رمز پایداری ایرانی؛ از قنات تا انرژی خورشیدی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، کتاب «پایداری ایرانی؛ محیط زیست به مثابه حق زندگی» نام کتابی جدید از نشر همرخ به کوشش محمد درویش است و مقالات جمعی از پژوهشگران علوم اجتماعی و توسعه درباره محیط زیست را در بر میگیرد. به این بهانه با محمد درویش، فعال محیط زیست و تدوینکنندۀ این کتاب به گفتوگو پرداختیم و از رهگذر این موضوع، نگاهی نیز به وضعیت فعلی محیط زیست در کشرومان داشتیم. آنچه در ادامه از نظر میگذرد، حاصل این گفتوگوست:
- برای ما توضیح دهید که ایده اصلی کتاب «پایداری ایرانی» چیست و چگونه شکل گرفت؟
اصل ماجرا این است که ایران یک تمدن دیرینه با بیش از پنج هزار سال قدمت دارد و در بخشی از کره زمین واقع شده که از نظر مواهب طبیعی، چندان غنی نیست. میانگین بارشهای آسمانی ما حدود یکسوم تا یکچهارم کمتر از میانگین جهانی است. بارندگی به شکل برف نیز کمتر از میانگین جهان رخ میدهد و تبخیر در ایران دو برابر میانگین جهانی است. از طرف دیگر، برای تشکیل یک سانتیمتر خاک در ایران، دستکم ۸۰۰ سال زمان لازم است؛ یعنی حدود دو برابر میانگین جهانی.
با وجود همه این دشواریها، ایران پنج هزار سال تمدن ماندگار دارد. این سؤال برای من مطرح شد که چه زنان و مردان هوشمندی در این سرزمین زیستهاند که توانستند چنین تمدنی را بنا و حفظ کنند؟ رمز پایداری ایران در طول این پنج هزار سال چیست؟ اگر بتوانیم این رمز را شناسایی و بهروز کنیم و به نسل امروز انتقال دهیم، جوانان ما با افتخار بیشتری خود را ایرانی خواهند دانست و برای تابآوری دوباره ایران تلاش خواهند کرد.
من از ۱۷ نفر از دوستانم در حوزههای تخصصی مختلف دعوت کردم تا هر کدام از منظر رشته خود به مفهوم پایداری بپردازند؛ از یک اقتصاددان، یک مردمشناس، یک جامعهشناس، یک ریاضیدان، یک متخصص گردشگری و حتی یک کشاورز خواستم که زاویۀ نگاه خود را به موضوع پایداری ارائه کنند. باور من این است که گمشده ما دانش بینرشتهای است. اگر این دانش را به رسمیت بشناسیم، از دل همین تکثر، میتوانیم دوباره ایران را تابآور کنیم.
حاصل این تلاش، کتاب پایداری ایرانی در ۵۵۰ صفحه است که خوشبختانه در کمتر از یک ماه، چاپ اول و دوم آن تمام شد و اکنون در انتظار چاپ سوم هستیم. این نشان میدهد که هموطنان ما چقدر مشتاق و نیازمند چنین آثاری هستند.
-بسیار خوب. شما از واژه «پایداری» عملاً به معنای «تابآوری» استفاده کردهاید. ایران در طول تاریخ، کوچکتر شده و دستخوش تحولات گوناگون بوده است. چه چیزی در این سرزمین مقاومت کرده و ثابت مانده؟
بسیاری چیزها. همین که ما امروز با زبان فارسی با یکدیگر سخن میگوییم، نتیجه پایمردی اندیشمندی چون فردوسی است که بیش از هزار سال پیش شاهنامه را سرود. کمتر ملتی در جهان هست که امروز بتواند متون منظوم هزار سال پیش خود را بخواند. حتی بسیاری از جوانان انگلیسی امروز قادر به خواندن آثار شکسپیر نیستند. این یکی از رموز و افتخارات پایداری ایران است.
یکی از مهمترین رودخانههای این منطقه، از کوهستان آرارات سرچشمه میگیرد، آناتولی را درمینوردد، وارد میانرودان میشود، فرات و کارون به آن میپیوندند و در نهایت به خلیج فارس میریزد. ایرانیان این رود را «اروند» نامیدهاند؛ واژهای که ده بار در شاهنامه آمده است. اروند یعنی خروشان، پربرکت، بخشنده. ایرانیان باستان بر این باور بودند که اگر این رودخانه از سرچشمه تا پایان مسیر جاری بماند، این سرزمین همیشه از برکت برخوردار خواهد بود. یعنی چه؟ یعنی فهم آبخیزداری داشتهاند. امروز اکولوژیستها تازه به این نتیجه رسیدهاند که برای تابآوری یک سرزمین باید حقابه محیط زیست را رعایت کرد و رودخانهها را از سرچشمه تا مصب زنده نگه داشت. این دانش، در فرهنگ ما حداقل ۳ هزار سال قدمت دارد.
