کد خبر:۴۰۶۲
شرفخانی؛ دبیر جشنواره ملی نشان نیکوکاری:

رمز موفقیت جشنواره نشان نیکوکاری، همکاری بین نهادهای حاکمیتی و بخش مردمی است

حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمد شرفخانی؛ دبیر جشنواره ملی نشان نیکوکاری و رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه در گفت‌وگوی تفصیلی با دبیرخانۀ این جشنواره با تبیین دستاوردهای جشنواره، اظهار کرد: رمز موفقیت جشنواره نشان نیکوکاری، همکاری بین نهادهای حاکمیتی و بخش مردمی است.
رمز موفقیت جشنواره نشان نیکوکاری، همکاری بین نهادهای حاکمیتی و بخش مردمی است

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، دبیرخانه جشنواره ملی نشان نیکوکاری در ادامه سلسله‌مصاحبه‌هایی که با فعالان اجتماعی و مدیران مرتبط با فعالیت‌های خیریه و مردم‌نهاد سامان داده است، به گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمد شرفخانی؛ دبیر جشنواره ملی نشان نیکوکاری و رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه پرداخت. آنچه در ادامه می‌آید، حاصل این گفت‌وگوست:

-به عنوان سؤال نخست، به نظر من به عنوان یک ناظر بیرونی، جشنواره نشان نیکوکاری در دور نخست فراتر از حد انتظار ظاهر شد و توجهات زیادی را به خودش جلب کرد. خود حضرتعالی به عنوان طراح و یکی از بنیان گذاران این جشنواره فکر می‌کنید چقدر به اهدافش دست پیدا کرد و باید چه نقاطی را تقویت کنید تا بتواند در این دور و ادوار بعدی جشنواره شکوفایی بیشتری را شاهد باشیم.

جشنواره ملی نشان نیکوکاری با یک ساختار خاصی طراحی شده و آنهم یک، ساختار علمی و دو، ساختار شناخت وضعیت امر خیر و نیکوکاری در کشور بوده است. با توجه به اینکه ما اتفاقاتی را در سال‌های گذشته رقم زدیم و بعد به این جشنواره رسیدیم. کار‌های علمی جدی در رابطه با امر نیکوکاری، کار‌های خیر در کشور، ساختار خیر در جهان و نحوه ارتقا و بهره‌وری بالای امر خیر در کشور، برنامه‌ریزی دقیقی انجام شد. من یادم هست ما پیش از ورود به جشنواره نشان، بعضی از پروژه‌های علمی را طراحی کردیم، مثل پروژه‌ای که در رابطه با نوع حکمرانی کشور‌های مختلف در امر وقف و نیکوکاری و کار خیر در ۳۰ کشور اعم از ۱۵ کشور اسلامی و ۱۵ کشور غیر اسلامی طراحی شد. در کنار این امر، آسیب‌شناسی مؤسسات و تشکل‌های خیریه را دنبال کردیم و سرانجام به پایش امر نیکوکاری در کشور و الگوسازی خیریه‌ها رسیدیم. ما معتقدیم امر خیر یک ساختار دیرینه دارد که تمدن اصلی کشور ما را شکل می‌دهد؛ چه اینکه الان در کشور ما بیش از ۲۱۲ هزار موقوفه داریم، این پیشینه امر خیر و خیرِ ماندگارِ کشور ما را نشان می‌دهد.

