یادی از سه عکاس مستند که برای رنج بشر و علیه فراموشی ایستادند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، عکاسی مستند اجتماعی فقط هنر ثبت تصویر نیست؛ بلکه هنر به اثبات رساندن حقیقت است. درواقع، هر عکس به منزلۀ روایتی است از حقایق پنهانی که با بیتفاوتی سیاستمداران در سراسر جهان انکار شدهاند. امروز بسیاراند عکاسانی آگاه که با عشق به نوع انسان و طبیعت قدم به میدان میگذارند تا از دل بحرانهایی چون جنگ، فقر، مهاجرت و مشکلات زیستمحیطی غبار از چهره فراموششدۀ انسانها بردارند. آنها حقیقت را با واقعگرایانهترین شکل ممکن بهرخ میکشند، اما در گذشتههای دور انگشتشمار بودند.
در این یادداشت، بهبهانه روز جهانی عکاسی و روز جهانی بشردوستی، از زندگی و آثار سه عکاس برجسته جهانی؛ جیمز ناچتوی، سباستیائو سالگادو و دوروتیا لانگ که در قرن بیستم و بیستویکم با دوربینهایشان وجدان عمومی جهان بودند و با آثارشان نشان دادند هنر عکاسی میتواند چهره جنگ را برای لحظاتی نشانمان بدهد، جنگزدگان و مهاجران را از حالت نامرئی دربیاورد و با تلنگر به وجدان جهانی، آب و نان را به سفره قحطیزدگان برگرداند.
جیمز ناچتوی؛ پرترهنگار جنگزدگان
ناچتوی بیش از چهار دهه با دوربینش در قلب فجایع ایستاد تا جهانیان را وادار کند چهره رنج را به یاد بسپارند. او در مأموریتهایش از جمله عکاسی از عراق مجروح شد، اما همچنان باور داشت که میتواند با آثارش جنگ را متوقف کند. ناچتوی سال ۱۹۴۸ در ماساچوست زاده شد و نخستین مأموریت عکاسیاش در ایرلند شمالی بود. او سپس به السالوادور، رواندا، سومالی، افغانستان، بوسنی و بسیاری کشورهای دیگر سفر کرد، اما پس از ثبت عکسهای جنگ ویتنام نسبت به کارش مصممتر شد؛ چراکه دیگر میتوانست با هنرش وجدان خفتۀ جمعی را لحظاتی بیدار کند.
این عکاس برجسته در یکی از عکسهایش از سومالی در ۱۹۹۲، تصویر زنی نحیف را در فرغونی ثبت کرد که خیلی زود شهرتی جهانی پیدا کرد. این تصویر اندوه و شگفتی مردم سراسر جهان را برانگیخت و باعث شد صلیب سرخ موجی از کمکهای غذایی به راه بیندازد و جان میلیونها نفر نجات پیدا کند.
او همچنین در عکس «رواندا »۱۹۹۴، پرتره مردی با صورت زخمی را بهعنوان سند نسلکشی به ثبت رساند. ناچتوی بارها جایزه «عکاس مطبوعاتی سال» را دریافت کرد و نشان طلا گرفت، اما فراتر از این جوایز، اهمیت کار او در تلاش برای تغییر چهره جهان با هنر عکاسی است. او نشان داد یک تصویر مستند جان میلیونها انسان را نجات میدهد.
سباستیائو سالگادو؛ عکاس چهرههای سیاه و سفید
سالگادو در سال ۱۹۴۴ در برزیل به دنیا آمد. او اقتصاددانی بود که دوربین همسرش مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به یکی از بزرگترین عکاسان اجتماعی جهان تبدیل کرد. سالگادو سالها کنار سوژههایش زندگی کرد و لحظاتی از زندگیشان را از دل تجربهی زیسته خود بیرون کشید. او در سال ۱۹۸۶ در کتاب «دیگر آمریکاییها» روایتی از فقرای آمریکای لاتین نوشت. سپس در مجموعه عکسهای «کارگران»، تصاویر مستندی از کار طبقه فقیر جامعه ثبت کرد.
عکسهای او از معدن طلای سررا پلادا تصویری نمادین از رنج و محرومیتهای انسان مدرن است. سالگادو در پروژه عکاسی «مهاجران» در چندین کشور، مفهوم آوارگی را با نگاهی دغدغهمند و انساندوستانه به تصویر کشید و درنهایت در پروژه «Genesis» به آغوش طبیعت رفت تا نشان دهد حفاظت از زمین بخشی از رسالت فراموششدۀ انسان قرن بیستم است.
سالگادو برای آثارش دهها جایزه جهانی از جمله جایزه معتبر «شاهزاده آستوریاس اسپانیا» را دریافت کرد. او در سال ۲۰۰۱ نماینده ویژه یونیسف شد و در نمایشگاههایش میلیونها انسان را به تأمل پیرامون بحرانهای اجتماعی انسان و مشکلات زیستمحیطی دعوت کرد.
دوروتیا لانگ؛ صدای خاموشان مهاجران و زنان
لانگ در ۱۸۹۵ در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. سالها بعد او پرترهنگار موفقی در سانفرانسیسکو بود که با آغاز رکود بزرگ آمریکا، استودیوی مجهز خود را رها کرد و به خیابانها و اردوگاههای مهاجران رفت. هدف لانگ از این کار ثبت بخشی از تاریکیهای زندگی فرودستان بود که آن را به خوبی به انجام رساند.
او بهعنوان یک عکاس و مستندنگار زن به رنج همجنسان خود توجه ویژه ای داشت. عکس «مادر مهاجر»، که سال ۱۹۳۶ ثبت شده، از مشهورترین و بحثبرانگیزترین آثار اوست. این تصویر پرترهی زنی فقیر با کودکانش را نشان میدهد که بهعنوان نماد شرافت انسانی در اوج فقر شناخته میشود؛ جالب اینکه این عکس دولت آمریکا را وادار کرد برای کمک غذایی فوری به مهاجران اقدام کند.
این هنرمند همچنین با مجموعه عکسهایش از کارگران مهاجر و بیخانمانها، دوران رکود بزرگ آمریکا را در دهه سی با نهایت دقت پیش چشمها نمایان کرد؛ آثاری که امروز در موزههای بزرگ جهان به چشم میخورند. تلاش هنری و انسانی لانگ به سیاست عمومی آمریکا جهت داد و روایت تاریخی تأثیرگذاری از زنان آسیبدیدۀ زمانۀ خود به جای گذاشت.
درنهایت، ناچتوی با حضور شجاعانه در میدان جنگ، سالگادو با پروژههای جهانی و طبیعتنگاری شاعرانه؛ و لانگ با پرترههای انسانی از زنان و فقرا، وجدان تصویری زمانه خود شدند. آنها باور داشتند تصویر میتواند فریادی خاموش اما تأثیرگذار برای برقراری عدالت باشد و مهمترین دستاوردشان این بود که میلیونها انسان فراموششده را به حافظۀ تاریخ مصور جهان سپردند.
یادداشت از نیلوفر بختیاری