‌ عنوان شاه‌کلید حل مسئلۀ فقر تأکید می‌کنند و تأمین مالی خیریه‌ها را از جمله مسائل مهم می‌دانند و بر استفاده از ظرفیت جریانات اجتماعی و برنامه‌های رسانۀ ملی تأکید می‌کنند. 

 جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 نویسندگان مقالۀ حاضر موفق به شناسایی شش نوع طرز تفکر و ذهنیت در موضوع خیریه‌ها و رفع فقر شده‌اند. براساس این پژوهش «دستۀ نخست، قائل به اصل مردمی‌سازی امور خیریه هستند و آن را موضوع مهمی می‌دادند؛ اما این‌طور فکر می‌کنند که این مردمی‌سازی باید تحت نظارت و هدایت کلان دولت به‌عنوان مقام ناظر و کنترل‌کننده و هدایت‌کننده قرار گیرد. دسته دوم، بیشتر بر موضوعاتی که به بهبود عملکرد و اثربخشی خیریه‌ها منتهی می‌شود، توجه دارند و راهکار رفع فقر را ارتقا و حل این معضلات در داخل خیریه‌ها می‌دانند. 

 دسته سوم، با اعتقاد به ضعف دولت و عدم اعتماد مردمی به آن، بر سازوکارهایی به منظور جلب‌ توجه مردمی تأکید دارند و برخلاف گروه نخست، اعتقاد چندانی به مداخله دولتی در بحث تنظیم‌گری ندارند. چهارمین گروه، محور ذهنیت‌شان بر مخالفت شدید با ورود دولت و تصدی‌گری آن است و بهترین کار دولت را اخذ مالیات از ثروتمندان برای تخصیص به محرومین معرفی می‌کنند. حاکمیت‌گرایان و قائلان به تصدی‌گری کامل دولتی، ذهنیت پنجم را شکل می‌دهند که نسبت به مشارکت مردمی بسیار محتاط هستند و نقش فرعی و اندکی را برای آنها قائل‌اند. به نظر آن‌ها عملکرد خیریه‌های غیردولتی باید تحت نظارت و اشراف کامل دولت باشد. در نهایت، ذهنیت ششم بر عنصر تبلیغات و ترویج امر خیر و نیز تلاش برای جلب مشارکت‌های مردمی تأکید می‌ورزد.»

گزارش از زهرا حاتمی


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...