به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، در روز یکشنبه، ۲۸ ژانویه ۲۰۲۴، دو معترض محیط زیستی به تابلوی مونالیزا، یکی از مشهورترین آثار هنری جهان، حمله کردند و روی آن سوپ ریختند. این اقدام، جدیدترین مورد از یک سری حملات مشابه به آثار هنری توسط گروههای محیط زیستی است. گروههای طرفدار محیط زیست، داوطلبانه و احتمالاً به زعم خودشان با نیت خیرخواهانه، به نقاشی و آثار هنری حمله میکنند تا از طریق این اقدام، اعتراض خود را نسبت به بیتوجهی دولتها و صنایع به تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین نشان دهند. آنها معتقدند که این آثار هنری نمادی از فرهنگ و رفاه بشری هستند و تخریب آنها میتواند توجه مردم را به بحران محیط زیست جلب کند.
حملات پی در پی به آثار هنری
در عصر حاضر، بشر با بزرگترین چالش زیستمحیطی تاریخ خود روبروست. پدیده گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی ناشی از آن، سیاره زمین را تهدید میکند و میتواند بقای بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی را به خطر بیندازد. از اوایل قرن بیست و یکم، مسائل زیستمحیطی به یکی از دغدغهها و مباحث اصلی جوامع بشری تبدیل شدهاند. در کنار نهادها و سازمانهای بینالمللی فعال در عرصه محیط زیست، شاهد ظهور و رشد گروهها و جنبشهای مردمی و غیردولتی متعددی در این حوزه بودهایم. برخی از این جنبشهای زیستمحیطی، با بهرهگیری از ابزارهایی نظیر اعتراضات خیابانی، تحصن، اعتصاب غذا و سایر اشکال مقاومت مدنی، سعی در فشار بر دولتها و متوقف کردن فعالیتهای آسیبرسان به محیطزیست دارند.
آنچه در ماهها و سالهای اخیر بیش از پیش جلب توجه کرده، حملات هدفمند برخی سازمانهای محیط زیستی رادیکال به آثار تاریخی و هنری با ارزش بوده است. ظاهراً امید آنان این است که با تخریب و صدمه زدن به نمادهای فرهنگی، دیدگان جهانی را به سمت بحرانهای زیست محیطی و انسانی سوق دهند. حملات اخیر گروههایی همچون "توقف نفت" و "فقط متوقف کنید" با شعارهایی مثل "غذای سالم و پایدار" به برخی از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان، نمونه بارز این ماجرا است. از "گلها" ون گوگ، "باران" کانستبل و "زنوس آینهدار" دیگو ولاسکز گرفته تا مجسمه "نماد آزادی" در نیویورک و نقاشی مونالیزا همگی از اهداف این حملات بودهاند. هرچند ظاهراً هنوز خود آثار دچار آسیبهای غیرقابلجبران نشدهاند، اما ادامه این روند میتواند روزی فاجعهآفرین شود.
خیر یا شر؟
حملات به آثار هنری، موضوعی پیچیده و چندوجهی است. از یک سو، میتوان این حملات را به عنوان اعتراضی ناکارآمد در نظر گرفت که نه تنها به هدف خود نمیرسد، بلکه میتواند مضر نیز باشد. از سوی دیگر، این حملات میتوانند به عنوان هشداری جدی در مورد تهدیدات ناشی از بحران آب و هوا تلقی شوند. طرفداران حملات به آثار هنری معتقدند که این حملات، توجه جهانیان را به بحران آب و هوا جلب میکند و به این ترتیب، فشار بیشتری بر دولتها و شرکتها وارد میکند تا اقدامات لازم برای مقابله با این بحران را انجام دهند.
اما در مجموع بنظر میرسد در یک قضاوت کلی میتوانیم این اقدامات را محکوم کنیم و آن را مذموم بدانیم؛ چراکه میراث فرهنگی بشر، مجموعهای از دستاوردهای مادی و معنوی است که هویت و تاریخ انسانها را تشکیل میدهد. این میراث شامل آثار تاریخی، هنری، فرهنگی، مذهبی و علمی است که ارزشمندترین داراییهای ما هستند. خاکپاشیدن به صورت میراث فرهنگی بشر و هتک حرمت آن، بیاحترامی به کل ارزشها و دستاوردهای بشری در طول تاریخ و نقض غرض است. اگر غرض طرفداران محیط زیست، حفظ حیات انسان بر کره زمین است، حمله به این میراث بشری، حمله به حیات فرهنگی انسانهاست و کیست که نداند انسان فقط جنبه مادی ندارد و جنبههای غیرمادیِ حیات اجتماعی او چقدر اهمیت دارند. این حملات همچنین میتواند باعث ایجاد خشم و نفرت در بین مردم شود و مانع از همکاری آنها در حل بحران آب و هوا شود.
ضرورت احساسِ مسئولیتِ اجتماعی نسبت به محیط زیست
بحران آب و هوا، یکی از جدیترین چالشهای پیش روی بشریت است. نجات سیاره زمین، نیازمند همکاری و مشارکت همه افراد و گروههاست. بنظر میرسد ضرورت دارد در کنار ورود جدی دولتها به بحث حفاظت از محیط زیست، خیریهها و سمنها و مؤسسات غیر دولتی در همه کشورهای دنیا بیش از پیش به حفاظت از محیط زیست و تغییرات آب و هوایی حساسیت نشان دهند. در کشورمان ایران نیز لازم است زمینههای ورود خیریهها و سمنها و خیرین، به اولویتهای محیط زیستی، تسهیل شود؛ کمک به کاهش آلودگی در شهرهای بزرگ، مشارکت در طرحهای تصفیه آب و فاضلاب، مشارکت در احیای تالابها و رودخانهها و ... مواردی هستند که در ایران و بسیاری دیگر از کشورها اولویت دارند و این مهم قطعاً به سیاستگذاری اجتماعی در سطح کلان، تسهیلگری دولتها، مطالبهگری سمنها و مشارکت فعالانه خیرین و خیریهها نیازمند است.
همچنین با توجه به خطرات ناشی از حملات به میراث فرهنگی بشر، باید راهکارهایی برای مقابله با این تهدیدات اندیشید. یکی از راههای مقابله با این حملات، افزایش آگاهی عمومی در مورد بحران آب و هواست. باید مردم را از اهمیت این بحران آگاه کرد و آنها را به مشارکت در حل آن دعوت کرد. راهکار دیگر، تقویت نهادهای امنیتی و انتظامی برای حفاظت از میراث فرهنگی است. باید از امکانات و فناوریهای جدید برای حفاظت از این آثار استفاده کرد. علاوه بر این، باید با گروههای محیطزیستی رادیکال که به حملات به میراث فرهنگی دست میزنند، گفتوگو کرد و آنها را به اتخاذ راهکارهای مسالمتآمیز برای جلب توجه جهانیان به بحران آب و هوا دعوت کرد.
به قلم محمدامین عبداللهی
دیدگاه خود را بنویسید