تنوع نیات واقفین، که بیش از ۸۰۷ نوع نیت واقف داریم نشان از این است که مردم در ادوار مختلف و هر زمان که نیاز بوده وارد عرصه شدند و مهمتر از این، بعد از پیروزی انقلاب متوجه می‌شویم که علاوه بر اینکه قبل از انقلاب امر خیر به صورت فردی انجام می‌شد بعد از پیروزی انقلاب یک اتفاق جدیدی را در کشور شاهد هستیم و آنهم اینست که کمیت و کیفیت تشکل‌های خیریه نسبت به قبل از انقلاب، اصلاً قابل مقایسه نیست. یعنی امر خیر به سمت ساختارمند شدن و به سمت مدل سازمانی، اما نه سازمان حاکمیتی بلکه سازمان مردمی می‌رود. یکدفعه شاهد می‌شویم که صدور مجوز‌ها هم قابل توجه می‌شود و جالب است که مردم امر نیکوکاری را طی تغییر هم انجام می‌دهند. تغییرش چه بوده است؟ شاید قبل از این شاهد بودیم که مردم، کمک به نیازمندان و فقرا را در دستور کار قرار می‌دادند ولی یکدفعه می‌بینیم که تحول عظیمی در فکر و اندیشه مردم شکل می‌گیرد. به این صورت که مردم امر خیر را حتی در ساختار‌های زیرساختی و زیست بوم امر خیر و مهمتر از این در موضوعات جدیدی ورود پیدا می‌کنند. مثال می‌زنم؛ امروز بهداشت و درمان کشور ما مدیون امر نیکوکاری در کشور است و این نکته خیلی مهمی است. نه صرفاً در ساخت بیمارستان و نه صرفاً در کمک به درمان نیازمندان حتی نسبت به امر ارتقای علمی بهداشت و درمان کشور امر نیکوکاری به صورت جدی ورود پیدا کرده است. جدای از این ما می‌بینیم که در عرصه‌های علمی و فناوری و عرصه‌های مختلف مجموعه‌های خیرین ورود پیدا کردند. در امر تحصیل، در امر رفاه جامعه، در امر توسعه شهری و توسعه منطقه‌ای مجموعه‌های مختلف ورود پیدا کردند.

اما در آسیب‌شناسی علمی با این نکته مواجه می‌شویم که این تشکل‌های خیریه و سازمان‌های مردم‌نهادی که در امر خیر فعالیت می‌کنند یک سری آسیب‌هایی حول آنها وجود دارد.  اینکه نیکوکاریِ عاطفی به نیکوکاریِ اثرگذار غلبه پیدا کرده است. نیکوکاری عاطفی یعنی چه؟ یعنی اینکه در یک منطقه یک نیازی اتفاق می‌افتد و به یکباره همه مجموعه‌های خیریه ورود پیدا می‌کنند و بعضاً می‌بینیم که کار‌های موازی و تکراری و کار‌های بی اثر یا با اثر گذاری کم شکل می‌گیرد. به تعبیری، منابع مردم و منابع مالی خیرین در بعضی جا‌ها هدر می‌رود.

نکته دوم، ما یکدفعه می‌بینیم که به جای کار حرفه‌ای، همه سمت و سو پیدا کردند که ما هم یک مؤسسه و بنیاد خیریه راه بیاندازیم. در حالی که ما نباید نگاهمان به امر خیر این باشد که هر کسی یک تشکل خیریه راه بیندازد. اثرگذاری و بهره‌وری در امر خیر برای ما مهمتر است. چون خود امر خیر یک موضوع علمی چند بعدی است نه یک بعدی. کسی که می‌خواهد یک مؤسسه خیریه و یک تشکل خیریه راه بیندازد و یک امر نیکوکاری انجام دهد باید یک جامعه‌شناس و یک روانشناس باشد و ابعاد مالی را کاملاً درک کند. ابعاد حسابداری را درک کند. جدای از این باید بحث‌های روحی و روانی جامعه را هم در نظر بگیرد. اعتمادسازی را طراحی کند. باید بحث مشارکت را درک کند. اعتقاد من این است که نیکوکاری، یک علم میان‌رشته‌ای بر اساس رشته‌های مختلفی که امروز در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، نیاز دارد.

