پشتوانۀ مشارکت مالی مردمی در جنبش مشروطه

انقلاب مشروطه ایران، بهعنوان دروازه ورود ایران به دوران نوین، متأثر از مؤلفههای گوناگونی بوده است. این جنبش چندوجهی، بهعنوان فرزند دوران خود، از بستر جامعه ایرانِ آن روز برآمده و بر آن نیز تاثیر مستقیم گذاشته است. این حرکت اجتماعی همچنین مستظهر به پشتوانه مردمی بوده و از آن جمله، مشارکتهای مردمی در طول دوران جنبش مشروطه است.
به عبارت دیگر، پیشبرد اهداف مشروطهخواهان اعم از برگزاری تحصنها، تأمین معاش اعتصابکنندگان، انتشار روزنامهها و بعدتر در دوران استبداد محمدعلیشاهی، تجهیز مجاهدان و هزینۀ ادارۀ انجمنها، تقریباً بهطور کامل بر دوش مردم قرار گرفت. این مشارکت مالی، نقشی حیاتی و چندوجهی در شکلگیری و تداوم تهضت مشروطیت ایفا کرده است.
منابع مالی هزینههای جنبش مشروطیت از سرچشمههای مختلفی نشأت میگرفت. برای مثال برخی از فعالان ثروتمندتر جنبش مانند ملکالمتکلمین یا برخی از درباریان مشروطهخواه مانند ظهیرالدوله، قسمتی از داراییهای خود را صرف جنبش مشروطه میکردند. همچنین باید اشاره کرد که روحانیان موافق مشروطه نیز مانند آخوند خراسانی با هزینهکرد وجوهات شرعی در مسیر جنبش مشروطه، نقشی فراتر از کنش سیاسی برای خود تعریف میکردند. چرا که با اقدام خود بهعنوان مراجع تقلید مذهبی جامعه، نقشی قابل توجه در پشتیبانی مالی جنبش ایفا میکردند(به همین قیاس روحانیان مخالف مشروطه نیز حامیان مالی خود را به هزینه کرد بیشتر در مخالفت با مشروطه تهییج میکردند). علاوه بر این باید اشاره داشت که تجار و بازرگانان ایرانی خارج از کشور، مانند بازرگانان مقیم قفقاز، عثمانی و هند نیز با ارسال کمکهای مالی خود به مشروطهخواهان کمک میکردند.
صرف نظر از موارد اشارهشده، صرفِ تحصن و بستنشینی بازاریان و کسبه و پیشهوران به معنی چشمپوشی از آورده مستقیم مالی و کسب درآمد و در نتیجه به معنی صرف هزینه مالی در نهضت مشروطه بوده است. با این حال فارغ از انجام کارهای داوطلبانه جهت برآوردن نیازهای اولیه متحصنین(مانند تحصن، پخش اعلامیه و آشپزی برای متحصنان)؛ در بسیاری از موارد تأمین هزینههای بستنشینیها، مانند بستنشینی در حرم حضرت عبدالعظیم، نیز بر عهده فعالان جنبش و در حلقه آخر عموم مردم قرار میگرفت. هزینههایی که علاوه بر تأمین مایحتاج روزانه بستنشینان به تأمین نیازهای خانوادههای پیشهوران و کارگران نیز تسری مییافت.
عموماً تاجران و بازاریان بزرگ و کوچک، عمدهترین حامیان مالی این تحصنها بودند. آنها با ایجاد انجمنها یا از طریق شخصیتهای مورد اعتماد به خانوادههای اعتصابکنندگان که درآمد روزانه خود را از دست داده بودند، کمکهای نقدی و کالا میرساندند. البته هزینههای مردمی محدود به مایحتاج روزانه نبوده است، بلکه دربرگیرنده هزینههای ناظر به نفسِ فعالیت مشروطهخواهان نیز میشد. انتشار نشریات مشروطهخواه مانند صوراسرافیل و توزیع شبنامههای اعتراضی بدون مشارکت بازاریان و منفورالفکران عصر و پرداخت هزینههای اشتراک ناممکن مینمود.
همچنین تأمین هزینههای جاری انجمنهای ایالتی و ولایتی و انجمنهای صنفی و محلی که بدون آنها امکان سازماندهی اعتراضات شهری فراهم نمیشد، جز با حمایت مالی موافقان مشروطه ممکن نبود. کمکهای موصوف در اشکال و از مبادی مختلفی به مشروطهخواهان تزریق میشد. بخشی از آن در قالب کمکهای نقدی بوده است. در برخی از موارد به شکل تأمین مایحتاج مستقیم کالاهای انجام میشده و در موارد دیگر از طریق فروض داراییهای سرمایهای یا زینتی مانند جواهرات یا اموال با ارزش انجام میشده است؛ که در این مورد اخیر اشارات صریحی از مشارکت زنان وجود دارد. مانند کمکهای مالی زنان تبریزی در جریان محاصره شهر توسط نیروهای کودتاچیان.
اهمیت متعدد و متکثر بودن و در عین حال مستقل بودن و در عین حال خوداتکایی بالای عموم هزینههای جنبش مشروطه در آن بود که تا حد زیادی جنبش را از وابستگی به منابع خارجی یا عناصر مشکوک داخلی مصون نگه داشت و مشروعیت مردمی آن را تقویت میکرد. همچنین گستردگی زیاد مشارکتکنندگان در هزینهها موجب میشد که اقشار گستردهای از جامعه به نحوی در آن مشارکت کنند و احساس تعلق به آن پیدا کنند. همین استقلال مالی موجب شد که جنبش در مهمترین بزنگاهها مانند محاصره تبریز توسط نیروهای محمدعلی شاه امکان مقاومت و استمرار را داشتهباشد.
علاوه بر این آزمون و تجربهای برای مدیریت و ادراه انجمنها و صندوقهای عام المنفعه و خودسامانی ارگانهای مدنی در جهت نیل به اهداف اجتماعی بود؛ لذا هزینههای مردمی، همچون خون در رگهای جنبش مشروطه ایران سبب استمرار و بقای این جنبش در بزنگاههای حیاتی بوده است. این مشارکت مالی گسترده و فداکارانه، علاوه بر پشتوانه اقتصادی به عنوان تجلی عینی تعلق خاطر، فداکاری و اراده جمعی مردم ایران سهم بهسزایی در پیروزی جنبش مشروطیت داشت؛ و در هر لحظه از جنبش بهنوعی ظهور و بروز یافت. در لحظهای به تأمین نان بستنشینان در حرم عبدالعظیم و در لحظهای دیگر با خرید فشنگ برای مجاهدین در سنگرهای تبریز، از فروش جهیزیه زنان برای چاپ روزنامه تا تحمل زیانهای سنگین اعتصابات.
به عبارتی این سرمایهگذاری سنگین مردمی بود که به جنبش مشروطه جان، توان مقاومت و مشروعیت اجتماعی بخشید. اگرچه مشروطه در نهایت به تمام آرمانهای خود نرسید، اما نقش بیبدیل هزینههای مردمی در به ثمر نشاندن نخستین مرحله آن و تجربۀ بیسابقه مشارکت تودهای در امور سیاسی کشور در تاریخ ایران ماندگار است. این مشارکت نشان داد که تغییرات بزرگ اجتماعی، بدون پشتوانه ملموس و فداکاری مالی توده مردم، به دشواری امکانپذیر است.
یادداشت از مهدی شمسایی
پژوهشگر تاریخ حقوق