کد خبر:۳۶۶۰
بشنویم از اشتراک فرهنگی ایران و ازبکستان

بشنویم از اشتراک فرهنگی ایران و ازبکستان

قسمت اول از اپیزود بیست‌و‌دومِ پادکست نیک‌آوا، به کشور ازبکستان و اشتراکات فرهنگی و رفتاری مردم این کشور با مردم ایران اختصاص دارد. بخارا و سمرقند دو شهر مهم این کشور در دوره سامانی و به‌خصوص تیموری به مهم‌ترین شهر‌های جهان تبدیل شدند و گرچه رود آمو (جیحون) همواره مرز میان ایران و توران به حساب می‌آمد، اما این منطقه همیشه بخشی از جغرافیای فرهنگی ایران به حساب می‌آمد. زبان فارسی و رسوماتی چون نوروز از جمله نماد‌های این فرهنگ مشترک‌اند که تا امروز ادامه یافته‌اند.

 

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، قسمت اول از اپیزود بیست‌و‌دومِ فصل سومِ پادکست نیک‌آوا -نخستین پادکست در زمینه خیر و نیکوکاری- به کشور ازبکستان و اشتراکات فرهنگی و رفتاری مردم این کشور با ایران اختصاص دارد.

 انسیه افغان و مجید غلامی؛ پژوهشگران پادکست نیک‌آوا این بخش را با شرحی درباره موقعیت جغرافیایی، محصولات کشاورزی، واحد پول ملی و همسایگان این کشور آغاز کرده‌اند. بیشترین محصولات کشاورزی کشور ازبکستان با بیش از ۴۵ هزار کیلومتر مربع مساحت، ۱۲ ولایت و ۱۶ دین و مذهب متنوع، پنبه و گندم است و سیمرغ به عنوان نماد آن انتخاب شده است. یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت ازبکستان، به جای‌گیری آن در مسیر جادۀ ابریشم مرتبط است و دو شهر مهم سمرقند و بخارا از شهر‌های این کشور محسوب می‌شود.

 در این پادکست، دکتر حبیب‌الله اسماعیلی؛ استاد دانشگاه و تاریخ‌پژوه با اشاره به دوگانۀ ایرانِ سیاسی و فرهنگی، از درهم‌آمیختگی فرهنگی و بی‌مرز بودن ایران و ازبکستان یاد کرده و به این نکته اشاره کرده است که منطقه‌ای که ازبکستان در آن قرار گرفته است، در طی تاریخ «ماوراء‌النهر» یا به فارسی «فرارود» و «ورارود» نام دارد که مرز آن با ایران، رود آمو (آمودریا) یا جیحون بوده است. به گفته این پژوهشگر، گرچه «قدرت سیاسی ایران در هیچ دوره‌ای در فرارود حضور نداشته و مردم در دو سوی جیحون هویت سیاسی متفاوتی داشته‌اند، اما هویت فرهنگی یگانه‌ای داشته‌اند».

  اسماعیلی با اشاره به داستان «آرش کمانگیر» در شاهنامه فردوسی، مرز ایران و توران را رود آمو یا جیحون می‌داند و اشاره می‌کند که این مرز همچنان تا دوره صفویه نیز میان ایران و ازبکان پابرجا ماند؛ چه اینکه در سه معاهده این دوره از جمله معاهده جام، مرو و غجدوان از آن نام برده شده است.

 پژوهشگران نام ازبکستان را به معنی رئیس و بزرگ قوم دانسته و آن را برگرفته از نام پسر بزرگ چنگیز یعنی ازبک برشمرده‌اند و بر این باورند که این اسم صورت نژادی ندارد و بیشتر ریشه سیاسی و جغرافیایی دارد. زبان این منطقه تا پایان دوره ساسانی، فارسی بوده است و بعد از ورود عرب‌ها به آن منطقه، زبان عربی نیز به آن افزوده شده است و بعدتر در دوران اسلامی با ورود ترکان، زبان این قوم نیز به مجموعه زبانی این منطقه افزوده شده است. با این حال پژوهشگرانی چون دکتر امید اخوی بر این باورند که همچنان با وجود تنوع زبانی، زبان فارسی در این منطقه غالب است و مردم این کشور را به ایران حتی در اوج خفقان کمونیستی نیز نزدیک کرده است.

 در این پادکست، مریم کاشف‌نیا؛ ناشر و دانش‌آموخته تاریخ از باکتریا (بخارا)، خوارزم (خیوه)، سمرقند و خجند به عنوان شهر‌های مهم این منطقه یاد می‌کند که حتی شیوه ارگ‌سازی آنها هم به روش هخامنشیان است.

 اشاره به معماری کشور ازبکستان، دیگر بخش این اپیزود است که نویسندگان آن به سازه‌هایی چون «منار کلان»، محوطه «لب حوض» و «ارگ بخارا» اشاره کرده‌اند.

 بر اساس این اپیزود، بخارا که در دوران باستان، سکونتگاه بودائیان، مسیحیان، هندوها، یهودی‌ها و مانویان است، پس از فتوحات مسلمانان رنگ و بوی اسلامی می‌گیرد و در دوره عباسیان صاحب یکی از نخستین کارخانه‌های کاغذسازی در جهان اسلام می‌شود. این شهر در دوره سامانی صاحب یکی از غنی‌ترین کتابخانه‌های جهان است و در دوره تیمور گورکانی به یکی از بهترین و بزرگترین شهر‌های جهان از نظر علمی تبدیل می‌شود.

 حبیب‌الله اسماعیلی از نوروز، مراسم پیر شالیار، سنت‌های عروسی، حج و ... به عنوان مشترکات ایران و ازبکستان یاد می‌کند و بر این نکته تأکید می‌کند که نوروز در این کشور در طول تاریخ هم به عنوان سنتی هویت‌بخش و هم به عنوان آغازگر سال مالی برای گرفتن خراج و مالیات مطرح بوده است.

 


ارسال دیدگاه
captcha