نکته اصلی که من در آسیب‌شناسی مواجه می‌شوم این است که در کشور ما نیکوکاری حرفه‌ای جدی و اثرگذار کمتر دیده می‌شود. اینجاست که ما باید وارد میدان شویم. چون یک ظرفیت بی‌نظیر درجامعه که مردم ورود پیدا کردند وجود دارد، ولی آسیب داریم. این آسیب بعضاً شاید یک مورد باشد، اما در انعکاس جامعه تکثیر می‌شود. بد نیست این مثال را بزنم. بعضی جا‌ها می‌گویند که اینها پولشویی می‌کنند. از بین ۱۰ هزار مؤسسه و تشکل و مراکزی که فعالیت نیکوکاری دارند شاید یک مجموعه این کار را انجام دهد، آن یک عدد هم زیاد است. پس ما باید با این آسیبی که وجود دارد چه کار کنیم؟ اول اینکه باید آسیب را برطرف کنیم. جدای از این، آیا ما باید فقط در این سطح قرار بگیریم؟ در جهان، ساختار‌های خیریه یک ارتقای جدی پیدا کرده‌اند. کار حرفه‌ای و کار تخصصی اثرگذاری را انجام می‌دهند و الگو‌های جهانی طراحی می‌کنند. ما کجای کار هستیم؟ اینجاست که باید ورود پیدا کنیم و مدل‌های کشور‌های مختلف را بررسی کنیم. یکباره با کشوری مواجه می‌شویم که می‌گوید اگر خیریه‌ای بخواهد در این سطح کار کند، یکسری استاندارد‌ها و شاخص‌ها را باید رعایت کند. یعنی بعضی جاها، رتبه‌بندی و سطح‌بندی، الزام است. در بعضی جاها، خود تشکل پول می‌دهد و خودش را ارزیابی می‌کند. باید ببیند که بر اساس مؤلفه‌ها و شاخصه‌های استاندارد‌های جهانی در چه سطحی قرار دارد.

در کشور ما نمی‌شد الزام کرد و اعتقادی هم به این نداریم. همچنین نمی‌شد به مردم می‌گوییم که شما پول بدهید و اینکار را انجام دهید. بهترین روش برای اینکه ارتقای کار حرفه‌ای نیکوکاری را به صورت جمعی پیش‌بینی کنیم، این بود که مدلی را طراحی می‌کردیم که هم جذاب باشد، هم اختیاری باشد و هم خود عزیزان خیّر و تشکل‌های خیریه وارد میدان شوند. از بالا به پایین هم نباشد. یعنی هم حاکمیت و هم مردم باشند. بر همین اساس که ما بعد از جلسات مختلف به این نتیجه رسیدیم که ما باید یک مدل جشنواره‌ای را طراحی کنیم که جشنواره ملی نشان نیکوکاری شد. اما ساختارش چه بود؟ ساختار‌های حاکمیتی بود. منظور از حاکمیتی؟ آنهایی که مجوز می‌دهند و آنهایی که نظارت می‌کنند اعم از وزارت کشور، سازمان بهزیستی، وزارت ورزش و جوانان، مجموعه کمیته امداد، مجموعه فراجا همه کنار هم آمدند. اما اینها حاکمیتی می‌شوند و کفایت نمی‌کنند. مهمتر از این شورای سیاستگذاری ما باید از بخش مردمی باشد. بخش مردمی هم دو بخش است. یک بخش تشکلی مانند مجمع خیرین کشور، شبکه ملی مؤسسات نیکوکاری، شبکه ملی مؤسسات حامی ایتام و آنهایی که کار تخصصی علمی انجام دادند مانند خیر ماندگارو بنیاد تعالی زندگی. علاوه بر اینها شخصیت‌هایی داریم که در امر خیر شناخته شده و اثرگذار هستند. این شخصیت‌های فرهنگی هم باید دعوت شوند. اینها همه کنار هم قرار گرفتند.