اوضاع نگرانکننده است. ما جزو پنج کشور اول جهان در شدت بیابانزایی و جزو سه کشور اول در فرونشست زمین هستیم. از نظر ناترازی آب، در جهان اول هستیم. سالانه حدود ۲۳ میلیارد دلار خسارت آلودگی هوا را میپردازیم. اما این به معنای تسلیم شدن نیست. باید با افزایش آگاهی مردم، روند را معکوس کنیم.
- آیا در کتاب، به نقش گروههای مردمی و تشکلهای مردمنهاد نیز اشاره شده است؟
در کتاب، به نقش گروههای مردمی و تشکلها نیز اشاره کردهام. مفهوم مشارکت و یاریگری در ایران سابقهای چند هزار ساله دارد. قنات مگر بدون مشارکت جمعی به وجود میآید؟ شبکه قناتهای ایران اگر به هم وصل شوند، طولشان به قول استاد صفیزاده هفت برابر فاصله زمین تا ماه است.
در کتاب، نمونههایی از خیر ماندگار را آوردهام. خیر ماندگار فقط مدرسهسازی و مسجدسازی و سفره نذری نیست؛ خیر ماندگار کاری است که به ماندگاری و پایداری ایران کمک کند. مثلاً گروههای داوطلبی که در سرشاخههای مارون در کهگیلویه و بویراحمد یا در پاقلات و کلمرز، برای احیای جنگلها و زیستبوم منطقه تلاش میکنند، دارند به تولید اکسیژن، جذب کربن و بهبود کیفیت زندگی کمک میکنند.
یک پژوهش در دانشکده علومزمین دانشگاه تهران نشان داده که اگر هر شهروند، تنها یک سال در ترددهای درون شهری از وسایل نقلیه موتوری فسیلی استفاده نکند، معادل ۵۷ درخت به اکوسیستم شهر خود کمک کرده است. چه باقیات و صالحاتی بالاتر از این؟ بدون نیاز به آبیاری و رسیدگی.
-در سالهای اخیر، به نظر میرسد محیط زیست ایران آسیب جدی دیده است: از بحران آب و جنگلها تا آلودگی هوا. بسیاری ناامیدند و ایران را در مسیر غیرقابل بازگشت توصیف میکنند. آیا واقعاً میتوان تابآوری کرد؟
اوضاع نگرانکننده است. ما جزو پنج کشور اول جهان در شدت بیابانزایی و جزو سه کشور اول در فرونشست زمین هستیم. از نظر ناترازی آب، در جهان اول هستیم. سالانه حدود ۲۳ میلیارد دلار خسارت آلودگی هوا را میپردازیم. اما این به معنای تسلیم شدن نیست. باید با افزایش آگاهی مردم، روند را معکوس کنیم.
نشانههایی از امید دیده میشود. مثلاً در حوزه انرژی خورشیدی و بادی، پیشرفتهای مهمی آغاز شده است. امروز ما هفتهای ۱۰۰ مگاوات انرژی خورشیدی وارد مدار میکنیم؛ در حالی که دو سال پیش، کل تولید سالانه ما حدود ۵۰ مگاوات بود. انرژی خورشیدی یعنی کاهش ناترازی آب، کاهش گازهای گلخانهای، بهبود کیفیت هوا و زندگی. این یک خیر ماندگار است.
برای نخستین بار، در برنامه هفتم توسعه، دولت تعهد کرده ۱۵ هزار مگاوات انرژی خورشیدی تولید کند؛ رئیسجمهور گفته این رقم باید به ۳۰ هزار مگاوات برسد. پژوهشها نشان میدهد ما ظرفیت تولید ۱۳۰ هزار مگاوات برق فقط از خورشید را داریم؛ یعنی میتوانیم صادرکننده انرژی شویم. اگر این مسیر را ادامه دهیم، بخش بزرگی از بحرانهای محیط زیست، که ریشه در ناترازی انرژی و آب دارند، حل خواهد شد. جنگلها و تنوع زیستی بازمیگردند، فرسایش خاک کم میشود، آلودگی هوا کاهش مییابد و ایران دوباره به سرزمینی مناسب برای زندگی تبدیل میشود.