باز هم فداکاری در دل آتش؛ جوانانی که برای طبیعت ایران پَر کشیدند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، در نخستین روزهای مرداد، کردستان، داغدار سه جوان رشیدی شد که برای مهار آتش در کوه آبیدر جان باختند. به این بهانه یادداشتی را دربارۀ این سه تن و زاگرس گردآوری کردهایم.
زاگرس در آتش؛ ریههایی که میسوزند
کوهستانهای زاگرس، با گسترهای از جنگلها و مراتع متراکم، از مهمترین زیستبومهای ایران بهشمار میآیند. این منطقه سهم بزرگی در تولید اکسیژن، حفظ تنوع زیستی و تأمین آب دارد، اما سالهاست که آتشسوزیهای مکرر، زاگرس را به میدان سوختن طبیعت بدل کرده است. بنا بر اعلام انجمنهای محیطزیستی کردستان، بیشتر آتشسوزیها در این منطقه منشأ عمدی دارند؛ انگیزههایی چون زمینخواری و اقدامات غیرقانونی در مناطق مرزی، عوامل اصلی این بحران هستند. باوجود هشدارهای مکرر فعالان محیطزیست اقدامات کافی برای پیشگیری از آتشسوزیهای مکرر در این اقلیم و مهارسازمانیافته در صورت وقوع حریق انجام نشده است. تجهیزاتی که وعده داده شده بود، در عمل به دست داوطلبان نرسید. این آتشسوزیها، علاوهبر از بین بردن سرمایههای طبیعی، به بهای جان انسانهای فداکار تمام شدهاند؛ افرادی که بدون کمترین حمایت، با دستان خالی به مقابله با شعلهها رفتهاند.
حمید مرادی؛ وکیل طبیعت
حمید مرادی؛ وکیل دادگستری و مدیر انجمن «شنه نوژین کردستان» بود. در جریان عملیات اطفای حریق گسترده در کوه آبیدر سنندج، با ۹۵ درصد سوختگی جان باخت. او یکی از هفت نیروی داوطلبی بود که در یکی از درههای پرشیب منطقه، در حلقهای از شعلهها گرفتار شدند. در گزارشها آمده است که داوطلبان، هیچگونه تجهیزات ایمنی یا لباس مقاوم در برابر آتش نداشتند و تنها با امکانات شخصی در صحنه حضور یافته بودند. مرادی، فداییِ طبیعت بود؛ کسی که بدون حکم دولتی و با تعهد قلبی به ایران در میدان حضور یافت و جان باخت.
خبات امینی؛ فداکار بیسلاح
خبات امینی یکی از فعالان محیطزیست داوطلب در حادثه آتشسوزی کوه آبیدر بود که در حلقه شعلههای آتش گرفتار شد. مرحوم امینی کارمند اداره کار استان کردستان که حین مهار آتشسوزی آبیدر دچار سوختگی شدید شده بود، همراه با جمعی از نیروهای داوطلب مردمی و فعالان محیطزیست، برای مهار حریق به منطقه رفته بود که در جریان عملیات، دچار سوختگی شدید و به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شد. وی با وجود تلاش کادر درمان، به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.
شینا انصاری؛ معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست با ابراز تأثر عمیق از این حادثه تلخ نوشت: «با نهایت تأسف و تأثر، خبر جانباختن سه فعال شریف و فداکار محیطزیست کردستان، آقایان حمید مرادی، چیاکو یوسفینژاد و خبات امینی، موجب اندوه عمیق خانواده بزرگ محیطزیست کشور شد؛ انسانهایی که عاشقانه و ایثارگرانه در خط مقدم حفاظت از طبیعت ایستادند و جان عزیز خود را تقدیم راهی مقدس کردند.»
وی افزود: «این ضایعه جانکاه، بار دیگر اهمیت و سختی راه حفاظت از طبیعت را یادآوری میکند. مدافعان محیطزیست در ایران، همواره با انگیزهای فراتر از مسئولیتهای اداری و سازمانی دل در گرو سرزمین دارند و جان خود را در مسیر حراست از منابع طبیعی فدا میکنند.»
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدار، همکاران و تمامی فعالان حوزه محیطزیست کشور، از خداوند متعال برای این عزیزان سفرکرده علو درجات و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت کرد. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و امام جمعه سنندج نیز درگذشت خبات امینی را تسلیت گفتند.
چیاکو یوسفینژاد؛ شعلهها او را خاموش نکردند
چیاکو یوسفینژاد نیز از جمله داوطلبانی بود که در جریان تلاش برای مهار آتشسوزی گسترده کوه آبیدر، در محاصره شعلههای آتش گرفتار شد. چیاکو یوسفینژاد رزمیکار مچاندازی و فعال محیط زیست فقط ۲۳ سال داشت. او عضو پیشین تیم ملی هنرهای رزمی بود و تنها با اتکا به انگیزه و تعهد شخصی وارد میدان شده بود. چیاکو پس از چند روز بستری در بیمارستان، بهدلیل شدت سوختگی درگذشت. چیاکو، فدایی خاموش اما جاودانه طبیعت کردستان بود.
چیاکو، هنگام مهار آتشسوزی در کوه آبیدر سنندج بهدلیل تغییر جهت باد و شدت شعلهها گرفتار حریق شد و پس از چند روز جدال با مرگ شامگاه یکشنبه، ۵ مرداد جان به جانآفرین تسلیم کرد.