اما یک نکته عرض می‌کنم. در خود همان شورای سیاستگذاری که همه عزیزان و پیشکسوتان بودند، سال گذشته بحثشان این بود که اگر در این جشنواره ۲۰۰ الی ۳۰۰ تشکل خیریه شرکت کنند شما گل را زدید. در حالیکه خود من در برنامه‌ریزی خودم به دوستان دبیرخانه عرض کرده بودم و هدفگذاری مان هم ۲۰۰۰ بود. دوستان می‌گفتند نخواهند آمد و من می‌گفتم چرا نمی‌آیند؟ می‌گفتند ما در فلان مجموعه دعوت کردیم و ۷۰ یا ۱۰۰ مؤسسه  آمدند. علتش چه بود که چنین اتفاقی افتاده بود؟ به عقیده من، ما مجموعه‌ای را شکل دادیم که شامل همه بود و صرفاً حاکمیتی نبود. اتفاقاً وزن بیشتر به سمت ساختار مردمی بود. شاخص‌ها را چه کسی طراحی کرد؟ ساختار مردمی. چه کسی می‌خواست داوری کند؟ ساختار مردمی. ما در هیئت داوران اجازه ندادیم حتی یک نفر هم از مجموعه‌های حاکمیتی حضور داشته باشد. چون اعتقاد نداریم و اعتقاد ما بر این است که این یک کار مردمی بوده و خود مردم هم باید آن را اداره کنند.

مسئله مهمتر هم اینکه ما هنوز مردم را خوب نشناختیم. تشکل‌ها را هم خوب نشناخته‌ایم. اگر خوب بشناسیم متوجه می‌شویم که اینها می‌آیند. در سال گذشته ۱۹۹۸ مؤسسه آمدند و حضور پیدا کردند. حالا جالب این بود که بعد از آن هم خیلی‌ها می‌گفتند‌ای کاش زودتر از این مطلع می‌شدیم و می‌آمدیم. همین امروز که با شما گفت‌و‌گو می‌کنم و اوایل مهمرماه هستیم که هنوز از مهلت ثبت نام جشنواره حدود ۱۲ روز باقی مانده، شاهد این هستیم که بیش از ۷۰۰۰  تشکل ثبت نام کردند. این عدد بی نظیر است و مفهومش هم این است که ما هنوز ظرفیت‌های مردمی را حتی در یک بعدش هم نشناختیم. اگر می‌شناختیم، این حرف نباید در جمع مدیران و نخبگانی مردمی ما شکل می‌گرفت که ۳۰۰ تا می‌آیند. پس این ظرفیت را بشناسیم.

مسئله بعدی، ما در این موضوع به دنبال چه بودیم؟ دنبال این بودیم که کار شوآف جشنواره‌ای انجام ندهیم. من اصلاً به این اعتقادی ندارم. چون من قبل از اوقاف جزو مدیرانی در ارشاد بودم که جشنواره زیاد برگزار کردم. اما شما نگاه کنید که ما در دو سال اخیر حتی یک بیلبورد در سطح شهر زدیم که می‌خواهیم جشنواره برگزار کنیم؟ حتی تیزر تبلیغاتی در صدا و سیما و رسانه‌ها دادیم؟ خیر. دنبال اینها نبودیم. چون اعتقاد دارم که این یک کار تخصصی بوده و مخاطب من هم یک بخش از تشکل‌هایی هستند که در امر خیر و نیکوکاری به صورت تخصصی کار می‌کنند. مخاطب من باید اینها باشند.

مسئله بعدی، آیا من دنبال این هستم که رقابت بین تشکل‌ها شکل دهم؟ خیر من به دنبال این نیستم. دنبال کار ارتقای مدیریتی هستم. دنبال ارتقای فعالیت جمعی اثربخش هستم. اینجا کنارش باید چه اتفاقی بیافتد؟ باید گفتمان سازی را طراحی کنم. همینکه منشاخص‌هایی را طراحی کردم، این شاخص‌ها باید اینقدر گفتمان سازی شود که همه به این سمت و سو بروند. اینها شاخص‌های اصلی ارزیابی که نه، شاخص‌های اصلی حرکت هر مجموعه خیریه می‌شود و این یک گفتمان است.

