اگر روش صحیح نیکوکاری را به مردم نیاموزیم از بلاگرهای اینستاگرامی میآموزند / نیکوکاری برای اثرگذاری در کشور به «رسانه» و «صدا» نیاز دارد

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، نشست «نقش نیکوکاری در حل مسائل کشور» همزمان با هفته تشکلها و مشارکتهای اجتماعی، یکشنبه ۲۶ مرداد با حضور جمعی از فعالان خیریه و سازمانهای مردم و با همت پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران در باغ نگارستان تهران برگزار شد.
یکی از سخنرانان این نشست، سپیده علیزاده؛ مدیرعامل مؤسسه نور سپید هدایت بود که طی سخنانی بیان کرد: خوشحالم که میبینم کنار هم هستیم. آنچه ما را در اینجا دور هم جمع کرده و نگه داشته، درد و دغدغه مشترک است. خیلی وقت است سعی میکنم در جلسات شرکت نکنم و حرف نزنم و فقط دوست دارم به پاتوق که به آن «تهِ خط» میگویند بروم و بایستم و [برای آسیبدیدگان اجتماعی] کار کنم. آنطور حالم خیلی بهتر است.
وی در ادامه افزود: یک بار ستاد مبارزه با مواد مخدر جلسهای با خیرین داشت و هیئتمدیره گروه خیرینی که درست کرده بودند را انتخاب میکردند و یکسری افراد را نیز به عنوان خیرین نمونه کشور معرفی میکردند. من نمیدانستم چرا آنجا بودم و در اواسط برنامه حس کردم ظرفیتم تمام شده است و گفتم شما که در حال گپوگفت هستید و میوه و شیرینی میخورید، مطلع باشید که به فاصله یک هفته، یک مرکزی که ۳۰۰ زن کارتنخواب در آنجا زندگی میکردند را تعطیل کردهاند. من اگر جای شما بودم از شدت اضطراب و التهاب این دنیا و آن دنیا، اصلاً نمیتوانستم چیزی بخورم.
علیزاده گفت: به همین دلیل خیلی وقت است سعی میکنم در این گروهها نباشم و گاهی اوقات میگویم که هر کسی که من را میشناسد، یا کارتنخواب است یا سابقه زندان داشته است و کلاً گروه هدفی که با آنها در ارتباط هستم اینطور هستند. گاهی اوقات حس میکنم سبک زندگی و سبک حرف زدنم هم دارد تغییر میکند و دارم یک نوع کارتنخوابی مدرن را تجربه میکنم.
مدیرعامل مؤسسه نور سپید هدایت تصریح کرد: میخواهم دربارۀ نیکوکاری صحبت کنم، ولی خیلی وقت است که تصمیم گرفتهام اگر بلندگو و تریبونی دستم بود، صحبتم را بدون توجهدادن به درد زنان معتاد کارتنخواب انجام ندهم و بحث دربارۀ نیکوکاری را نیز با همین رویکرد مطرح میکنم. وقتی در حوزه زنان کارتنخواب کار میکنیم که خیلی سال است از طرف خانواده طرد شدهاند و جایی به جز پاتوقها ندارند که خیلیها نمیدانند این پاتوقها کجای شهر واقع شدهاند، یکی از دردها در این زمینه این است که آدمها وقتی میخواهند به این زنان کمک کنند و کار خیر انجام دهند، آخر حرفهایشان این است که میگویند آیا میشود این خانم را صیغه هم کرد؟
وی بیان کرد: تعریف نیکوکاری برای برخی افراد این است که اگر کار خیری میکنند، صیغه کردن را هم کار خیر در نظر میگیرند و معتقدند این کار خیلی هم کمک بزرگی به آن زن محسوب میشود. من در مرکز خودم یک آقایی داشتم که سه نفر از مددجوها را همزمان باهم صیغه کرده بود، چون میگفت میتوانم به همه آنها غذا بدهم و صرف غذادادن به آنها موجب شده بود تا این کار را انجام بدهد.
علیزاده گفت: میخواهم بگویم که اگر ما به موقع اطلاعرسانی نکنیم و مردم را آگاه نکنیم که چطور میتوانند نیکوکاری کنند مردم به سمت بلاگرهای اینستاگرامی میروند که دنبال دیدهشدن هستند و از آنها یاد میگیرند. یکبار دیدم که یکی از اینها یک دختربچه را جلوی دوربین آورده بود و به او غذا میداد و یک آهنگ سوزناکی هم روی کلیپ گذاشته بود. این در حالی است که بسیاری از ما مؤسسات، اصلاً درآمدی نداریم که بخواهیم برای تولید محتوا و ... صرف کنیم.