سوگ عمومی؛ کردستان در عزای فرزندان
در پی جانباختن سه فعال فداکار محیطزیست در حادثه آتشسوزی کوه آبیدر، فضای کردستان، بهویژه شهر سنندج، در سوگی فراگیر فرو رفت. استاندار کردستان، آرش زرهتن لهونی، با صدور پیامی رسمی، روزهای دوشنبه و سهشنبه، ششم و هفتم مردادماه ۱۴۰۴ را عزای عمومی اعلام کرد. در این پیام آمده است: «با نهایت تأثر و تأسف، ضایعه تلخ و جانسوز درگذشت سه تن از فعالان دلسوز، فداکار و غیور محیطزیست، موجب اندوه عمیق مردم شریف کردستان و دوستداران طبیعت در سراسر کشور شد.»
استاندار کردستان، در ادامه، این سه جوان را «نماد والای مسئولیتپذیری، تعهد و عشق به سرزمین» نامید و تأکید کرد نام و یادشان در تاریخ استان کردستان و ایران جاودانه خواهد ماند. مراسم تشییع پیکر جانباختگان با حضور گسترده مردم، خانوادههای داغدار، فعالان محیطزیستی، دانشجویان، هنرمندان و مسئولان محلی برگزار شد. در این مراسم، مردم با چشمانی اشکبار و دستهایی گرهخورده از اندوه، فریاد زدند که «طبیعت فرزندان ما را گرفت، چون ما تنها گذاشتیمش».
صدای مردم در بیانیهها
در پی این حادثه، نهادهای مردمی و انجمنهای زیستمحیطی با صدور بیانیههایی خواستار پاسخگویی مسئولان و تغییر در سیاستهای محیطزیستی کشور شدند. در یکی از این بیانیهها آمده است: «چگونه میتوان پذیرفت که فرزندان این خاک، با دستان خالی به جنگ آتش بروند و نه حمایتی ببینند، نه حتی شناسایی حقوقی بعد از مرگ؟ تا کی باید بیتجهیزاتی، بیحمایتی و بیمسئولیتی قربانی بگیرد و ما تنها نظارهگر بمانیم؟»
سازمانهای مردمنهاد کردستان، با اشاره به سابقه بیش از ۲۰ جانباخته در دهه اخیر در جریان اطفای آتشسوزیهای زاگرس، خواستار تدوین قانونی برای حمایت از فعالان محیطزیستی و بهرسمیت شناختن جانباختگان بهعنوان «شهید خدمت» شدند. خانوادههای داغدار نیز در بیانیهای مشترک، اعلام کردند: «فرزندان ما با عشق رفتند، نه با مأموریت رسمی. ما خواهان آن نیستیم که نامی به آنها اطلاق شود؛ ما خواهان عدالت، پاسخگویی و توقف این بیتفاوتی هستیم.»
کاربران فصای مجازی با هشتگهایی چون #شهدای_محیط_زیست، #آبیدر_در_آتش و #حمید_خبات_چیاکو، این فاجعه را به بحث ملی بدل کردند.
خواستههای جامعه محیطزیستی؛ راهی برای پایان دادن به فاجعههای تکرارشونده
حادثه مرگبار کوه آبیدر، نهتنها قلب مردم کردستان، بلکه وجدان جمعی جامعه محیطزیستی ایران را نیز جریحهدار کرد. پس از این فاجعه، نهادهای مردمی و انجمنهای فعال در حوزه منابع طبیعی، با انتشار بیانیههایی، مجموعهای از مطالبات مشخص را برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی مطرح کردند. در این بیانیهها آمده است که دولت باید بهطور فوری و جدی، سه محور اساسی را در دستور کار قرار دهد:
۱. پیشگیری ساختاری: ایجاد خطوط آتشبر، تأمین نیروهای تخصصی، و بهروزرسانی تجهیزات اطفای حریق در مناطق پرخطر، از جمله دامنههای زاگرس.
۲. آموزش بومیسازیشده: ارائه آموزشهای حرفهای و مستمر به داوطلبان و جوامع محلی، بهویژه در مناطق مرزی و جنگلی، تا در صورت بروز حریق، اقدامات آنها بهصورت ایمن و مؤثر انجام گیرد.
۳. حمایت حقوقی و بیمهای: شناسایی رسمی جایگاه فعالان محیطزیست و جانباختگان این عرصه در نظام حقوقی کشور، با اختصاص عنوان «شهید خدمت» یا معادل قانونی آن، تا خانوادهها از حمایتهای بیمهای، مستمری و حقوقی برخوردار شوند.
در کنار اینها، فعالان محیطزیستی کردستان هشدار دادهاند که «تا زمانی که دولت در زمینه پیشگیری، آموزش و حمایت، عملکرد مؤثری نداشته باشد، چنین فجایعی نهتنها تکرار میشوند، بلکه به روندی عادی و بیپاسخ بدل خواهند شد.»
همچنین تأکید شده که منشأ عمده آتشسوزیهای استان کردستان عمدی و مرتبط با فعالیتهای غیرقانونی باشد، اما برخوردی قاطع و قضایی با عاملان این آتشافروزیها مشاهده نمیشود. برخی مدعیاند هشدارهای مکرر فعالان زیستمحیطی نیز با بیتوجهی مراجع ذیربط مواجه شده است.
حادثه آبیدر، از دید جامعه محیطزیستی ایران، اتفاقی ناگهانی نیست؛ نتیجه طبیعیِ کمتوجهیِ انباشته، نسبت به بحرانهای محیطزیستی کشور است. اکنون انتظار این است که جانهای از دست رفته، نه فراموش شوند و نه خونشان بیثمر باشد؛ بلکه جرقهای باشند برای تغییر در رفتار با طبیعت.