مسئله دوم، دنبال چه بودیم؟ ما به دنبال این بودیم که در کنار این بحث‌های آموزشی را طراحی کنیم. دوستان ما که در طراحی کردن مسیر تعالی زحمت می‌کشند و شاخص‌هایی که کار علمی اش انجام شده و در آینده به صورت کتاب در اختیار مجموعه‌ها قرار می‌گیرد و حتی من گفته‌ام که در مجموعه سایت نشان باید مباحث آموزشی به عنوان اصل قرار بگیرد ما دنبال این هستیم که بعد از چند سال دیگر من در جهان نه در ایران بگویم که این مؤسسات در امر کار حرفه‌ای نیکوکاری، الگوی جهانی هستند. تحققش هم اینست که همه مان کار جمعی انجام می‌دهیم، همگرایی و هم افزایی بین ساختار‌های حاکمیتی و ساختار‌های مردمی شکل گیرد که در شورای سیاست گذاری شکل گرفته است. مهمتر از این، گفتمان سازی و ساختار آموزشی که باید ادبیات را طراحی کنیم. اگر این اتفاق بیافتد موفق خواهیم بود.

این که شما می‌فرمایید و سوالتان این بود که چه شد که این استقبال بی نظیر اتفاق افتاد، عرضم اینست که، چون مدلی که طراحی شد نه صرفاً مدل مردمی  و نه صرفاً حاکمیتی بود بلکه اشتراک بین اینها ایجاد شد و همگرایی و هم‌افزایی جدی شکل گرفت و یک وفاق جدی در این موضوع بین اینها شکل گرفت، اثرگذار بود.

-فکر می‌کنم کمتر جشنواره‌ای در کشور با این ساختار بوده است؟

نیست یا خیلی کم هست. در بعضی جا‌ها من دیدم مدلی که طراحی شده، ترکیبی است، اما در بحث‌های حساس ورود پیدا نکردند.

-تا بحال سابقه نداشته که همه سازمان‌های حاکمیتی ذی‌نفع حول چنین کاری جمع شوند.

نکته اصلی همین است. همه دوستان به یادشان باشد. من در مراسم اختتامیه جشنواره بزرگترین دستاورد این جشنواره را هم‌افزایی نهاد‌های حاکمیتی در حوزۀ خیر،  عرض کردم. من از سال ۹۱ در ساختار‌های حاکمیتی در جلسات مختلف حضور داشتم. در قانون و اصلاح قوانین و آیین‌نامه‌ها و پیشنهاد و طرح و لایحه و اینها، بعضی از این نهاد‌ها اگر این دعوت می‌کرد او نمی‌آمد و اگر آن یکی دعوت می‌کرد این نمی‌آمد و کنار هم نمی‌نشستند.

ما در سازمان اوقاف و امور خیریه از ابتدا گفتیم که ما هیچ منافعی نداریم و تعارض منافع در اینجا نیست. چون من صدور مجوز مؤسسات خیریه ندارم. از روز اول هم گفتم ما عَلَم اوقاف را بلند نمی‌کنیم. شما ببینید من هیچ جا اعلام نکردم سازمان اوقاف، ما گفتیم همه با هم برگزار می‌کنیم. من آرم‌ها را هم که چیدم نگفتم یکی بزرگ و یکی کوچک باشد. اصلاً این حرف‌ها نبود. من حتی سال گذشته در این گفت‌وگوی اختصاصی با شما هم شرکت نکردم. چون اعتقاد دارم باید مجموعه‌های دیگر بیایند. این  یک کار جمعی و الگوسازی است. اگر انشالله به مدد دوستان و کمک و اخلاصی که دوستان و تشکل‌ها دارند و ساختار‌های حاکمیتی کنار هم قرار گرفتند، این یک الگوی خوب می‌شود و رد موضوعات دیگر هم هست. این اتفاق بزرگترین دستاورد است.