وی در ادامه افزود: بنابراین اگر نتوانیم اطلاعات درست بدهیم و خط مشخصی را نشان بدهیم و اگر مردم ندانند چطور باید نیکوکاری کنند و حتی اگر ندانند پایگاهی که قرار است اطلاعرسانی کند کجاست، در اینصورت نیکوکاری نمیتواند مشکلات کشور را حل کند.
مدیرعامل مؤسسه نور سپید هدایت اظهار داشت: زمانی که کرونا شیوع پیدا کرد، من در میدان شوش مرکزی داشتم و آنجا کار میکردم. در عرض سه روز آمار اقامتی ما که روزی نهایتاً ۷۰ نفر بود، به ۳۷۰ نفر زن کارتنخواب رسید. اما سؤال این بود که چطور این تعداد زن کارتنخواب به ما مراجعه کردند؟ دلیلش این بود که مراکز خدماتدهنده به بیماران اعصاب و روان روزانه و شبانه را تعطیل کردند. از طرفی زندانها نیز مرخصی و عفو دادند و تعطیل کردند. در واقع مراکزی که به نحوی این گروه را سرگرم میکردند، تعطیل شدند. اتفاقی که افتاد این بود که چقدر بین بحران جنگ اخیر و بحران کرونا تفاوت بود. در آن بحران، انجیاوها زیاد بودند و مشارکت میکردند، اما اینسری خبری نبود و شهردار هم ساختمانهایش را از انجیاوها پس گرفت و ساختمانهایش را خالی نگه داشت، ولی حاضر نشد به انجیاوها بدهد تا فعالیت اجتماعی رخ دهد.
وی بیان کرد: بنابراین در بحران اخیر، انجیاوها نبودند و ساختمانی هم برای آنها نبود. وقتی انبار نفت شهران را زدند، کنارش یک یاورشهر بود که همزمان حدود ۴۰۰ نفر زن کارتنخواب از آنجا ترخیص شدند. یک وقت دلم میخواست بدانم آیا مردم از خودشان میپرسند که در این شلوغیها که هر کسی دنبال زندگی خودش است، کارتنخوابها چه بلایی سرشان میآید؟ بماند که سازمانهای متولی در این مواقع ساکت میشوند. دلیلش این است که اگر خیریهها کاری کردند و مشکلی ایجاد شد بگویند ما نگفته بودیم و مسئولیت بر عهده خود شما است. این خیلی بد است که شما توپ را به زمین دیگران بیندازید که از خودتان سلب مسئولیت کنید. بعد از یک هفته از جنگ دستورالعمل آمد آنهایی که خانواده دارند را ترخیص کنید. این در حالی است که اگر آن طرف خانواده داشت که اصلاً کارتنخواب نمیشد.
علیزاده افزود: من با چشم خودم دیدم زنهایی که در بحران جنگ با خانوادههایشان تماس میگرفتند تا حال آنها را بپرسند، اما خانواده میترسید که نکند این آدم دوباره به خانواده برگردد و بعد خانواده جواب تلفن اینها را نمیداد که نکند دخترش، همسرش یا مادرش به خانه برگردد. ما با این قشر از زنان طردشده طرفیم که نیاز به حمایتهایی دارند. اما با وجود نیاز به حمایت، یکسری آدمهایی داریم که فکر میکنند فقط با غذا دادن میتوانند کمک کنند؛ بنابراین باید دربارۀ مدل کمک کردن به مردم بگوییم که چه میخواهیم. البته تکبهتک امکانپذیر نیست و شاید رسانهای هم نداریم تا این کار را بکند، اما باید تعاملی از طریق یک شبکه با مردم شکل بگیرد.
مدیرعامل مؤسسه نور سپید هدایت گفت: همیشه به این فکر میکنم که یکسری سازمانها نباید به بحثهای اجتماعی و خیرین ورود کنند؛ زیرا دستی که زخم میزند نمیتواند مرهم باشد. نمیتوان یک نفر را گرفت، کتک زد و به کمپ اجباری بود و بعد گفت در مسائل اجتماعی میخواهم کمک کنم. همچنین، اخیراً یک دشمنی عجیبی میان سازمانهای دولتی و انجیاوها شکل گرفته است و گویی میخواهند چرخی که در حال چرخیدن است را متوقف کنند و خودشان دوباره یک چرخی را اختراع کنند. یکی از نقشهای خوبی که تشکلهای مردمنهاد دارند این است که سعی میکنند این رابطه را نزدیک کنند. یعنی حرف یکدیگر را بشنوند و کنار هم بنشینند.