به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، سازمانمللمتحد روز 20 فوریه (اول اسفندماه) را «روز جهانی عدالت اجتماعی» نامگذاری کرده است. این روز فرصتی برای یادآوری این مساله مهم است که جهان بدون داشتن رویکردهای عدالت محور اجتماعی نمیتواند به اهداف توسعه پایدار دست یابد. اما اینکه مفهوم عدالت اجتماعی چیست و چرا برای سازمانمللمتحد، دولتها و نهادهای غیردولتی اهمیت دارد، مسالهای است که ما سعی داریم در این یادداشت کوتاه بدان بپردازیم.
عدالت اجتماعی چیست؟
عدالت اجتماعی به یک نظریه سیاسی و فلسفی اشاره دارد که بر مفهوم انصاف در روابط بین افراد جامعه و دسترسی برابر به ثروت، فرصتها و امتیازات اجتماعی تمرکز دارد. عدالت اجتماعی بر مفهوم انصاف در روابط بین افراد جامعه و دسترسی برابر به ثروت، فرصت ها و امتیازات اجتماعی در جامعه میپردازد.
مفهوم عدالت اجتماعی برای اولین بار در قرن نوزدهم ظهور کرد، زمانی که تفاوتهای گستردهای در ثروت و جایگاه اجتماعی وجود داشت، از این رو نظریهپردازان علوم اجتماعی به دنبال گسستن شکافها، این مفهوم را به تدریج گسترش دادند. عدالت اجتماعی در ابتدا بر موضوعاتی مانند توزیع سرمایه، دارایی و ثروت، متمرکز بود، اما امروزه تاکید بیشتر آن بر حقوقبشر و بهبود زندگی گروههای محروم و به حاشیه راندهشده، است. آرمان عدالت اجتماعی اغلب به تلاشهایی برای توزیع مجدد ثروت به برخی از گروههای محروم از طریق حمایت، آموزش و ارائه فرصتها منجر می شود.
عدالت اجتماعی و دولت
اجرای واقعی سیاستهای عدالت اجتماعی اغلب به دولت، سپرده میشود اما سازمان های غیرانتفاعی، بنیادها، خیریهها یا نهادهای خاص نیز در این رابطه به ایفای نقش میپردازند.مسئول شکل دادن به سیاستهای عمومی برای رسیدگی به مسائل عدالت اجتماعی، دولتها هستند که نقش اساسی در تبیین اصول را دارند اما دولتها برای تحقق عدالت اجتماعی، در برخی بخشها از مشارکت سایر موسسات غیر دولتی مانند خیریهها و یا سازمانهای غیردولتی، نیز استفاده میکند.
پنج اصل عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی بر پنج رکن اساسی، دسترسی به منابع، برابری، مشارکت، تنوع و حقوق بشر ، استوار است.
دسترسی به منابع: دسترسی به منابع یک اصل مهم عدالت اجتماعی است و به میزان دسترسی یکسان گروههای اجتماعی-اقتصادی مختلف برای زندگی برابر، برای همه اشاره دارد. مراقبتهای بهداشتی، غذا، سرپناه، آموزش و فرصت های تفریحی از سوی اکثر دولتها تا حدودی تامین میشود اما همیشه دسترسی نابرابر به چنین خدماتی وجود دارد.
حقوق مساوی: حقوق مساوی به این اشاره دارد که چگونه به افراد با نیازها و وضعیت اجتماعی-اقتصادی خاص میتوان حقوقی برابر با سایر اعضای یک جامعه را اعطا کرد.
مشارکت: مشارکت به این موضوع اشاره دارد که چگونه به همه افراد جامعه اجازه داده می شود تا نظرات و نگرانی های خود را به صورت شفاهی بیان کنند و در هر تصمیمگیری که بر معیشت و استاندارد زندگی آنها تأثیر می گذارد، نقش داشته باشند. بی عدالتی اجتماعی زمانی اتفاق می افتد که گروه کوچکی از افراد برای یک گروه بزرگ تصمیم میگیرند، در حالی که برخی افراد قادر به بیان نظرات خود نیستند.
تنوع: درک تنوع و درک ارزش تفاوتهای فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا سیاستگذاران اغلب بهتر میتوانند سیاستهایی بسازند که تفاوتهای موجود در جوامع مختلف را در نظر بگیرند.
حقوق بشر: حقوق بشر یکی از مهمترین اصول عدالت اجتماعی است و بخش اساسی این مفهوم را تشکیل میدهد. حقوق بشر و عدالت اجتماعی قطعاً به هم مرتبط هستند و وجود یکی بدون دیگری غیرممکن است.
اهمیت جهانی عدالت اجتماعی
سازمان بین المللی کار (ILO) در دهم ژوئن سال 2008، «اعلامیه عدالت اجتماعی» برای رسیدن به «جهانی شدن عادلانه» را به تصویب رساند. اما قبل از آن مفهوم عدالت اجتماعی در اعلامیه فیلادلفیا در سال 1944، اعلامیه اصول و حقوق اساسی کار در سال 1998 و اعلامیه 2008 سازمان بینالمللی کار، نیز تکرار شده بود. اعلامیههای مذکور نشانگر اهمیت ویژهی عدالت اجتماعی در رویکردهای سازمانمللمتحد و نهادهای وابسته به آن را دارد.
