پیشنهادات کارشناسان برای بنیاد علوی؛ از تولید «کالای اجتماعی» تا «سرمایه‌گذاری اجتماعی»

بحث نوآوری اجتماعی از دهه ۱۹۸۰ میلادی در جهان مطرح شد و حدود یک دهه است که در ایران نیز مورد توجه نهاد‌های اجتماعی قرار گرفته است. نوآوری اجتماعی به معنای ارائه راهکار‌های خلاقانه برای حل مشکلات اجتماعی است. بنیاد علوی که آبادانی و پیشرفت مناطق محروم و روستایی، توانمندسازی اقشار ضعیف و ارتقای عدالت اجتماعی و اقتصادی را از اهداف اصلی خود می‌داند، اخیراً با برگزاری نشست‌هایی درباره نوآوری اجتماعی به دنبال یافتن جایگاه و نقش خود در این عرصه است. در همین راستا، میزگرد تخصصی «بررسی نقش بنیاد علوی در زیست‌بوم نوآوری اجتماعی» روز یکشنبه ۱۸ آبان‌ماه با سه محور اصلی سازگاری مأموریت‌های بنیاد علوی با نوآوری اجتماعی، بازیگران اصلی نوآوری اجتماعی و نقش بنیاد علوی در این زیست‌بوم برگزار شد. 
پیشنهادات کارشناسان برای بنیاد علوی؛ از تولید «کالای اجتماعی» تا «سرمایه‌گذاری اجتماعی»

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، بحث نوآوری اجتماعی از دهه ۱۹۸۰ میلادی در جهان مطرح شد و حدود یک دهه است که در ایران نیز مورد توجه نهاد‌های اجتماعی قرار گرفته است. نوآوری اجتماعی به معنای ارائه راهکار‌های خلاقانه برای حل مشکلات اجتماعی است. بنیاد علوی که آبادانی و پیشرفت مناطق محروم و روستایی، توانمندسازی اقشار ضعیف و ارتقای عدالت اجتماعی و اقتصادی را از اهداف اصلی خود می‌داند، اخیراً با برگزاری نشست‌هایی درباره نوآوری اجتماعی به دنبال یافتن جایگاه و نقش خود در این عرصه است. در همین راستا، میزگرد تخصصی «بررسی نقش بنیاد علوی در زیست‌بوم نوآوری اجتماعی» روز یکشنبه ۱۸ آبان‌ماه با سه محور اصلی سازگاری مأموریت‌های بنیاد علوی با نوآوری اجتماعی، بازیگران اصلی نوآوری اجتماعی و نقش بنیاد علوی در این زیست‌بوم برگزار شد. 

 این نشست که دومین جلسه تخصصی بنیاد علوی درباره نوآوری اجتماعی بود، با حضور کارشناسان برجسته‌ای از جمله دکتر محمدمهدی معماریانی؛ رئیس هیئت‌مدیره مؤسسه کارآفرینی اجتماعی افق بخش سوم، دکتر محمدمهدی جعفری؛ دبیرکل جایزه نوآوری اجتماعی جانا، دکتر محسن دوباشی؛ بنیان‌گذار مؤسسه ایده و تجربه و دکتر هامون طهماسبی؛ پژوهشگر حوزه نوآوری اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. 

نوآوری باید در خدمت اجتماع باشد، نه برعکس

 در آغاز نشست، محمدمهدی معماریانی با تأکید بر اینکه بنیاد علوی باید محرومیت‌زدایی را کلید اصلی فعالیت‌های خود قرار دهد، گفت: در دانشکده‌های متعارف مدیریت و کسب‌و‌کار یک اصل بدیهی‌انگاشته‌شده وجود دارد. می‌گویند برای پولدارتر‌ها تولید کنید. کمتر کار کنید و بیشتر پول در بیاورید. حالا چطور می‌شود این الگو را اهرم محرومیت‌زدایی قرار داد؟ چون کار برای محرومان با توجه به آن اصل بدیهی منطقی به نظر نمی‌آید.

 وی افزود: نوآوری اجتماعی یعنی نوآوری‌هایی که برای حل مسائل اجتماعی از طریق اجتماع رخ می‌دهند. راه‌حل‌های مشارکت‌محور دگرخواهانه. توصیه من به عنوان پژوهشگر این است که بنیاد علوی به سمت نوآوری اجتماعی حرکت کند، اما این نوآوری را اصل نگیرد. امر اجتماعی را اصل بگیرد. یعنی اجتماعی را میدان بازی تعریف کند و نوآوری را ابزاری برای دسترسی به هدف. بنیاد علوی می‌تواند با رویکرد اجتماعی مردمانی را حمایت کند که بتوانند این هدف را محقق کنند. کسانی که انگیزه‌های اجتماعی دارند و می‌توانند با توانمندی‌هایشان کالای اجتماعی و خدمات اجتماعی را طراحی و تولید کنند. یعنی کالایی اجتماعی که توسط خود مردم و برای مردم تولید شود. منظورم از مردم آن بخشی است که اتفاقاً با محرومیت مواجه هستند.