دستاورد دوم هم الگوسازی است که ما در تهران می‌نشستیم و می‌گفتیم در فلان موضوع، فلان مؤسسه و آن که معروف‌تر بود و برند شده بود را می‌گفتیم. اما یکباره دیدیم که در فلان شهرستان و در گوشه فلان استان مؤسسه وجود دارد که باید افتخار کنیم و بعد بالاتر از اینها زده بود. من به یکی از استان‌ها رفته بودم و به صورت جمعی یک مؤسسه که جزو برگزیدگان ما بود را دیدیم. شاخص‌ها در ذهنمان بود و از نزدیک که بازدید کردیم و ارزیابی اولیه مجموعه را مفصل انجام دادیم. من به دوستان دبیرخانه تبریک عرض کردم که این مؤسسه را در این استان و از یک گوشه انتخاب کردید و برجسته کردید. چرا ما می‌خواهیم کتاب را به سه زبان چاپ کنیم؟ چون می‌خواهیم در کشور‌های مختلف الگو شود. اگر می‌گویند فلان مؤسسه در آمریکا و کانادا و فلان کشور وجود دارد، اینها در کنار مؤسسه خیریه من در فلان استان و شهرستان اصلاً قابل مقایسه نیستند. ما نتواسته‌ایم معرفی کنیم.

ما به دنبال الگوسازی هستیم و قطعاً این جشنواره به همت خود مردم و همت خود تشکل‌های خیریه و با حضور جدی شان قطعاً به این سمت می‌رود که الگو‌های جهانی را شکل دهیم.

-بحثی که امسال در دور دوم جشنواره مطرح شد و مسئولان جشنواره در جا‌های مختلف گفتند، از یک دبیرخانه دائمی برای جشنواره صحبت کردند.   بخشی از این دائمی بودنش را من می‌فهمم بخاطر هدفی که فرمودید که بشود در بلند مدت الگو‌های برتر خیریه در ایران را به جهان معرفی کرد. اما اگر بخواهیم به طور دقیق‌تر صحبت کنیم هدف این دبیرخانه دائمی چیست و اصلاً به چه معناست و قرار است چه کار‌هایی انجام دهد؟

دبیرخانه دائمی برای این ست که جشنواره را رقابت نبینیم. ما به دنبال رتبه‌بندی و رقابت و بحث‌های این چنینی نیستیم. ما یک، به دنبال الگوسازی هستیم و دو، یادگیری انجام شود. یعنی به این سمت برویم. سوم، تسرّی موفقیت‌ها شکل بگیرد. مسئله بعدی، امر نیکوکاری را به یک مبحث علمی و تخصصی تبدیل کرده و کار حرفه‌ای را طراحی کنیم. کار اثربخش را طراحی کنیم. با این نگاه، چون این یک فرآیند است. پروژه نیست بلکه پروسه است. پروژه نیست که بگوییم ما این را برگزار کردیم و تمام شد. چون هدف، والاست و به دنبال یک تعالی در این مجموعه هستیم باید یک پروسه تعریف کنیم. کار پروسه‌ای، دبیرخانه دائمی می‌خواهد. چون در آن فرهنگ‌سازی هست. در داخل این مجموعه، آموزش و ارتقاء هست. هیچ موقع ایستایی و بن بست ندارد و مفهوم تمام شدن ندارد. اگر هر لحظه جلوتر می‌رویم دقیقاً نسبت به نیاز جامعه و ابزار‌ها و پیشرفت و توسعه جامعه‌مان باید در این عرصه هم جلوتر برویم.