از زمانی که گفتمان جهانیشدن در عرصه روابط بینالملل پدید آمد، رسیدن و تحقق عدالت اجتماعی به رویکرد منحصر به فرد نهادهای اجتماعی، برای رسیدن به اهداف بلندمدت توسعه تبدیل شد. رویکردی که هدفش دستیابی به پیشرفت و عدالت اجتماعی در چارچوب توسعه بود. اهمیت جهانی عدالت اجتماعی آنجاست که دسترسی به عدالت اجتماعی تنها به درون مرزها ارتباط ندارد بلکه همه کنش و واکنشهای جهانی، بر رویکردهای عدالت اجتماعی درون مرزها نیز، تاثیر میگذارند.
سازمان ملل متحد به کرات در قطعنامههای خود بدین اصل اشاره کرده است که، توسعه اجتماعی و عدالت اجتماعی برای دستیابی و حفظ صلح و امنیت در داخل و بین ملتها ضروری است و بدون صلح و امنیت یا در عدم رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی به دست نمیآید.
عدالت اجتماعی در سطح جهانی باعث فرصتهای جدید برای تجارت، سرمایهگذاری و پیشرفتهای فناوری میشود. بنابراین تحقق عدالت اجتماعی در توسعه داخل کشورها و توسعه پایدار جهانی، به طور قطع موثر است.
شعار امسال روز جهانی عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی میبایست در مرکز سیاستهای بینالمللی، ملی و منطقهای قرار گیرد. کلید اصلی تحقق عدالت اجتماعی، ترویج کار شایسته، تمرکز بر حقوق اساسی، فرصت های شغلی، حمایتهای اجتماعی و گفتگوی اجتماعی سازنده بین دولتها، کارفرمایان و کارگران است. این شعار از این رو مورد توجه قرار گرفت که در ماههای اخیر جهان با بحرانهای متعددی روبروست و بیعدالتیهای شدید داخلی و بینالمللی، باعث ناامنی گسترده شده است و به همین دلیل نابرابری و از همگسیختگی قراردادهای اجتماعی، بحرانهای جهان را تشدید کردهاند. این واقعیتها، متقابلا مسائل اجتماعی را نیز تهدید میکنند. از این رو تقویت نهادها و سیاستهایی که واقعاً عدالت اجتماعی را پیش میبرند به عنوان یک اولویت فوری برای دولتها و جامعهجهانی تلقی میشود.
پیشنهاد سازمانمللمتحد، برای پیشبرد عدالت اجتماعی، بهبود حکمرانی فراگیر و مؤثر است که میتواند تضمینکننده فرصتهای شغلی و آموزش، اصلاح نهادها و گسترش حمایت های اجتماعی شود، مسالهای که رویکردی یکپارچه است و در تحقق آن سازمانهای غیردولتی و خیریهها، نقشی بنیادی دارند.
مقایسه عدالت اجتماعی و خیریه
مفهوم عدالت اجتماعی و خیریه از دیرباز تفاوتهایی ماهوی داشتهاند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
-خیریه مساوی با خدمات اجتماعی است. خیریه خدمات مستقیمی مانند غذا، پوشاک، سرپناه ارائه می دهد.
-عدالت اجتماعی مساوی با تغییر اجتماعی است. عدالت اجتماعی، تغییر را در نهادها یا ساختارهای سیاسی ترویج میکند.
-خیریه به نیازهای فوری پاسخ میدهد و عدالت اجتماعی پاسخگوی نیازهای بلندمدت است.
-خیریه به مشکلاتی که از قبل وجود داشته است میپردازد و عدالت اجتماعی معطوف به ریشههای مشکلات اجتماعی است. عدالت اجتماعی به ساختارها یا علل زیربنایی این مشکلات میپردازد.
-خیریه اقداماتی خصوصی یا فردی است که میتواند به کنش عمومی و جمعی تبدیل شود و عدالت اجتماعی را به وجودآورد.
با این حال، امروزه بسیاری از خیریهها در سطح دنیا تلاش میکنند تا به تحقق عدالت اجتماعی کمک کنند.
اصل نیکوکاری مبتنی بر عدالت اجتماعی
مفهوم Social justice philanthropy به مشارکت نیکوکارانه برای عدالت اجتماعی اشاره دارد و در فارسی میتوان از آن به «نیکوکاری مبتنی بر عدالت اجتماعی» تعبیر کرد.
اصل نیکوکاری مبتنی بر عدالت اجتماعی بر پنج پایه استوار است:
1-خیریهها و بنیادها، بر تغییرات سیستمی تمرکز داشته باشند که به علل ریشهای بیعدالتی نژادی، اقتصادی و زیستمحیطی بپردازند، نه فقط علائم آنها.
2- خیریهها و بنیادها در اعطای عدالت اجتماعی بدون هیچ گونه محدودیتی به تعیین سرنوشت انسانها احترام بگذارند.
3-خیریهها و بنیادها بکوشند در اعطای کمکهای خود شفاف و پاسخگو باشند.
4- خیریهها و بنیادها در همبستگی با جنبشهای عدالت اجتماعی عمل کنند و نه تنها پول، بلکه زمان، دانش و مهارتها را در اختیار آنان قرار دهند.
5- خیریهها و بنیادها از داراییها و سرمایهگذاریهای خود در کنار کمکهای بلاعوض برای حمایت از تغییرات اجتماعی مترقی استفاده کنند.
منابع:
Office for Social Justice, Archdiocese of St. Paul/Minneapolis
دیدگاه خود را بنویسید