چالش‌های سه‌گانه در مسیر محرومیت‌زدایی

 در ادامه، محمدمهدی جعفری، با اشاره به تجربه چنددهه‌ای کشور در حوزه محرومیت‌زدایی گفت: ما تا امروز در کشور با سه عارضه جدی روبه‌رو بوده‌ایم. نخست اینکه تصور عمومی این است که مشکل مناطق کم‌برخوردار کمبود منابع مالی است، در حالی‌ که ما در بسیاری از مناطق از جمله خرمشهر، خوزستان و سیستان منابع مالی بسیار زیادی صرف کرده‌ایم، حتی پنج برابر میانگین سرانه کشور، اما همچنان مشکلات پابرجاست.

 وی افزود: چالش اول ما، رویکرد نادرست به حل مسئله بوده است. ما به‌عنوان موسسه‌های خیریه، به عنوان موسسات ناجی وارد مناطق کم‌برخوردار شده‌ایم و پول تزریق کرده‌ایم، اما آنقدر که باید به توانمندسازی واقعی مردم محلی بها نداده‌ایم. در حالی‌که محرومیت‌زدایی زمانی محقق می‌شود که خود جامعه مخاطب توانمند شود و در چرخه توسعه و حل مسئله نقش ایفا کند. چالش دوم، مداخله نادرست نهاد‌های حاکمیتی است. وقتی ما نهاد‌های حاکمیتی با منابع مالی گسترده وارد حوزه اجتماعی می‌شویم، ناخواسته مجموعه‌های مردمی را به کارگزاران خود تبدیل می‌کنیم. در نتیجه، این نهاد‌های مردمی استقلال خود را از دست می‌دهند و با قطع منابع ما عملاً از بین می‌روند. این استحاله یکی از مهم‌ترین آسیب‌های زیست‌بوم اجتماعی کشور است.

 محمدمهدی جعفری در ادامه سخنان خود با اشاره به سومین عارضه موجود در مسیر محرومیت‌زدایی گفت: عارضه سوم این است که معمولاً فعالیت‌ها و خدمات اجتماعی ما همچنان به صورت کاملا سنتی انجام می‌شود و از فناوری و نوآوری در آن استفاده نمی‌شود زیرا حوزه‌های نوآورانه و حتی فناورانه به دلیل عدم جذابیت اقتصادی در بخش اجتماعی، علاقه‌ای به حضور در این بخش ندارند. در حالی که راهکار حل مسئله‌های اجتماعی در بسیاری از موارد راهکار‌های نوآورانه و فناورانه است. به نظر من بنیاد علوی باید در هر سه موضوع بازنگری و طراحی جدی انجام دهد.

 مسئله، اثربخشی است

 در بخش بعدی نشست محسن دوباشی با تغییر زاویه نگاه به موضوع گفت که می‌خواهد صورت مسئله را تغییر دهد: نقش بنیاد علوی در زیست بوم نوآوری اجتماعی چیست؟ این سوال غلطی است. زیست‌بوم نوآوری اجتماعی چیست که بخواهیم در آن نقش ایفا بکنیم یا نکنیم. به نظر من باید بپرسیم: نقش نوآوری اجتماعی در ماموریت بنیاد علوی چیست؟ من نقش نوآوری اجتماعی را در ماموریت بنیاد علوی محل بحث می‌دانم و نقش هر چیزی که بتواند به زیست‌بوم حل مسئله کمک کند.

 وی ادامه داد: نوآوری اجتماعی در سه سطح می‌تواند به ما کمک کند: اول نوآوری در مسئله؛ یعنی تلاش کنیم مسئله را از زاویه‌ای تازه ببینیم. دوم نوآوری در فرایند و سوم نوآوری در محصول. اگر بخواهیم زیست‌بوم حل مسئله در کشور شکل بگیرد باید به این سه سطح فکر کنیم. دوباشی با تاکید بر اهمیت اثربخشی در اقدامات اجتماعی گفت: ما یک مسئله بیشتر نداریم و آن زیست بوم حل مسئله در کشور است. ما چقدر درباره اثربخشی کارهایمان حرف می‌زنیم؟ من درباره خروجی یا پیامد صحبت نمی‌کنم، درباره آثار صحبت می‌کنم. اثر، مرحله‌ای است بعد از پیامد. باید ببینیم کار ما در نهایت چه تأثیری بر جامعه گذاشته است. گاهی ما نمی‌خواهیم مسئله را حل کنیم؛ استخوان را در زخم نگه می‌داریم، چون ادامه‌دار بودن مسئله برایمان به نوعی مزیت شده است.

 دوباشی افزود: یک بار در نهادی گفتم تصور کنیم به نقطه‌ای برسیم که دیگر محرومیتی وجود نداشته باشد. یکی از حاضران گفت: اگر محرومیت تمام شود، آن‎وقت ما چه کنیم؟ حرف درستی بود. چون واقعاً گاهی ساختار‌ها تمایلی به حل نهایی مسئله ندارند.