اگر امروز شفافیتمان ۴ شاخص و زیرشاخص دارد، شاید در آینده ۱۰ زیرشاخص شود. چون خود به خود تغییر پیدا می‌کند. اگر امروز می‌گوییم که باید از ابزار‌ها و فناوری‌های روز استفاده کنید در آینده باید بگوییم که کدام مجموعه از هوش مصنوعی استفاده می‌کند. ما بر اساس نیاز روز باید خودمان را و بر اساس پیشرفت و توسعه کشورمان باید به این سمت و سو برویم و این اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه دبیرخانه، دائمی‌  شود. خود به خود ارتقا و تعالی جدی در جشنواره و مجموعه تشکل‌های خیریه شکل می‌دهد. در همین یک سال اخیر پیشنهادات مختلفی به من ارائه کردند که ما این بخش را اضافه کنیم و این کار را انجام دهیم. گفتیم که اجازه دهید که این نهالی که با همت همه دوستان و نهاد‌ها و ساختار‌های مردمی کاشته شده و الان در حال رشد و شکوفایی است، وقتی استحکام بخشی را انجام دادیم، می‌توانیم کار‌های دیگر را انجام دهیم. اما اولویت ما اینست که بتوانیم هیچ موقع به یک بن بست و ایستایی نرسیم و نگوییم اینجا تمام شد بلکه تمام من، شروع دوباره است. ما هر سال می‌گوییم وقتی اختتامیه جشنواره تمام شد، تازه شروع جدیدی برای فصل جدید است. چون من هر یک از این شاخص‌ها را که می‌بینم، فصل مفصلی دارند. ما باید در آینده نظام آموزشی دقیق و نظام جامع طراحی کنیم. باید با این نگاه برویم که در آینده یک دانشگاه … چه کسی این را انجام می‌دهد؟ اگر من زیرساخت‌ها و محتوا را آماده کردم می‌تواند در آینده یک رشته بزرگ تحصیلی در کشور باشد.

-با توجه به اینکه امسال شاهد بودیم که مراکز نیکوکاری کمیته امداد هم به جشنواره اضافه شدند، فکر می‌کنید بشود در ادوار بعدی، گروه‌های جهادی و سایر تشکل‌ها را هم داشته باشیم؟

در شورای سیاستگذاری روی این موضوع به صورت مفصل بحث شد. در سال گذشته روی مراکز نیکوکاری بحث شد ولی نیاوردیم. چون مراکز نیکوکاری، تشکل خیریه محسوب نمی‌شوند. بر اساس استاندار‌های جهانی، خیریه باید خودش اساسنامه مستقل و حساب‌های مستقل و ساختار مستقل داشته باشد. اما به هرحال، مراکز نیکوکاریِ وابسته به کمیتۀ امداد، امروز یکی از مجموعه‌های مؤثر در کشور و مجموعه‌های مردمی هستند که برای خودش یک ساختار وابسته به یک نهاد عمومی دارد. ما سال گذشته می‌گفتیم که شاخص نداریم و شاخص‌های تشکل‌های خیریه با شاخص‌های مراکز نیکوکاری متفاوت است. پس نیاز است که برای آنها شاخص علمی نوشته شود. دوستان ما در سال گذشته با کمک کمیته امداد برای مراکز نیکوکاری شاخص طراحی کردند و شاخص‌های علمی استخراج شد. اما برای گروه ها‌ی جهادی هنوز شاخص ارزیابی دقیق نداریم. این نیاز است که دوستان ما در مجموعه‌های گروه‌های جهادی و کسانی که این گروه‌ها را مدیریت می‌کنند بیایند تا شاخص‌های علمی نه شاخص‌های عرفی و بر اساس نیاز‌های روز، بلکه شاخص‌های علمی را طراحی کنیم. آن وقت می‌توانیم روی آنها بحث جدی داشته باشیم. چون ما دنبال ترویج و تبلیغ فرهنگ نیکوکاری هستیم و گروه جهادی هم یک نیکوکاری جمعی است. پس آن هم می‌تواند باشد ولی باید برایش شاخص‌های علمی طراحی کنیم.

