
سه شخصیت مورد احترام در ایران و ازبکستان: «ابن سینا»، «پوریای ولی» و «صدرالدین عینی»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، قسمت دوم از اپیزود بیستودومِ فصل سومِ پادکست نیکآوا -نخستین پادکست در زمینه خیر و نیکوکاری- به معرفی اشخاص و چهرههای تأثیرگذار در کشور کنونی ازبکستان اشاره دارد که در حوزه تمدنی ایران فرهنگی جای میگیرند. در این بخش از ابن سینا، پوریای ولی و صدرالدین عینی نام برده شده است.
ابن سینا؛ فیلسوف مشاء در دربار آل سامان
ابن سینا، فیلسوف و پزشک ایرانی که در افشنه، یکی از روستاهای نزدیک شهر بخارا زاده شد، اصالتاً از بلخ برخاسته بود؛ شهری که پدرش عبدالله، اندکی پیش از تولد او به سمت بخارا مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شده بود. ابن سینا که معلمانش از دوران کودکی پِی به خردمندی، دانش، هوش و ذکاوت او برده بودند، با درمان امیر نوح سامانی اجازه استفاده از کتابخانه بزرگ امیران سامانی در بخارا را یافت و پس از آن تا زمان درگذشتش در همدان بارها از شهری به شهر دیگر رفت.
گرگان، گرگانج در خوارزم، ری، قزوین، اصفهان و در نهایت همدان، بخشی از شهرهایی است که ابن سینا در عمر پرثمرش از آنها بازدید و چندصباحی در آنها زندگی کرد. این دانشمند بزرگ در دوره سامانیان و همزمان با عالمانی چون ابوریحان بیرونی میزیست و شانس و اقبال آن را داشت که در زمانی که پژوهشگران از آن تحت عنوان «رنسانس ایرانی» یاد میکنند، در لوای حکمرانی سامانیان که نهتنها زبان فارسی را به زبان دربار خود تبدیل کردند، بلکه بانی ترجمه قرآن و ترجمه و نگارش نخستین تاریخ به زبان فارسی بودند، زندگی کرد و از لطف امیران این حکومت ایرانی برخوردار بود.
پوریای ولی؛ پهلوان عیار
دومین شخصیت مطرحشده در این اپیزود، پوریای ولی است. نویسندگان از او به عنوان عیاری یاد کردهاند که گزارشها درباره زادگاه او متفاوت است و از خوارزم تا خوی و صومعهسرا آرامگاههایی در یادبود او بنا شده است. پوریای ولی که کتاب «کنزالحقایق» نیز به او منسوب است، مانند پهلوانان و عیاران دیگر، کارهای عامالمنفعه بسیاری برای مردم میکرد، خود را وامدار پهلوانان شاهنامه و امام علی (ع) میدانست و داستان مشهور قبول شکست در برابر پهلوان تازهکار، نشان از رقت قلب، عطوفت، جوانمردی و فتوت او دارد.
صدرالدین عینی؛ مدافع زبان فارسی در آسیای میانه
سومین شخصیت مورد بحث در این پادکست، صدرالدین عینی؛ تاریخپژوه، زبانشناس، شاعر و نویسنده اهل بخاراست. او را که روشنگرِ شناختِ تاریخِ درهمآمیختۀ گذشته برای امروزیان دانسته اند، در عمر علمی خود بالغ بر ۱۵ کتاب نوشت و در طول حیات خود بسیار تلاش کرد تا مانع از فراگیرشدن خط سیریلیک در آسیای میانه شود و تقویت زبان فارسی میان مردم را فراهم آورد. از او به عنوان نخستین شاعر شعر نو به زبان فارسی یاد کردهاند که پنج سال پیش از نیما یوشیج در ایران، این گونه ادبی را متداول کرد.
پژوهشگران بر این باورند که میتوان تأثیر فعالیتهای ادبی او در تقویت زبان فارسی را نهتنها در منطقه آسیای میانه بلکه در ایران و افغانستان هم مشاهده کرد که نشان از اعتقاد او به وحدت زبان فارسی است.