تجربه‌های موفق داخلی و بین‌المللی در نوآوری اجتماعی

 دکتر دوباشی درباره تجربیات موفق در نوآوری اجتماعی گفت: نوآوری اجتماعی تجربه‌ای موفق است، هم در ایران و هم در جهان نمونه‌های متعددی از آن وجود دارد. ما در کشور بیش از سه هزار الگوی موفق شناسایی کرده‌ایم که توانسته‌اند یک مسئله‌ای را نوآورانه و مبتنی بر فناوری اجتماعی حل کنند.

 وی در ادامه به کشور هند اشاره کرد و توضیح داد: در هند یکی از مشکلات این بود که بیماران پس از ترخیص، در دوره نقاهت به دلایل ساده دوباره به بیمارستان برمی‌گشتند. مثلا چون بلد نبودند پانسمان را عوض کنند یا دارو مصرف کنند و... .برای حل این مسئله راهکار‌های زیادی مطرح شد و عاقبت یک سازمان مردم‌نهاد پرستاری با همکاری نظام درمان هند، دوره آموزشی یک‌ساعته برای همراهان بیماران برگزار کرد. نتیجه این اقدام ساده، اما هدفمند، کاهش چشمگیر مراجعات مجدد بیماران بود. این یعنی راه‌حل اجتماعی، وقتی مبتنی بر نیاز واقعی و مشارکت مردم باشد، اثرگذار خواهد بود.

 دوباشی همچنین با اشاره به ضرورت تعریف دقیق مشکلات گفت: بنیاد علوی اگر می‌خواهد در زیست‌بوم نوآوری اجتماعی حرفی جدی برای گفتن داشته باشد، باید ابتدا فهرست مسائل و مشکلات موجود را به‌روشنی مشخص کند. یعنی دقیق بگوید مثلا در حوزه سلامت، چه مسئله‌ای وجود دارد یا در بحث عمرانی چه مشکلی هست. بعد سراغ مراحل بعدی برویم. وقتی مسئله‌ها دقیق مشخص شوند، می‌توان از ظرفیت مجموعه‌های نوآور و شبکه‌های فعال برای ارائه‌ی راه‌حل‌های اجتماعی استفاده کرد. اما تا زمانی که مسئله مبهم است، نمی‌شود کار اثربخشی انجام داد.

 در پایان، دوباشی با اشاره به نقش نهاد‌های حمایتی گفت: نهاد‌هایی مثل بنیاد علوی، برکت، کمیته امداد و بنیاد حیات باید مشخص کنند که نقش‌شان در حل مسئله مکمل یکدیگر است یا موازی. این موضوع بسیار حیاتی است، چون موازی‌کاری نه‌تنها منابع را هدر می‌دهد بلکه مانع شکل‌گیری اثرگذاری واقعی می‌شود.

با فقرا یا برای فقرا؟ مسئله این است

 هامون طهماسبی به عنوان آخرین کارشناس نقش بنیاد علوی را در زیست‌بوم نوآوری اجتماعی اینطور توضیح داد: به نظر من بنیاد علوی باید در این زیست‌بوم نقش سرمایه‌گذار اجتماعی را بازی کند. یعنی به جای تصدی‌گری مستقیم، به شناسایی فرصت‌ها، کارسپاری و حمایت از پروژه‌هایی بپردازد که خلق ارزش اجتماعی می‌کنند. در چند سال اخیر، نمونه‌های متعددی از رویداد‌های اجتماعی برگزار شده‌اند که هدفشان حل مسائل اجتماعی بوده است. اما تجربه نشان داده که بسیاری از این تلاش‌ها در مسیر نادرستی افتاده‌اند؛ چون نگاه تجاری بر آنها غلبه کرده است. به‌عنوان مثال، برخی پلتفرم‌های فروش بی‌واسطه که قرار بود محصولات تولیدکنندگان مناطق کوچک را مستقیماً به بازار‌های شهری برسانند، به‌مرور از هدف اجتماعی خود فاصله گرفتند و تبدیل به کسب‌وکار‌هایی صرفاً سودمحور شدند. یا در حوزه‌ی سلامت، بیمارستان‌های خصوصی که قرار بود کیفیت خدمات را بالا ببرند، گاه به تهدیدی برای نظام سلامت عمومی تبدیل شده‌اند. یکی از اعضای هیئت‌مدیره بیمارستان‌ها می‌گفت که برای حفظ سوددهی، تصمیم گرفتیم از هر پنج بیمار، یک نفر در بیمارستان عمل شود. چنین نمونه‌هایی نشان می‌دهد که اگر نهاد اجتماعی از مأموریت اصلی خود جدا شود، ممکن است حتی ضداجتماعی عمل کند.

 در زمینه کار با اقشار آسیب‌پذیر نیز باید دقت کرد. کسب‌وکار برای فقرا با کسب‌وکار با فقرا تفاوت دارد. نمونه‌ای از این خطا را می‌شود در یکی از مراکز نوآوری دید که برای رویدادش نوشته بود: کودکان کم‌توقع با پتانسیل بالای کار را نادیده نگیریم؛ ایده‌های اشتغال‌زایی کودکان را ثبت کنید! این رویکرد نه‌تنها ضداجتماعی است، بلکه از فلسفه‌ نوآوری اجتماعی فاصله دارد.

 

ارسال دیدگاه
captcha