-همانطور که می‌دانید قوام جشنواره‌های بزرگ، به سازمان متولی اصلی است که بقیه را دور خودش جمع کرده است. اگر آن سازمان در اعتقاد به یک جشنواره راسخ باشد، بدنه آن سازمان اتحاد کامل را به دست می‌آورند و دیگر بخش‌های نظام و کلیت نظام هم باید خودش را به یک جشنواره متعهد بداند تا آن جشنواره دوام پیدا کند. ما می‌بینیم که بیش از ۴۰ سال است که جشنواره فیلم فجر به این شکل برگزار می‌شود. با تغییرات مدیریتی و تغییرات دولتی هم در اصل برگزاری آن تغییری ایجاد نمی‌شود. می‌خواهم بدانم آیا شما پیش بینی و آینده نگری داشتید که چه کار باید کرد که این جشنواره قوام داشته باشد که با تغییر مدیریت‌ها از بین نرود و ناتمام نمانَد؟ البته نکته امیدوارکننده‌ای که الان وجود دارد این است که من چند بار دیدم که ریاست محترم سازمان اوقاف و نماینده ولی فقیه، حمایت جدی از این جشنواره کردند. با این حساب خواستم که تحلیل شما را بدانم.

ما دو مسیر را برای مانایی و ماندگاری این جشنواره طراحی کردیم. یکی، در اسناد بالادستی کشور که در برخی از مجموعه‌ها در حال نوشتن بوده و در بعضی جا‌ها هم نهایی شده این را دیدیم. اجازه دهید که من همین اندازه در موردش بگویم. مفهومش این است که اگر این سند به عنوان سند بالادستی باشد، ما از روز اول هم به دنبال همین بودیم که مسیری را ببریم که در اسناد بالا دستی قرار بگیرد و کسی به دنبال تعطیل کردنش نباشد، چون وقتی سند بالادستی شد هر مدیر و هر مسئولی که بیاید باید این را انجام دهد.

دومین مسیری که به دنبالش هستیم، بحث استقلال ساختار دبیرخانه و دبیرخانه دائمی و مهمتر از این، درگیر کردن و مشارکت گیری و فعالسازی بخش خود تشکل‌ها و مردم باشد و اینها خودشان مطالبه گر باشند. اگر این اتفاق هم بیافتد هیچ وقت تعطیل نمی‌شود. مثال: در جشنواره فیلم فجر اگر فیلمسازان و مجموعه آنها رغبت نکنند و نیایند خود به خود تعطیل می‌شود. ما شبیه به اینها را در کشور دیدیم. پس برگزاری جشنواره دو طرفه است. یکی ساختار و دبیرخانه است که ما این را تنها ساختار حاکمیتی ندیدیم. به همین خاطر من از روز اول تأکید داشتم که اعلام نکنیم که این را حاکمیت برگزار می‌کند. چون حاکمیت نمی‌خواهد برگزار کند و اعتقاد من اینست که این کار هر دو مجموعه است. این ساختار اگر طراحی شده قطعی بدانید که دوام پیدا خواهد کرد.

نکته مهمتر هم اینست که خود رئیس سازمان ما امروز به این موضوع اعتقاد جدی داشته و خودش دائماً پیگیر است که اینکار باید انجام شود. در بین مسئولین نظام هم با توجه به برگزاری سال گذشته این جشنواره که اتفاق افتاد و معاون اول و دستیار اجتماعی رئیس جمهور تشریف آوردند، خودشان پیگیر این کار هستند، چون این یک کار ارزشمند بوده و باید ادامه پیدا کند.

اعتقاد من این است که ان‌شاءالله با کمک مردم و کمک تشکل‌های خیریه، این جشنواره ادامه خواهد داشت.

 

ارسال دیدگاه
captcha